برای برانداختن جمهوری اسلامی و عبور از سد استبداد حاکم هر چند حضور و فعالیت جریانات چپ و جمهوری خواه به عنوان نیروهائی که از آزادی و عدالت اجتماعی دفاع می کنند، ضروریست اما کافی نیست. مجموعهی این نیروها قدرت کافی برای برانداختن حکومت ندارند. برای به زیر کشیدن سیستم اهریمنی حاکم نیروی گستردهتری وجود دارد که میبایست برای ترسیم چشم انداز امیدوار کننده از آن بهره برد. تجربهی جنبش ۸۸ و پس از آن خیزشهای دی ۹۶ و آبان ۹۸ و همین جنبش انقلابی"زن، زندگی، آزادی" تا این لحظه نشان داده که برای زمین زدن استبداد به نیروی بازهم وسیعتری نیاز داریم.
گام برداشتن در این راه پیچیدگیهای خود را دارد. ما بهعنوان یک جریان چپِ دموکرات وظیفه داریم برای نزدیکی نیروهای چپ بکوشیم. اگر امکان وحدت امروز وجود ندارد، اشکال دیگری از همکاری را دنبال کنیم تا بتوانیم بلوکی از چپ را با چشم انداز دستیابی به جامعهای ضد تبعیض که در آن شانس برابر برای استفاده از امکانات وجود داشتهباشد، ایجاد کنیم. در مبارزه علیه جمهوری اسلامی و استقرار دموکراسی بلوک چپ کفایت نمیکند. میبایست جمهوریخواهان بتوانند متحد شوند و اتحاد یا جبههای ایجاد کنند. با چنین نگاهی است که ثقل جمهوریخواهی در صحنهی سیاسی کشور را مورد تاکید قرار دادهایم تا نه تنها در مبارزه علیه حکومت، که برای جانشینی آن نیز چشم اندازی ترسیم کنیم و در فردای برکناری جمهوری اسلامی امکان رقابت با دیگر آلترناتیوها وجود داشته باشد. اما در مبارزه علیه حکومت فقط چپها و جمهوریخواهان شرکت ندارند. نیروهای گستردهتری ذینفع اند. بسیج و هماهنگ کردن این نیروها هر چند بسیار مهم است، اما ساده نیست. پیچیدگی کار در این است که از طرفی نیروی ضد استبداد بسیار گستردهاست، از طرف دیگر این مجموعهی وسیع نمیتوانند در یک جبهه گرد هم آیند. چون جبهه وظیفهی حکومت جانشین را هم به عهده دارد. برنامهی چنین جبههای هر چقدر هم تعدیل شود، امکان توافق روی جوهرهی اصلی آن وجود ندارد. راه حل این پیچیدگی مستلزم این است که موضوع جبهه وسیع را از دستور کار این نیروی وسیع کنار بگذاریم و آنرا در سطح جریانات چپ و جمهوریخواه دنبال کنیم. همزمان برای هماهنگی و همکاری مخالفان دمکرات حکومت هر جا که زمینهی آن وجود داشتهباشد، بکوشیم با نیروهای پایبند به دموکراسی حول اصول عام برای گذار از جمهوری اسلامی، توافق و اقدام کنیم.
طرح گفتگو برای ایجاد مرکز هماهنگی به منظور پاسخگوئی به این نیاز حدود پنج ماه پیش توسط هیئت سیاسی - اجرائی حزب چپ ایران (فدائیان خلق) تصویب و پس از تبادل نظر با تعدادی از جریانات سیاسی دیگر، در تاریخ ۲۳ مهر۱۴۰۱ - ۱۵ اکتبر ۲۰۲۳ اعلام شد. انگیزهی این طرح ایجاد مرکزی برای هماهنگی و همکاری اپوزیسیون دمکرات است که بتواند نیرومندتر و به شکل سازمان یافتهتر علیه استبداد حکومتی مبارزه کند و نیروهای غیردمکراتیکی کە قصد بە انحراف کشاندن جنبش را دارند افشا نماید.
وظایف این مرکز نه بر اساس جغرافیا که از دل ضرورت مبارزهی مردم علیه استبداد حاکم و برای استقرار دموکراسی در ایران بیرون می آید. جدا کردن مبارزهی جریانات سیاسی بر اساس جغرافیا مبارزه را به بیراهه میکشاند. عموم نظراتی که در خارج از کشور به دلیل وجود آزادی امکان متشکل شدن داشته یا پیدا کردهاند عینا در داخل کشور نیز وجود دارند. از این رو مرکز هماهنگی جانمایهی وظیفهاش تقویت مبارزهی مردم برای تسخیر مرکز فرماندهی استبداد در داخل کشور است. تقسیمبندی بر اساس جغرافیا و خارجی و داخلی کردن نهاد رهبری جنبش انقلابی، انرژی ما را به کجراه میبرد. در مبارزهی مردم ایران برای گذار از جمهوری اسلامی، نیروهای چپ، جمهوریخواه، هواداران سلطنت و رضا پهلوی، مجاهدین خلق، نیروهای اصلاحطلبی که به گذار رسیدهاند و ... حضور دارند. نهاد رهبری از میان این نیروها یا با ائتلاف ترکیبی از اینها شکل میگیرد. از آسمان نازل نمیشود. هر کدام از این نیروها قدرت و تکیه گاه اصلیشان در داخل کشور است و به میزانی که بتوانند نیرو برای برانداختن استبداد بسیج کنند، به همان اندازه از اعتبار بیشتری برخوردار میشوند. طرحی که مبارزه را بر اساس جغرافیا تقسیم میکند و نهاد رهبری را از آن بیرون میکشد، نمیتواند پاسخ دهد که کدام نیرو داخل کشوری است یا خارج کشوری. مثلا اگر مجاهدین و یا نیروی سلطنت قدرتمند شوند، آنها نهاد رهبریشان داخل کشوری است یا خارج کشوری. مریم رجوی و یا رضا پهلوی دیگری در داخل دارند که جایگزین این دو کنند؟ در میان نیروهای چپ و جمهوریخواه که تکثرگرا هستند داخلی و خارجی کردن نهاد رهبری بیمعناست. این پرسش فقط میتواند در برابر نیروئی گذاشته شود که باور دارد سرنوشت حکومت ایران در دست قدرتهای بزرگ رقم می خورد. طبعا چنین نیروئی همکاری و اتحاد را نه برای تسخیر مرکز استبداد در تهران که برای جلب رضایت قدرتهای خارجی جستجو میکند.
بزرگترین نقطه قدرت حکومت پراکندگی و چند دستگی نیروی اپوزیسیون است. رهبران میدانی در شهرها و محلات و برخی مراکز دانشگاهی شکل گرفته و در آنجا حضور دارند و اعتراضات را سازماندهی و رهبری میکنند. هر زمان که لازم ببینند و موقعیت ایجاب کند، مردم را بە اعتراض و اعتصاب و سرپیچی مدنی فرا میخوانند و با این اقدامات ضربهای به روحیهی رژیم وارد می کنند. اما برای کاشتن امید در دل مردم می بایست اعتماد ایجاد کرد. ضروریست مبارزه مردم چشم انداز پیدا کند. یعنی هم حرکات میدانی هماهنگ شود و هم توافق حداقلی طرح و مورد پشتیبانی قرار گیرد. اعتماد مردم را حداقل داشتن چشم اندازی روشن برای آیندهی پس از جمهوری اسلامی و برآمد یک نیروی توانمند میتواند جلب کند. گفتگو برای ایجاد مرکزی برای هماهنگی نیروهای معتقد به دموکراسی گام نخستی است در این راستا که میبایست بی درنگ برداشته شود. یکی از ارکان دموکراسی احزاب و سازمانها هستند. هر طرحی که با دور زدن تشکل ها بخواهد به دموکراسی برسد، ناموفق میماند.
پیشنهاد برای مختصات کلی این مرکز هماهنگی:
۱- هدف: ایجاد مرکزی است برای هماهنگی و همکاری بلوکها، جریانات، نیروها و فعالان سیاسی و دموکراتیک که پایبندی به دموکراسی را برای برانداختن جمهوری اسلامی و گذار از آن میپذیرند.
۲- نیروهای تشکیلدهندهی این مرکز میبایست، اصول دموکراسی یعنی آزادی، مخالفت با تبعیضات مختلف، پلورالیسم، انتخابات آزاد، قضاوت صندوق رای و تشکیل مجلس موسسان را بپذیرند.
۳- در درون مرکز هماهنگی سطح همکاری و هماهنگی نیروها متناسب با سیاست جریانات مشخص میشود. ما در چارچوب سیاستهای ائتلافی خود از وسیعترین همکاریها استقبال میکنیم.
۴- در مبارزه علیه جمهوری اسلامی نیروهای سیاسی، دموکراتیک و صنفی و چهره های سرشناس هنری، ورزشی، علمی . ... حضور دارند. هماهنگی و همکاری این مجموعه بدون مرز جغرافیائی وظیفهی مرکز هماهنگی است. اساس وظیفهی این مرکز رو به داخل دارد. بسته به نیروئی که این مرکز جذب میکند در میان اپوزیسیون جمهوری اسلامی نقش آفرین خواهد بود.
۵- خطوط کلی بالا راهنمای ما برای سازماندهی گفتگو بین نیروهای دربرگیرنده مرکز هماهنگی است. پروژه و ساختار و شیوه کار این مرکز در جریان گفتگو با دیگر جریانات معتقد به دموکراسی مشخص خواهد شد. آگاهانه از پرداختن به اجزاء این طرح پرهیز شدهاست.
۶- نیروهائی که در ایجاد مرکز هماهنگی نقش و مسئولیت میپذیرند مهم است در جنبش ضد استبدادی با دیگر نیروها نیز (مجاهدین و هواداران سلطنت)گفتگو کنند که همدیگر را خنثی نکنند و به روشهای دموکراتیک پایبندی نشان دهند، تا دامنهی هراس مردم از آینده را کم نمایند.
افزودن دیدگاه جدید