موضوع «سهمیهها» در کنکور مراکزی آموزش عالی
«سهمیه» واژهای که سالهاست با کنکور عجین شده است. در مراکز آموزش عالی در مقاطع مختلف در حدود ۱۹ سهمیه وجود دارد. در ابتدای برگزاری کنکور این موضوع محدود به سهمیههای بومی بود؛ یعنی تنها برای مناطق محروم، آن هم تنها در برخی رشتهها مطرح بود. پس از انقلاب، شورایعالی انقلاب فرهنگی در بازنگری کلی مواد آزمون و سهمیههای پنجگانه مناطق و سهمیههای آزاد را به سه سهمیه تقلیل داد، اما پس از آن سهمیههای متفاوت دیگری با توجه به شرایط کشور به وجود آمد. برای مثال پس از جنگ، مجلس شورای اسلامی سهمیههایی را برای «فرزندان و خانواده شهدا»، و «ایثارگران و جانبازان» و رزمندگان و پس از آن برای بومیگزینی، بومی منطقهای، بومی قطبی و بومی ناحیهای، سهمیههای قهرمانان، حافظان قرآن، بهیاران و کشاورزان و حتی تسهیلاتی را برای فرزندان هیاتعلمی در نظر گرفت. منتقدان این امتیازات ویژه را نشانهای آشکار و ناعادلانه از «رانتی حکومتی» میدانند که نمونه آن تنها در حکومتهای ایدئولوژیک و دیکتاتور در جهان دیده میشود.
در ضمن در ایران کنکور تنها به دلیل شکاف طبقاتی میان داوطلبان مرفه و غیر مرفه و فاصلهی عمیق کیفیت آموزشی در مناطق مختلف ایران مورد انتقاد واقع نمیشود بلکه وجود «سهمیهها» در آزمون سراسری نیز از دیگر موضوعات مورد انتقاد بسیاری از مخالفان کنکور است.
با مرور با افزایش سهمیهها رفتهرفته انتقادات نسبت به آن شروع شد. اهمیت پیدا کردن تحصیلات تکمیلی و توجه به رشتههای پزشکی که بهطور معمول ظرفیت کمتری دارند، از جمله دلایلی بود که مخالفتها را ظرف سالهای گذشته جدیتر کرد. البته اعتراضات در کنکور ارشد پزشکی بیشتر بوده است. زیرا در این رشتهها به علت ظرفیت محدود طبق اطلاعاتی که انتشار یافته است حتی برخی نفرات برتر نیز نتوانستند در دانشگاه مورد انتظار خود قبول شوند. همچنین اعلام رئیس سازمان سنجش مبنی بر اینکه در حدود یکسوم قبولشدگان رشتههای پزشکی پرطرفدار را داوطلبان «سهمیهای» تشکیل میدهند، توجه داوطلبان، دانشآموزان و دانشجویان را به خود جلب کرد. افزایش اعتراضات باعث شد مسئولان در خصوص تغییر و حذف سهمیههای مختلف اظهار نظر کنند و در پایان لایحهای را تصویب کنند. در لایحهی جدید تنها به سه نوع سهمیه یعنی سهمیه آزاد، مناطق و ایثارگران اشاره شده است و از مجموعه سهمیهها تنها سه نوع آن در آزمون سراسری کنکور باقی خواهد ماند. البته هنوز با اجرایی شدن این لایحه فاصله وجود دارد. اما دانشآموزان و پشت کنکوریها و دانشجویان در مراکز دانشگاهی میبایست پیگیرانه خواهان حذف تمامی سهمیهها و امتیازهای ویژه از مراکز آموزش عالی شوند.
پولی، کالایی و طبقاتی شدن آموزش
در جمهوری اسلامی کالاییسازی آموزش در ادامه روند پولیسازی آموزش بوجود آمده، و بیش از یک دهه است که خواست مشترک بسیاری از اعتراضات بخش های از اساتید، معلمین، دانشجویان و کارگران به نظام آموزشی کنونی کشور است. طرفداران کالایی سازی آموزش، ارائه آموزش را نه فقط یک حق برای همهی اقشار جامعه بلکه نوعی کالا برای خرید و فروش و کسب سود اقتصادی مطرح میکنند. پس از ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی هر دولتی که در جمهوری اسلامی بر سر قدرت آمده سیاستهایی را اتخاذ کرده که با توجه به آن، حوزهی آموزش رایگان را در جامعه محدود و محدودتر کرده است. تبدیل مراکز آموزش عالی به بنگاههای تجاری و اقتصادی که با شعارهای سپردن کار مردم به مردم، خودگردانی دانشگاهها و ... کاملا در جهت تامین منافع اقتصادی و سیاسی صاحبان قدرت در جمهوری اسلامی عمل کرده است. روند پولیسازی مراکز آموزش عالی و مدارس در نهایت به کالایی شدن آموزش منجر شد، و در این وضعیت آموزش، کالایی است که در بازار خرید و فروش میشود و دولت هم هر روز کمتر و کمتر در مقام حمایت از ارزان ماندن آموزش تلاش میکند. خصوصیسازی آموزش برخلاف اصل سوم و سیام قانون اساسی جمهوری اسلامی است و سالهاست که به یکی از شاهراههای اصلی اختلاف طبقاتی تبدیل شده است.
عبارت شوخ طبعانهی «توانا بود هر که دارا بود» واقعیت انکارناپذیری است که نمیشود به سادگی آن را نادیده گرفت. پولدارها کسانی هستند که با ثبتنام در مدارس پولی توانستهاند آموزش را مثل هر کالای ديگری بخرند. آمارهای بسیاری نشان میدهند موفقیت در کنکور با وضعیت مالی افراد گره خورده است. آمارهای منتشر شده از نفرات برتر کنکور سال ۹۸ نشانگر این واقعیت اند که رتبههای برتر امسال برای کسانی است که هزینه مالی بیشتری برای موفقیت در کنکور خرج کردهاند. کسانی که به جای مدارس دولتی در مدارس خاص و یا مدارس غیرانتفاعی درس خواندهاند.
در اصل در ایران کنکور در خدمت کسانی است که پول دارند. نظام آموزشی ایران دچار یک نابرابری آموزشی شده و این وضع در سالهای اخیر بدتر نیز شده است. «حذف بیپولها از چرخهی آموزش» و «ديوار بلند ميان دانشآموزان مرفه و غيرمرفه»، از قول مجید حسینی، استاد دانشگاه تهران که در مقالهای نوشت: «مدارس غيرانتفاعی»، «کلاسهای زبان»، «مافيای کنکور»، «اردوهای کنکور» و صدها عنوان پولی ديگر در آموزش و پرورش شکل گرفته که باعث شده طبقات بالا بهترين سهم از آموزش را در کشور داشته باشند.
آماری که توسط روزنامهی فرهیختگان منتشر شده هم این موضوع را تایید میکند؛ «بیش از ۷۰ درصد رتبههای برتر کنکور امسال در رشتههای ریاضی، تجربی و انسانی دانشآموزان سمپاد هستند. سهم غیرانتفاعیها ۱۴ درصد و نمونه دولتیها ۱۳ درصد است. ۹۱ درصد نفرات برتر شهرستانی در مدارس سمپاد درس خواندهاند و تنها ۹ درصد آنان در مدارس غیرانتفاعی و دولتی تحصیل کردهاند. ۶۶ درصد دانشآموزان تهرانی که جزو نفرات برتر کنکور ۹۸ هستند در مدارس غیرانتفاعی و نمونه دولتی درس خواندهاند و ۳۳ درصد آنان دانشآموزان مدارس سمپاد هستند.»
ابراهیم سحرخیز، معاون سابق وزارت آموزش و پرورش در این رابطه میگوید: «نتایج اخیر یک واقعیت را به ما نشان میدهد، ۶۰ درصد رتبههای برتر متعلق به تهران هستند و ۴۰ درصد دیگر استانها در مدارس خاص تحصیل کردهاند." او در ادامه تاکید کرد که "کنکور دارای درآمد بالا و لایههای پیدا و پنهان و مافیایی چند هزار میلیارد تومانی است که باعث شده نظام علمی کشور دچار بحران شود و در این ماجرا عدالت نیز معنایی ندارد».
بررسیها و اطلاعات انتشار یافته نشان میدهند که معمولا ۴۰ نفر برتر کنکور و حتی کسانی که رتبهی ۳ رقمی دارند در مدارس دولتی تحصیل نکردهاند. همهی این واقعیتها نشان از شکاف عمیق میان مدارس دولتی و غیرانتفاعی است و در این میان کیفیت آموزش در مدارس غیرانتفاعی با مدارس دولتی اصلا قابل مقایسه نیست. در واقع آمارهای فوق نشانگر بیعدالتی و شکاف عمیق آموزشی میان بخشهای مختلف جامعه و طبقاتی شدن آن است. نتیجهی پولیسازی آموزش؛ کالایی شدن آموزش، پایین آمدن کیفیت مدارس دولتی، افزایش شکاف طبقاتی، از بین رفتن شانس برابر در آزمون سراسری کنکور میباشد.
سهم «صفر درصدی» مدارس دولتی در نفرات برتر کنکور
ما در ایران ۲۴ نوع مدرسه داریم که این تنوع طبقاتی نماد تبعیض آموزشی و افزایش شکاف در عدالت آموزشی است. مدارسی نظیر دولتی، غیردولتی، نمونه دولتی، شاهد، تیزهوشان (مدرسه وابسته به سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان موسوم به سمپاد)، ایثارگران، هیات امنایی، عشایری، شبانهروزی، قرآنی، آموزش از راه دور، هوشمند و استثنایی نمونههایی از این مدارس هستند. شهریهی مدارسی همچون مدرسه موسوم به تیزهوشان تا سالانه ۲۰ میلیون تومان و برخی مدارس خصوصی تا ۵۰ میلیون تومان اعلام شده است.
طبق آمار ارائه شده از سوی حجتاله طالبیان بروجنی، سهم دانشآموزان مدارس سمپاد در نفرات برتر کنکور امسال ۷۳ درصد، دانشآموزان مدارس نمونه دولتی ۱۳ درصد، غیرانتفاعی ۱۴ درصد و سهم دانشآموزان مدارس دولتی در نفرات برتر آزمون سراسری صفر درصد بوده است.
به گفته سرپرست وزارت آموزش و پرورش ایران، استان تهران ۴۶ درصد، استانهای آذربایجان شرقی و فارس ۱۰ درصد، استان اصفهان ۷ درصد، استان خراسان رضوی ۹ درصد و استانهای خوزستان و مازندران ۲.۴ درصد از قبولیهای کنکور سال ۹۸ را به خود اختصاص دادهاند.
آمار اعلامشده از سوی جواد حسینی، سرپرست وزارت آموزش و پرورش ایران، نشان میدهد که تنها پنج تا شش استان بیش از ۸۰ درصد قبولیهای کنکور را به خود اختصاص دادهاند. از سوی دیگر، نفرات برتر کنکور سال ۹۸ در ایران از مدارس خاص و غیردولتی هستند و جای دانشآموزان مدارس دولتی در میان نفرات برتر خالی است.
سیستم آموزشی، عامل اصلی بیکاری
سیستم آموزشی کشور، آموزش و مهارتی را در اختیار جوانان قرار نداده است. به همین دلیل جوانان پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه دچار سردرگمی میشوند و اغلب پس از پایان دوره تحصیل خود متوجه میشوند که در رشته مورد علاقه خود تحصیل نکردهاند و این شروع بحران خواهد بود. سیستم آموزشی ما از همان ابتدای دوران تحصیل، کودکان را به گروههای تیزهوشان، نمونه دولتی و سمپاد دستهبندی میکند. طبقهبندی دانش آموزان بزرگترین اشتباه در سیستم آموزشی ایران است.
در سیستم آموزشی ایران دانش آموزان و دانشجویان مهارت نمیآموزند بلکه فقط جزوهها و کتابهایی که هرگز در سیستم کاری، کاربردی ندارند را آموزش میبینند. در واقع دانشآموز پس از ۱۲ سال تحصیل هیچ مهارتی یاد نمیگیرد. ضمن اینکه در اول دبیرستان و در دوران سردرگمی باید مسیر زندگیاش را با انتخاب رشته تعیین کند.
در ایران دانشآموزان پس از ۱۲ سال تحصیل در مدرسه برای رسیدن به کنکور و پرداخت هزینههای گزاف باید وارد دانشگاه شوند و در رشتههای مهندسی و پزشکی تحصیلات خود را ادامه دهند. این در حالی است که دانش آموزان با تفکری سنتی در رشتههایی که شاید علایقشان نیست تحصیل میکنند. این سیستم سالهاست که تکرار میشود و سالها بینتیجه مانده است. نتایج این سیستم معضل بیکاری، افسردگی و اعتیاد جوانان است. تجربه نشان داده است که آموزش مهارت به تنهایی کفایت نمیکند و اشتغال شرط اثربخشی آموزشهاست. اگر بازار کار در کشور فعال نباشد و فرصت شغلی برای جوانان فراهم نشود در ادامه خواهیم دید که در کنار ۳.۵ میلیون فارغ التحصیل بیکار دانشگاهی، فارغ التحصیلان مدارس که مهارتی را فراگرفتهاند نیز بیکار خواهند ماند.
در واقع سیستم آموزشی میتواند با آموزش درست و ارائه مهارتهای اساسی به دانش آموزان، راه کسبوکار را به فرد بیاموزد و بیکاری را کاهش دهد. اگر هر فرد در دوران مدرسه علایق و استعداد خود را پیدا کند و بهجای صرف وقت برای تحصیل در دانشگاههای کارشناسی و کارشناسی ارشد، بهکار بپردازد یا مهارتهایش را تقویت کند؛ قطعاً شاهد کاهش بیکاری خواهیم بود. درواقع هر فرد باید بهجای تحصیلات عالی، وقت و انرژی خود را درزمینه علایقش خرج کند.
برگزاری آزمون سراسری کنکور نیاز به اجرای تمهیدات زیر دارد:
یک - آزمون سراسری تنها زمانی می تواند برگزار شود که بیماری کرونا کنترل شده باشد و شرایط استانهای کشور سفید و ایمن و تعداد مبتلایان دو رقمی و مرگ و میر روزانه یک رقمی یا صفر باشد.
دو - پس از طی شرایط بند اول در هنگام برگزاری آزمون سراسری کنکور اجرای پروتکلهای بهداشتی و سختگیرانه طبق معیارهای سازمان بهداشت جهانی اعمال شود. زیرا برگزاری کنکور با پروتکلهای فعلی «شدنی نیست».
سه - برگزاری آزمون سراسری کنکور به زمانی موکول شود که از جنبه فضا و امکانات بشود تمام ضوابط و دستورالعملهای ابلاغی وزارت بهداشت را فراهم و رعایت کرد؛
چهار - بخشی از دولت به وزارت بهداشت و کارشناسان ستاد ملی کرونا برای برگزاری آزمون سراسری کنکور فشار می آورد؛ در حالی که برگزاری آزمون سراسری کنکور می بایست در یک فضای کارشناسی اتخاذ شود و نباید کارشناسان را تحت فشار قرار داد. اعمال فشار در چنین وضعیتی موجب آسیب های جدی به جامعه می شود.
پنج - باید از استرس، اضطراب و نگرانیهای داوطلبان کنکور سراسری و خانوادهها و کلاً مردم کاسته شود و با دادن آمارها و اطلاعات دقیق موجب آرامش و آسایش داوطلبین و خانوادههای آنها شد.
شش - باید فاصلهگذاریها برای برگزاری آزمون سراسری در شرایط مطلوب فراهم شود و تعداد سالنها و حوزههایی که کنکور در آنجا برگزار میشود افزایش یابد.
هفت - برگرداندن وجه ثبتنام به داوطلبانی که میخواهند از شرکت در آزمون سراسری کنکور انصراف دهند می بایست عملی گردد.
هشت- تا زمانی که واکسن کرونا کشف و وارد کشور نشده (درمان قطعی)، حتی در صورت به وجود آمدن شرایط ایمن برای برگزاری آزمونها، وزارت علوم و بهداشت موظف است سلامت تمامی داوطلبان و خانوادههایشان را تضمین نماید و در صورت ابتلا اقدام به پرداخت خسارت نماید.
نه- ورزات علوم میتواند در صورت عدم امکان برگزاری آزمون سراسری کنکور شرایط و سازوکارهای لازم برای برگزاری آزمون بهصورت مجازی و آنلاین را تدارک ببیند.
ده- برای دانشآموزان که به هر دلیل بهداشتی و یا عدم آمادگی در کنکور علاقهمند به شرکت در آزمون کنکور سراسری نیستند، یک سال فرصت نظام وظیفه برای پسران برای مطالعه و آمادگی در سال آینده فراهم شود.
یازده- بعد از تعویق رایزنیها برای برگزاری یا عدم برگزاری کنکور در سطوح مختلف کارشناسی و نیز با اطلاع رسانی و مشارکت دادن داوطلبین از طریق نظرسنجی، اقدامات و تصمیمگیری های ضروری انجام شود.
دوازده- با توجه به تبعاتی که کنکور در فضای روانی و اجتماعی جامعه و به ویژه در میان داوطلبین جوان دارد لزوم به کارگیری روشهای جایگزین بیش از پیش ضروری میشود و مناسب است در این زمینه برای راهجویی از معلمان، اساتید و کارشناسان آموزشی مدارس کشور استفاده بهینه شود.
سیزده- پدیدهی کنکور موجب به حاشیه رفتن پرورش، سطحی شدن آموزش، غفلت از خلاقیت، کم رنگ شدن مشارکت و هدایت دانشآموزان از بطن جامعه به خلوت خانه شده است و این وضعیت موجب تربیت نخبگانی خودمحور به جای شهروندانی دغدغهمند شده است. چنین سیستمی با کار کارشناسی می بایست دگرگون شود.
با توجه به وضعیت کرونایی و قرمز کشور و وضعیت گسترش سریع این بیماری و مرگ و میر حاصل از آن، زمان کافی برای اجرای مطالبات سیزده گانه بالا که خواسته های بسیاری از داوطلبین آزمون سراسری کنکور کشور است وجود ندارد. بنابراین برگزاری آزمون سراسری کنکور در پایان مرداد ماه بدلیل خطری که جامعه را تهدید می کند منطقا و عقلا نمی بایستی برگزار شود. مسئولیت برگزاری آزمون سراسری کنکور در پایان مردادماه در شرایط قرمز که می تواند موجب گسترش اپیدمی کرونا در سراسر کشور شود به عهده دولت روحانی و ارگان ها و رهبران حکومت اسلامی ایران است. اعتراضات و مخالفت ها می بایست هر چه رساتر و مدنی تر اعلام شود و پیگیرانه برای عدم برگزاری آزمون سراسری کنکور تلاش همه جانبه ای توسط داوطلبین، خانواده ها و نهادهای مدنی کشور انجام شود.
پایان سخن
سالهاست که کنکور به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای جوانان به حساب میآید. با این وجود به گفته برخی از روانشناسان ٤٠ درصد از جوانانی که دچار افسردگی شدهاند، ریشه در آزمون سراسری کنکور دارند. همین امر موجب شده فشارهای روانی که جامعه، خانواده و محیط به دانشآموزان وارد میکند، مانع از این شود که جوان تمام قوای خود را برای رسیدن به موفقیت به کار گیرد.
آزمون سراسری کنکور در سال ۸۵-۸۶ در مجلس شورای اسلامی تصویب شد که حذف شود و در سالهای ۹۱ و ۹۲ اصلاحاتی در آن مصوبه ایجاد شد. با وجود تصویب قانون و تدارک برای حذف کنکور برای ورود به برخی رشتهها در مراکز آموزش عالی اما آموزش و پرورش و وزارت علوم تا امروز نتوانستهاند زیرساختهای لازم برای حذف کنکور ایجاد کنند. نتیجه این شد که آزمون سراسری کنکور توانست به زندگی خود ادامه دهد.
این واقعیتی ست که مسئولان آموزش و پرورش و علوم کشور دارای نگاه سیستمی به تحولات جامعه نیستند. در ضمن با حکومتی که دارای اقتصادی رانتی، فرهنگی بسته و سیاستی اقتدارگراست نمی شود نسلی توانمند و اخلاقمدار برای جامعه تربیت کرد.
چنین حکومتی با خصوصیسازی آموزش و پرورش و کالایی ساختن آموزش و جلوههای آن از جمله پولی شدن آموزش، طبقاتی شدن مدارس و آموزش عالی، کمرنگشدن اصل عدالت آموزشی و افت کیفی مدارس دولتی برابری شانسها را در جامعه از بین برده است. در این میان با کالاییکردن بهداشت، مسکن و حتی منابع طبیعی که اصولاً باید در دسترس همگان باشد، به شدت حوزهی حضور اجتماعی و حق حیات مردم را تنگ کردهاند. جوانان و دانشجویان با کالاییشدن آموزش از حق بالارفتن از نردبان پیشرفت در همین ساختار موجود در کشور هم محروم شدهاند. چون دانش و مهارت انسانی قابل مبادله در بازار، یکی از منابع قدرت است که جایگاه طبقاتی افراد را تعیین میکند و این مزیت نیز عمدتاً از طریق آموزش کسب میشود، وقتی آموزش مشمول منطق کالایی میشود، امکان بازتولید و تشدید ساختار طبقاتی جامعه بیش از پیش فراهم میشود. در چنین فضایی است که مافیای کنکور با موسساتی سودجو سکاندار آموزش کشور می شوند و جامعه در این بین آسیب های جدی و جبران ناپذیر میبیند.
منابع:
- رقم واقعی فرار مالیاتی در اقتصاد ایران چقدر است؟ - مشرق
- ۴۰ درصد اقتصاد کشور از مالیات معاف است- مشرق
- دانشآموزان فقیر قربانی "نظام طبقاتی آموزش کشور"/ افشای حقیقتی تلخ بر اساس آمار کنکور
- از سوژه امتحان نهایی «فارس من» که به نتیجه رسید تا دلنگرانی کنکوریها- فارس
- غیبت ۳۰ درصد از داوطلبان آزمون دکتری سال ۹۹ – قطره
- سایت های وزارت بهداشت، علوم، آموزش و پرورش، مجلس شورای اسلامی، ایرنا، مشرق، تسنیمنیوز، تابناک، خبر فارسی، ایلنا، اقتصاد آنلاین، همشهری، بی بی سی، انتخاب، دویچه وله، ایسنا، شرق، آفتاب نیوز و...
افزودن دیدگاه جدید