در یک مراسم شام در میانه ی ماه فوریه، معماری به من گفت که در تمام کردن طرح های ساختمانیش مشکل دارد. مشکل او کف پوش بود.
او توضیح داد اکثر کف پوش های دیوار به دیواردر پروژه های بزرگ ساختمانی در ایالات متحده از چین وارد می شود. شیوع ویروس کرونا در ووهان- و در نتیجه تعطیلی بسیاری از کارخانه های چینی- تاثیر مواجی روی تمام اقتصاد جهانی داشت که فرش کردن ساختمان های امریکایی را کاهش داد.
گسترش جهانی یک عامل بیماری جدید شکنندگی زندگی مدرن را افشا کرده است. به موازات حرکت ویروس کرونا به سراسر جهان، ویروس کرونا سیستم گردش خون جهانی سازی را به خطر انداخته، وبه نحو چشمگیری گردش جهانی پول، کالا و افراد را کاهش داده است. بیماری تاکنون، با آلودن اندکی کمتر از 100.000 نفر بیشتر به صورت اقتصادی عمل کرده است. ادامه روند گسترش و ترس اکثر کار ها را برای آن انجام داده است.
در دنیای کارها، ویروس کرونا زنجیره تامین جهانی را که تولید کنندگان و مصرف کنندگان را به هم وصل می کند آلوده است. ترافیک بنی در لس آنجلس، بزرگترین بندر امریکا، در ماه فوریه تا 25 صد کاهش یافته است. ماه گذشته ترافیک کانتینری به طور کلی بیش از 10 صد کاهش یافت. تولیدکنندگانی که به تامین قطعات از کشورهای دوردست وابسته اند پیش از این به خاطر تعرفه ها، هزینه های حمل و نقل، و خودکارسازی فزاینده نسبت به مشارکتشان خط مونتاژ جهانی تجدید نظر کرده بودند. "برگرداندن کسب و کار به کشور" جاری در اثر اختلالات ویروس کرونا افزایش خواهد یافت.
مردم هم خیلی زیاد جابجا نمی شوند. خدمات ورود و خروج خطوط هوایی نقاط داغِ نوظهور- کره جنوبی، ایتالیا- لغو شده اند. در هفته گذشته فروش بلیط های هواپیما 10 درصد نسبت به زمان مشابه سال قبل افت کرد. صنعت سفر دریایی، پس از شیوع بیماری در تعدادی از کشتی های بزرگ ضربه بزرگی خورده است . پس از انکار سهل انگارانه شیوع ویروس کرونا در چین در تمام طول فوریه، در هفته آخر ماه بازار ها افت مهمی را تجربه کردند. بازار بورس در هفته گذشته 6 تریلیون دلار ارزش خود را از دست داد، که بدترین نمایش آن پس از بحران مالی یک دهه قبل است. این وصیتی هم برای پایداری بیماری و هم عدم صلاحیت رهبران ملی معینی، به طور برجسته ای دونالد ترامپ است. با وجود دخالت بانک مرکزی ( فدرال رزرو) و دیگر بانک های مرکزی، فراریت بازار ادامه دارد.
انتظار آن که یک بیماری، حتی بیماری ای با نرخ اپیدمیک، می تواند منحنی اقتصادی را که بیش از یک قرن است در حال ساختن است معکوس کند مسخره به نظر می رسد. اما شیوع ویروس کرونا با حملات بر جهانی سازی اقتصادی از محل های مختلفی هم زمان است.
محیط زیست گرایان، به عنوان مثال، نسبت به رشد نا محدود اقتصاد جهانی تردید داشته اند. تهدید های تغییر زیست محیطی به آن انتقاد شکل داده و آن را به صورت همه جانبه ای در مرکز بحث اصلی قرار داده است.
با این حال، بدتر شدن نابرابری اقتصادی قابلیت جهانی سازی اقتصادی را زیر سوال برده تا تمام قایق ها را در یک جریان صعودی رها کند. حتی صندوق بین المللی پول تاثیر زیان آور این نابرابری را( اما بدون درگیر شدن در تعمیر نهادی مورد نیاز برای نشان دادن مشکل) تایید کرده است.
در نهایت، کاهش همگرایی اقتصادی در طی دهه گذشته نشان می دهد که جهان ممکن است اوج جهانی سازی را پیش از این گذرانده باشد.
در راس این چالش های سامانه مند، یک پوپولیسم سیاسی رشد یابنده، نخبگان اقتصادی جهان را به عنوان دشمن "خلق" هدف گرفته است. دونالد ترامپ این طبقه ممتاز رابا خارج کردن مشارکت امریکا در پیمان های بزرگ تجاری ، مانند شراکت ورای اقیانوس آرام به چالش کشیده است.
جنگ تجاری که او با چین آغاز کرده است شاید بزرگترین تاثیر را داشته است. جنگ تجاری با از دست رفتن مشاعل، هزینه های بالاتر برای مشتریان، و از دست رفتن بازار برای تولید کنندگان و کشاورزان به اقتصاد ها ضربه زده است. توافق اخیر بین پکن و و اشنگتن با بر جا ماندن اکثر تعرفه ها صورت گرفت.
با این حال، بریتانیا امسال سرانجام از اتحادیه اروپا خارج شد، که یک پیروزی برای ملی گراهای اقتصادی بود. پوپولیست های همه جا بر علیه آن چه استیو بنون "طبقه داووس " خواند بر خاسته اند. آیین گرایی نئو لیبرالی راه را برای اظهار اول امریکا، اول برزیل و مانند آن باز کرده است.
یک چنین عقب گردی الزاما کشنده نیست. جهانی سازی پیش ازاین با بحران مالی، بیماری های همه گیری مانند آنفولانزای هنگ کنگی، حتی با شبح مشکل سال 2000 (Y2K)[1] چالش کرده است.
این بار، اما، شکست جامعه جهانی برای استقرار قواعد جدیدی برای جاده اقتصاد، محیط زیست، و مراقبت بهداشتی در حال ایجاد طوفان کاملی از سوء رفتار جهانی است. اگر چیزی با نرخ کشتار نسبتا کم مانند ویروس کرونا- بین یک و 4 درصد در مقایسه با 50 درصد برای ابولا- می تواند یک چنین عددی را بر اقتصاد جهانی تحمیل کند، احتمالا بیمار پیش از این از برخی شرایط اساسی کشنده در رنج بوده است.
بیماری همه گیر
وقتی مردم سفر می کنند، انواع توشه ها، از جمله توشه های بیماری زا را با خود می آورند.
عصر بزرگ اکتشاف (امریکا) نیز عصر ملال انگیز نسل کشی بود. کاشفان دنیای جدید آرایش کامل بیماری ها مانند آبله و سرخک را با خود آوردند که برای جامعه های بومی جدید بود. متجاوزان استعماری امریکایی ها(بومی) را هدف جنگ و بردگی قرار دادند. اما بیماری های آن ها بود که تا حد زیادی مسئول کاهش فاجعه بار جمعیت بالا و پایین امریکایی ها شد. از آغاز دهه 1600 حدود 56 میلیون نفر، یا 10 درصد از جمعیت جهان در آن زمان مردند. نرخ مرگ ومیر برای جامعه های بومی نرخ شگفت آور 90 درصد بود.
در عوض، کاشفان با سفلیس، بیماری قطعا وحشتناکی به کشورهای بومی خود باز گشتند، اما آن بیماری به صورت ریشه ای اروپا را دچار کاهش جمعیت نکرد.
بیماری های همه گیر به حرکت تاجران و سربازان بستگی نزدیکی دارد. سربازان رومی که از بین التهرین باز گشتند مسئول طاعونی بودند که امپراطوری را در قرن دوم میلادی نابود کرد، یکی از بسیار بیماری های همه گیری که به پایان یافتن سلطه جهانی روم کمک کرد. طاعون خیارکی(طاعون ناشی از کک) قرن چهاردهم در چین آغاز شد و از طریق کشتی های تجاری که حامل موش های آلوده به کک بودند به اروپا رسید. در عصر جدید، سربازان بازگشته به کشوراز جنگ جهانی اول انفولانزای اسپانیایی را شایع کردند که حدود 50 میلیون نفر را کشت.
این آخرین بیماری همه گیریکی از عامل های پشت پرده اولین موج فروپاشی جهانی سازی مدرن بود. قبل از شیوع جنگ جهانی اول در سال 1914، جهان هرگز از خیلی نزدیک به عنوان بافت ارتباطی به کشتی های بخار، قطار ها و تلگراف متصل نشده بود. تجارت به عنوان یک نسبت تولید ناخالص ملی در آستانه جنگ روی 14 درصد ایستاده بود. ویرانی جنگ جهانی اول با همه گیری آنفولانزا دنبال شد که ضربه سنگینی به تجارت جهانی و همگرایی اقتصادی وارد کرد. رکود اقتصاد جهانی دهه 1920، ظهور انواع مختلف ملی گرایی، و جنگ جهانی دوم تا 1945 کاهش تجارت به عنوان نسبت تولید ناخالص ملی تنها به 5 درصد را تضمین کرد.
جهانی سازی مدرن پزشکی مدرن را امکان پذیر کرده است. تعدادی از بیماری های همه گیر پس از 1945 شایع شده اند، اما سیستم گردش جهانی را مختل نکرده اند. در زبان اکدی باستان، کلمه بیماری همه گیر به معنی "مرگ قطعی" است. تنها اخیرا متخصصان پزشکی توانسته اند به شیوع بیماری ای در چنین مقیاسی رسیدگی کنند.
به خاطرموج دوم جهانی سازی، تجارت باز هم توانست به سطح ثبت شده در سال 1914 - اما تنها تا اواخر دهه 1980 - برسد. با فروپاشی بلوک شوروی، موج سوم جهانی سازی موانع بیشتری را برای حرکت کالا و پول از میان برداشت. حتی چین، کشوری اسما کمونیست، در سال 2001 به سازمان تجارت جهانی پیوست. چین از آن زمان نسخه جهانی سازی خود را با ابتکار کمربند و جاده مطرح کرده است که چین را در مرکز یک شبکه نو پدید تجاری و مالی قرارمی دهد.
ویروس کرونا، به خودی خود، به این آخرین موج جهانی سازی پایان نخواهد داد. (کرونا) مانند شیوع انفولانزای 1918، می تواند به روند پراکندگی بزرگتری کمک کند. یا، آخرین شیوع با خدمت به عنوان یادآورآن که سلامت انسانی چگونه در سراسریک هزاره به ارتباط متقابل مرزها وابسته بوده است، می تواند باز اندیشی در باره چگونگی همکاری جهان با یک دیگر را ترویج نماید.
فروپاشی همه چیز؟
چین محور جهتی را که جهان به سمت آن می رود تعیین خواهد کرد.
در حال حاضر، مفسران اقتصادی غرب در حال نمایش درجه ای از خوشحالی از مشکلات پکن هستند. به عنوان مثال، کنت راپوزا Kenneth Rapoza در فوربس استدلال می کند که " ویروس کرونای جدید کووید 19، به پرده نهایی نقش نزدیک به سی ساله ی چین به عنوان تولید کننده برجسته جهان خاتمه خواهد داد ." خط مونتاژ جهانی در نتیجه تعرفه های ترامپ قبلا از منابع چینی دور شده بود، بنا براین فراگیری بیماری تنها این روند را تقویت می کند. چین هنوز می تواند به عنوان برنده از این وضعیت خارج شود. چین دیگر وابسته به تولید ارزان نیست، می تواند سرمایه ارزش افزوده خود را حتی در یک پیشرفت بزرگتری به سوی تولید ارزش افزای بالاتر، به ویژه در فضای دیجیتال سرمایه گذاری کند. این تغییر می تواند کاهش عمده ای در ردپای مصرف ذغال کشور را نیز آسان کند.
این امر بیشتر به رابطه امریکا - چین وابسته می شود. خیلی پیش از بحران ویروس کرونا، نخبگان سیاست امریکا پشتیبانی ازدرگیری با چین را رها کرده بودند. چین از قبل برای قطع درگیری تدارک می دید. چین عرصه را برای یک جهانی سازی بدیل، به مرکزیت یوان (پول ملی چین) و تامین مالی شده از سوی ارزش افزوده قابل توجه تجارت کشورآماده کرده بود. بسیاری از کشورهای همسایه چین همکاری در ابتکار کمربند و جاده را پذیرفته و از بانک سرمایه گذاری زیر ساخت آسیا کمک مالی دریافت می کنند.
در هر لحظه ای که چین و ایالات متحده به ایجاد اجماع جدیدی در باره اقتصاد و محیط زیست نیاز دارند ، دو کشور در جهت های متفاوتی حرکت می کنند. و آن وضعیت دست یابی جامعه بین المللی به راه حل هایی برای مشکلات فزاینده جهانی مانند تغییرات آب و هوایی و بیماری های فراگیر را بسیار دشوار خواهد ساخت، همان گونه که اکنون دشوار کرده است.
چین به خاطر ویروس کرونا، دریافت که - برای خرید محصولات چینی، برای زنجیره تامین مشتریان، برای فراهم آوردن مواد اولیه جدید برای کسب و کار چینی ها، برای خدمات جهانگردان چینی- چقدر به بقیه جهان وابسته است.
دررشد برنامه ریزی شده چین برای سال 2020 از 6 درصد به 5 درصد تجدید نظر شده است، اما ممکن است بیشتر سقوط کند. والدن بلو Walden Bello جامعه شناس مدت زمان طولانی است که استدلال می کند اقتصاد چین در حقیقت- با ظرفیت زیاد دربخش تولید ، حباب مسکن ، نرخ های بالای بدهی ، و رشد نا برابر- کاملا شکننده است.
با ابتکار کمربند و جاده، پکن امیدواربود بتواند راه خود را به خروج از این مشکلات باز کند. آن راهبرد (استراتژی) به تعدادی از متغیر های نا شناخته ، که در کوتاه مدت شامل پایداری بیماری همه گیر و نتیجه انتخابات ریاست جمهوری در امریکا است وابسته است.
ویروس کرونا هم برای پکن و هم برای واشنگتن در حکم یک بیدارباش است. وضعیت جدید جنگ سرد زنده شده بین دو نیروی مسلط غیرعملی است. زمان موج دیگری از جهانی سازی است، اما این بار جهانی سازی ای که آلودگی های ذغالی را کاهش می دهد، انصاف بیشتری را موجب می شود، و ظرفیت نهادهای جهانی را برای مبارزه با بیماری های همه گیر تقویت می کند.
این امر بدون عملیات امریکا - چین، و بدون یک رئیس جمهورمتفاوت در امریکا و رویکرد متفاوت در پکن نمی تواند رخ دهد.
[1] - مشکل سال 2000، معروف به مشکل Y2K ، باگ هزاره ، باگ Y2K ، یا Y2k به رخ داد های مربوط به شکل بندی و ذخیره داده های تقویم برای تاریخ هایی که در سال 2000 آغاز می شدند اشاره می کند.
افزودن دیدگاه جدید