این جلسات هر جمعه ساعت ۹ شب به وقت ایران- ۱۸:۳۰ عصر اروپا ، ۱۲:۳۰ شرق آمریکا و کانادا در کانال و گروههای متعدد تلگرامی برگزار می شوند. از جمله در گروه تلگرامی "به یاد رفیق رئیس دانا، برای عدالتخواهان" و نیز :
https://t.me/joinchat/VDmNcphXJ7HBeRkq
سؤالات جلسه تلگرامی
- درود بر شما همانگونه که به درستی اشاره داشتید بحث از مسکن تنها بحث از ساختمان نیست،بلکه بحث از سکونت و پیوندهای محیطی آن است. ومسأله شهر مسأله زندگی روزمره و فضای زندگی روزمره است. این کاملا درست است و ما در حال حاضر یکی از جلوه های این اجتماعی شدن شیوه زندگی را در رابطه بامبارزات کارگران هفت تپه در شهر شوی را به شکلی کاملا ملموس حس می کنیم . نقش مردم در پایداری جنبش کارگری هقت تپه به واسطه پیوند های شهری آنها با سایر توده های مردم شهر شوش انکار ناپذیر است . پرسش من این است 1-که چکونه می توان این پیوند ها را در جهت دستبابی به مطالبات عموم خلقی نظیر بهداشت و آموزش و پروزش و رفاهیات فرهنگی - ورزشی و توسعه ی انسانی بکار گرفت؟
2- یکی دریگر از پیوند هایی که نتیجه زندگی شهری در شوش است اینکه به راحتی اقوام لر و عرب بدون تبعیض در کنار هم زندگی می کنند و هردو ی این اقوام حلقه مشترکشان موضوع اقتصادی ناشی از فعالیت کشت و صنعت و نیشکر هفت تپه است . این حد از زندگی مسالمت آمیز موجب رشد جنبش های ترقی خواهانه ضد استبدادی و دموکراتیک را چگونه می توان در شهر های بزرگ ایجاد کرد؟
سوال 3: چه باید کرد که جنبه های سرمایه دارانه سکونت و مسکن سازی مهار و به شیوه درست مسکن اجتماعی تبدیل شود
سوال : اگر ممکن است در مورد معضلات مسکن مهر و تاثیر پروژه هایی مانند آن بر احساس امنیت شهروندان توضیح دهید - با تشکر
رفیق کریم عزیز... مارکس و انگلس و حتی لنین دیدگاه خود را معطوف به تغییرات بنیادین قرار دادند و از آنجا که جنبش های شهری و حتی جنبش های مدنی یک موضوع در موقعیت مدرنیسم است اصولا نباید انتظار داشت که انان در خصوص جنبش های مدنی و شهری ایده پردازی کنند. شما خود اصل موضوع را مرتب به موقعیت نئولیبرالی پیوند زده اید در حالی که مارکس و انگلس در شرایط مرحله سرمایه کلاسیک زندگی می کردند و هنوز حتی انباشت سرمایه و انخصارات منوپولی در مرحله امپریالیسم و بخصوص ویران سازی سامان اجتماعی و زیست شهر به صورت جدید اتفاق نیفتاده بود. حالا این سوال پیش می آید که آیا در اندیشه مارکسیسم وقتی موضوع استثمار و تضاد کار و سرمایه مطرح می شود فکر نمی کنید در واقع پایه و اساس بررسی و ارزیابی از عموم جنبش ها را طرح کرده اند؟
باسلام ودرود برآدمین های محترم ودوستمون آقای آسایش ،دوست محترم بنابه فرموده شماهرکار مجسمی زاییده کارخاصی است وارزش مصرف کردن تولید میکند چنانکه من کشاورز گوجه تولید میکنم برای مصرف بافنده سوزنی لباس بافت تولیدمیکند برای پوشیدن ومصرف وساختمان ساخته میشود برای جایگزین شدن من وشما درآن بعنوان مسکن اگر دولتی به فکررفاه مردمش باشد که نیست دراین میان نقش بساز بفروشها چیست چرا این ساختمانسازیها رادولت بصورت زنجیره ای به عهده نمیگیرد که اکنون باچنین معضل بی خانمانی مواجهیم بنظر شما؟
آنچه از گفته های محمد گرامی فهمیدم، به حرف گهر بار اسماعیل بخشی استناد می کنند که باید شوراها را نه تنها در کارخانه ها بلکه به شهرها و هر کوی برزن گسترش داد. آیا این چنین است؟
صحبت از جنبش های کارگری است یا جنبش های شهری؟ صحبت از مبارزات صنفی وسندیکایی و اتحادیه های کارگری است یا جنبش های خارج ازمحیط کار وپیوند آن با اعتراضات کارگری.
با درود، در باره سابقه گزارشگری اعتراضات شهری در کنار سارمان چریکهای فدایی خلق از عنوان "مجاهدین مارکسیست" نام بردید که اصطلاح "مارکسیست های اسلامی" را تداعی میکند که شاه ایران در دهه ۴۰ و ۵۰ به مبارزان مذهبی رادیکال اطلاق میکرد. آیا منظورتان سازمان مجاهدین خلق است یا انشعاب جنایتکارانه و چپ روانه از آن که نسبتی با مارکسیسم نداشت؟
رفیق آسایش عزیز به نظرم مسکن مالکانه بخشی از ماهیت نظام طبقاتی و در این مرحله نظام سرمایه داری است و لاجرم اجتناب ناپذیر است. در شوروی در چارچوب نظام سوسیالیستی موضوع مسکن به طورکلی از وضعیت سوداگرایانه خارج شد و حتی در آخرین صحبتی که با رفیق فریبرز داشتیم مثال مجتمع مسکونی ذوب آهن اصفهان را مثال می زدند که در زمان خود بسیار پیشرو و تابع سامان اجتماعی بود. حالا این سوال مطرح است که آیا قبول دارید که در نظام های سوسیالیستی اصل مسکن اجتماعی کاملا مدنظر قرار می گرفت و مسکن به عنوان یک حق زیستی و عمومی رعایت می شد و هم اکنون در چارچوب نظام سرمایه داری مسکن اجتماعی که زیر فشار جنبش های توده یی به حاکمیت ها بعضا پی گرفته می شود نوعی از رفرمیسم بورژوایی می باشد، ضمن اینکه در شرایط خاص هم باید از چنین رفرم هایی در قالب اقتصاد کینزی و دولت رفاه دفاع کرد؟
رفیق عزیز جنبشهای شهری وارتباط ویا ساده ترسئوال کنم، آیاجنبش شهری درواقع معلولی ازنابسامانی اقتصاد شهری نیست؟اما خودنابسامانی اقتصادشهری درکشور ما خود معلول اقتصادفاسد نئولیبرالیسم نمیباشد؟ ، آیا بهتر نبود سئوال به ریشه یابی معضل مسکن ، که در نهایت عامل جنبش شهری ویکی ازعواملش مسکن است ، مطرح میشد؟
آیا بدون جامعه مدنی میتوان جنبشهای پراکنده شهری را سازماندهی کرد و شکل داد؟ پیوند این دو و تاثیرات متقابل را لطفا توضیح دهید.
رفیق عزیز جنبشهای شهری و ارتباط و یا ساده ترسئوال کنم، آیاجنبش شهری درواقع معلولی ازنابسامانی اقتصاد شهری نیست؟اما خودنابسامانی اقتصادشهری درکشور ما خود معلول اقتصادفاسد نئولیبرالیسم نمیباشد؟ ، آیا بهتر نبود سئوال به ریشه یابی معضل مسکن ، که در نهایت عامل جنبش شهری ویکی ازعواملش مسکن است ، مطرح میشد؟
رفیق کریم عزیز... مارکس و انگلس و حتی لنین دیدگاه خود را معطوف به تغییرات بنیادین قرار دادند و از آنجا که جنبش های شهری و حتی جنبش های مدنی یک موضوع در موقعیت مدرنیسم است اصولا نباید انتظار داشت که انان در خصوص جنبش های مدنی و شهری ایده پردازی کنند. شما خود اصل موضوع را مرتب به موقعیت نئولیبرالی پیوند زده اید در حالی که مارکس و انگلس در شرایط مرحله سرمایه کلاسیک زندگی می کردند و هنوز حتی انباشت سرمایه و انخصارات منوپولی در مرحله امپریالیسم و بخصوص ویران سازی سامان اجتماعی و زیست شهر به صورت جدید اتفاق نیفتاده بود. حالا این سوال پیش می آید که آیا در اندیشه مارکسیسم وقتی موضوع استثمار و تضاد کار و سرمایه مطرح می شود فکر نمی کنید در واقع پایه و اساس بررسی و ارزیابی از عموم جنبش ها را طرح کرده اند؟
آیا جنبش های شهری را باید تنها به مسئله مسکن تقلیل داد؟، یامسائل عمده دیگری نیز منجر به جنبش های شهر میشوند؟
باسلام ودرود برآدمین های محترم ودوستمون آقای آسایش ،دوست محترم بنابه فرموده شماهرکار مجسمی زاییده کارخاصی است وارزش مصرف کردن تولید میکند چنانکه من کشاورز گوجه تولید میکنم برای مصرف بافنده سوزنی لباس بافت تولیدمیکند برای پوشیدن ومصرف وساختمان ساخته میشود برای جایگزین شدن من وشما درآن بعنوان مسکن اگر دولتی به فکررفاه مردمش باشد که نیست دراین میان نقش بساز بفروشها چیست چرا این ساختمانسازیها رادولت بصورت زنجیره ای به عهده نمیگیرد که اکنون باچنین معضل بی خانمانی مواجهیم بنظر شما؟
آنچه از گفته های محمد گرامی فهمیدم، به حرف گهر بار اسماعیل بخشی استناد می کنند که باید شوراها را نه تنها در کارخانه ها بلکه به شهرها و هر کوی برزن گسترش داد. آیا این چنین است؟
صحبت از جنبش های کارگری است یا جنبش های شهری؟صحبت از مبارزات صنفی وسندیکایی و اتحادیه های کارگری است یا جنبش های خارج ازمحیط کار وپیوند آن با اعتراضات کارگری.
با درود، در باره سابقه گزارشگری اعتراضات شهری در کنار سارمان چریکهای فدایی خلق از عنوان "مجاهدین مارکسیست" نام بردید که اصطلاح "مارکسیست های اسلامی" را تداعی میکند که شاه ایران در دهه ۴۰ و ۵۰ به مبارزان مذهبی رادیکال اطلاق میکرد. آیا منظورتان سازمان مجاهدین خلق است یا انشعاب جنایتکارانه و چپ روانه از آن که نسبتی با مارکسیسم نداشت؟
فیق عزیز... بدون تردید مارکس و انگلس به خیلی از مسائل به صورت مشخص نپرداخته اند اما شالوده تفکر در این خصوص را پیریزی کرده اند. وقتی در اندیشه مارکس مباحث کلان در خصوص بر هم زدن فورماسیون سرمایه و مناسبات طبقاتی مطرح می شود در واقع این اصل به تمام ابعاد زیست بشری از جمله بحث مسکن اجتماعی هم گسترش پیدا می کند. بارها تاکید کرده اید که این مباحث از دهه پنجاه در قرن بیستم میلادی شروع شده است در حالی که شوروی در سال ۱۹۱۷ موضوع مسکن عمومی و حق انسان را عملا تابع آموزش های مارکسیسم عملی و پیاده سازی کرد. چرا شما اصرار دارید که مارکس یا انگلس به صورت مشخص به این موضوع نپرداخته اند مثل اینکه بگوییم چرا مارکس به موضوع انحصارات در مرحله امپریالیسم یا حالا مثلا به کارکرد جهان دیجیتال نپرداخته است، فکر نمی کنید تحلیل موضوعات را باید با توجه به شرایط عینی طرح و بررسی کرد؟
رفیق آسایش عزیز به نظرم مسکن مالکانه بخشی از ماهیت نظام طبقاتی و در این مرحله نظام سرمایه داری است و لاجرم اجتناب ناپذیر است. در شوروی در چارچوب نظام سوسیالیستی موضوع مسکن به طورکلی از وضعیت سوداگرایانه خارج شد و حتی در آخرین صحبتی که با رفیق فریبرز داشتیم مثال مجتمع مسکونی ذوب آهن اصفهان را مثال می زدند که در زمان خود بسیار پیشرو و تابع سامان اجتماعی بود. حالا این سوال مطرح است که آیا قبول دارید که در نظام های سوسیالیستی اصل مسکن اجتماعی کاملا مدنظر قرار می گرفت و مسکن به عنوان یک حق زیستی و عمومی رعایت می شد و هم اکنون در چارچوب نظام سرمایه داری مسکن اجتماعی که زیر فشار جنبش های توده یی به حاکمیت ها بعضا پی گرفته می شود نوعی از رفرمیسم بورژوایی می باشد، ضمن اینکه در شرایط خاص هم باید از چنین رفرم هایی در قالب اقتصاد کینزی و دولت رفاه دفاع کرد؟
رفیق عزیز جنبشهای شهری وارتباط ویا ساده ترسئوال کنم، آیاجنبش شهری درواقع معلولی ازنابسامانی اقتصاد شهری نیست؟اما خودنابسامانی اقتصادشهری درکشور ما خود معلول اقتصادفاسد نئولیبرالیسم نمیباشد؟ ، آیا بهتر نبود سئوال به ریشه یابی معضل مسکن ، که در نهایت عامل جنبش شهری ویکی ازعواملش مسکن است ، مطرح میشد؟
درود رفیق اسایش پیشنهاد شما برای حل مشکل مسکن در تهران وشهرستانها چیست حتی الان مسکن مهر رو هم بلا استفاده شده وبه مستاجر واگذار میکنند چون از محل کار دور هست واکثرا بازنشسته ها مستاجر ان هستند والان هم بصورت ازاد به قیمت ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیون فروخته میشه در صورتیکه قبمت تمام شده با وام ۴۰ میایون بوده است
آیا بدون جامعه مدنی میتوان جنبشهای پراکنده شهری را سازماندهی کرد و شکل داد؟ پیوند این دو و تاثیرات متقابل را لطفا توضیح دهید.
واقعا از آدمین ها باید تشکر کرد که چنین شخصیت جوان و پویا و با مطالعه ای را دعوت کردند. منه پیرمرد رو به موت خوشحال و امیدوار شدم. در مورد حاشیه نشین های شهری و عدم جذب آنها در بافت شهری این محمد کریم عزیز چه نظری دارد.؟
آیا جنبش های شهری را باید تنها به مسئله مسکن تقلیل داد؟، یامسائل عمده دیگری نیز منجر به جنبش های شهر میشوند؟
بعد از جنبش استقلال هند جواهر لعل نهرو به امر شهرسازی توجه خاصی مبذول داشت و سیاستهایی را در این زمینه به پیش برد که به طبقات مرفه جامعه امکانات بیشتری داد و به استحکام یک جامعه طبقاتی کمک زیادی کرد - او از (ل کربوزه) آرشیتکت معروف فرانسوی برای پیشبرد این هدف خود کمک گرفت. آیا در این مورد هم میتوانید توضیح مختصری بدهید ؟ le Corbusier
جایگاه مسکن و به طور کلی مستغلات در دهه های اخیر در اقتصاد کشورها به دلیل ارتباط چندرشته ای آن با صنایع گوناگون به قول شما نقش پیشران پیدا کرده به نحوی که مسکن در کنار سه بخش معمول "صنعت و کشاورزی و خدمات" بخش چهارم اقتصاد ملی هر کشوری را تشکیل میدهد. در واقع در تقسیم بندی سرمایه داری نیز در کنار بورژوازی تجاری و تولیدی و بوروکرات و رانتیر ما با سرمایه داران قدرتمند مستغلات روبرو و در نبرد هستیم که در ایران امثال قالیباف آنرا نمایندگی میکنند. آیا یکی از آماجهای جنبش انقلابی مردم ایران نباید خلع ید از بورژوازی مستغلات در کنار سرمایه داری تجاری و بوروکراتیک باشد؟
دوستان همگی بخوبی واقفیم که درایران توسعه شهری ناموزون صورت گرفته که باعث رشدانحصاری حکمرانی درسطوح ملی منطقه ای شده که ماحصل آن رشد قدرتهای هژمونیک داخلی وخارجی شده که این امر موجب لیبرالیسم درونی شده منجر گشته که به هیچ وجه بصورت کامل برچیده نمیشود که به رفاه عمومی منجرگردد بطورمثال با این نخبگان تجاری وبورس بازهای مالی میتوان جلوی بحرانهای بوجود آمده درسطح شهری را که به حاشیه نشینی منجر شده گرفت ؟
بهار عربی را لطفا توضیح دهید.ارتباط آن را با اعتراضات مردمی وجنبش های مردمی در ایران بفرمایید
پیوند حرکت های چریکی در اواخر دهه ی چهل واوائل دهه پنجاه ودر حاکمیت نظام بورژوا کمپرادور با جنبش های مردمی پس از انقلاب ایران را لطفا بیان کنید؟
رفیق آسایش عزیز آیا جنبش های شهری و مدنی را باید معطوف به جنبش های سیاسی در مرحله بندی انقلاب نگاه کرد یا به عنوان یک جنبش بنیادین و قائم به ذات که می توانند تغییرات اساسی ایجاد کنند؟ البته بحث شورا در جنبش هفت تپه و تفاوت آن با بحث مبارزات سندیکایی موضوع اساسی دیگری است که در اینجا وقت پرداختن به آن وجود ندارد، به همین دلیل فکر نمی کنید اولویت در جنبش کارگری ایران امروز تشکیل سندیکاهای مستقل کارگری است و هنوز در مقطعی قرار نداریم که شوراهای کارگری قدرت در به دست بگیرند و مستقلا سیاست ورزی کنند؟
حاشیه نشین های علیه حاکمیت پینوشه وابسته به امپریالیسم وسازمان سی آی اِی وارتباطش با حاشیه نشین های ایران علیه دولتی که امپریالیسم هم خواهان سرنگونی آن است چگونه تبیین می شود؟
رفیق آسایش به یاد دارید که در اوایل انقلاب برای محود سازی فعالیت مجاهدین خلق و یا سایر گروها طرح هایی منسوب به لاجوردی در باره مسکن های استیجاری مطرح شد و اینکه تمامی بنگاه های مشاوره املاک ناچار از گزارش قراردادهای اجاره به دادستانی بودند . آیا این گونه اقدامات سرکوبگرانه را میشود در اعمال قدرت علیه فضاهای شهری تحلیل کرد ؟
جایگاه مسکن و به طور کلی مستغلات در دهه های اخیر در اقتصاد کشورها به دلیل ارتباط چندرشته ای آن با صنایع گوناگون به قول شما نقش پیشران پیدا کرده به نحوی که مسکن در کنار صنعت و کشاورزی و خدمات بخش چهارم اقتصاد ملی هر کشوری را تشکیل میدهد. در واقع در تقسیم بندی سرمایه داری نیز در کنار بورژوازی تجاری و تولیدی و بوروکرات و رانتیر ما با سرمایه داران قدرتمند مستغلات روبرو و در نبرد هستیم که در ایران امثال قالیباف آنرا نمایندگی میکنند. آیا یکی از آماجهای جنبش انقلابی مردم ایران نباید خلع ید از بورژوازی مستغلات در کنار سرمایه داری تجاری و بوروکراتیک باشد؟
افزودن دیدگاه جدید