آقای ثابتی، روز ۳۰ فروردین ۱۳۵۴ برای آزادیخواهان و عدالتخواهان میهنمان روزی فراموش ناشدنی است. زیرا در این روز به دستور شما هفت نفر از رهبران جنبش فدایی و دو نفراز کادرهای برجسته سازمان مجاهدین خلق بر خاک افتادند و جاودانه شدند، شما که رکن اصلی ساواک و دستور دهنده این جنایت بودید، مسلما این روز را بهخاطر دارید. بر اساس اعتراف نوچه شکنجهگر شما بهمن نادریپور معروف به"تهرانی " شما به معاون خود یعنی رضا عطارپور معروف به "حسین زاده" سرجلاد خود دستور این جنایت را ابلاغ کردهبودید، حسینزاده نیز عدهای از شکنجهگران را برای انجام این ماموریت کشتار بهنامهای تهرانی، رسولی، حسینی، سرهنگ وزیزی، سعدی جلیل اصفهانی و عضدی را انتخاب کرده و دعوت میکند تا ظهر روز ۳۰ فروردین در رستوران امریکا واقع در خیابان تخت جمشید برای امر مهمی حاضر باشند و در وقت صرف ناهار یا بهقول تهرانی "کوفت کردن ناهار" حسینزاده جزئیات جنایت طرحریزی شده از جانب شما را برای عاملان تشریح میکند و عصر همانروز فاجعهای که شما طراح آن بودید، بهاجرا درمیآید و شایستهترین فرزندان میهن با شلیک مسلسل جاودانه میشوند. اعدام مبارزان راه آزادی و عدالت زندهیادان بیژن جزنی، حسن ضیا ظریفی، محمد چوپانزاده، عزیز سرمدی، سعید کلانتری، عباس سورکی، احمد افشار، کاظم ذوالانوار و مصطفی جوان خوشدل بخشی از جنایات رژیمی است که شما نظریهپرداز آن بودهاید.
آقای ثابتی شما در کتاب در دامگه حادثه منکر این جنایت میشوید و عوامفریبانه و ریاکارانه اعلام میدارید که این ۹ زندانی در حین فرار کشته شدند. خود شما بهخوبی واقف هستید که این گفته شما ادعای وقیحانهای بیش نیست. هدف شما از این جنایت ایجاد رعب و هراس در جامعه و شکستن روحیه مقاومت زندانیان بودهاست. شما در این مصاحبه از خود و ساواک چهرهای انسانی ترسیم میکنید و منکر شکنجه میشوید. درحالیکه گزارشات سازمان صلیب سرخ جهانی در سالهای ۵۶ و ۵۷ نشانگر انواع و اقسام شکنجه بر روی زندانیان بودهاست و خاطرات زندانیان از آن سالها و آثار شکنجهها که هنوز بر بدن زندانیان وجود دارد، ادعای ریاکارنه شما را رد میکند. اعتراف مهدی رضایی ۱۹ ساله در رفتار شنیع و وحشیانه شما با این نوجوان که نوار این اعترافات در بیدادگاههای شما هنوز در دنیای مجازی موحود است، و دفاعیات مسعود احمدزاده در بیدادگاه که سینه سوخته خود را براثر شکنجه نشان دادهبود و ناظران بینالمللی آنرا گزارش کردهبودند و همچنین دستوراتی که به جلادان خود برای اعترافگیری از زنده یاد عباس مفتاحی در کتاب "بربال آرزوها" نوشته "نقی خمیدیان" نی زموجود است. گزارش مامور شهربانی شما از شکنجه گروه اعظمی در بروجرد لکه ننگی است بر دامان سازمان شما اما با تمام کاربرد انواع شکنجهها نشانههای درخشانی از مقاومت فرزندان قهرمان میهن در تاریخ مبارزه علیه استبداد حاکمیت شما د رتاریخ معاصر وجود دارد. مقاومت سازمانها و گروههایی مانند فداییان، مجاهدین، آرمان خلق، گروه اعظمی و دلاورانی مانند اشرف دهقانی، غلامرصا اشترانی، یخیی رحیمی، بدیعزادگان و صدها و هزاران انسان دیگر نشانه شکست شکنجه و شکنجهگران در برابر اراده مبارزان و عشق عمیق آنان به تودههای مردم بود.
آقای ثابتی، شما در آن کتاب با شایعه خواندن مرگ تختی و صمد بهرنگی چنین استدلال میکنید که بقیه قتلها نیز شایعهای بیش نبودهاست. حتما شما بعضی از این نامها را بهخاطر دارید، زندهیادان فاطنه امینی، بهروز دهقانی، هوشمند خامنهای، ابراهیم پوررضا خلیق، بهمن روحی آهنگران، محمود نمازی، منصور فرشیدی، شاهرخ هدایتی، مهوش جاسمی، معصومه طوافچیان، هوشنگ تیزآبی و پرویز حکمتجو. این انسانها حماسه آفرینانی هستند که در زیز شکنجه سبعانه شکنجهگران شما بهقتل رسیدهاند، برای معرفی چهره پلید یکی از صدها شکنجه گر دست پرورده شما اشاره میکنم به خاطرات" باقر ابراهیم زاده "از دوران بازجویی و شکنجه و نحوه رفتار بیشرمانه و لمپنی "نیک زاد" شکنجهگر با این مبارز است.
آقای ثابتی، شما اخیرا در تظاهرات بر علیه رژیمی شرکت داشتید که این هیولای برآمده از قرون و اعصار پیامد و دستاورد استبداد نطام شماست. زندانهای قصر، قزل حصار، اوین، گوهر دشت، کمیته مشترک و صدها زندان دیگر و حتی دستگاه شکنجه آپولو را شما برای جانشینان سرکوبگرتر از خود بهمیراث گذاشتید. ارتشبد فردوست همکار شما بود که در سازماندهی دستگاههای اطلاعاتی رژیم نقش اصلی را داشت و تمام تجربیات خود را در سرکوب مردم در اختیار سربازان گمنام امام زمان نهاد، تا سلطه ملایان عوامفریب و خونریز را برجامعه تحمیل کنند. حضور شما در ملا عام نشانگر شهامت و حقانیت شما نیست بلکه جنایات بی حد و حصر جمهوری اسلامی عامل خودنمایی شماست. ساواک کارنامه سرکوب خود را دارد و جمهوری اسلامی کارنامه سرکوبگری بیشتری از شما را دارد، اما این نمیتواند به شما حقانیت ببخشد. چون کمتر جنایت کردید و کمتر شکنجه کردید. ناآگاهانی که بهجای تصاویر کشته شدگان، تصویر شما و آرم ساواک را در تظاهرات بهدست میگیرند و بهجای شعارهایی برای آزادی زندانیان و یا حمایت از خانواده کشتهشدگان و مردم مبارز و محروم بلوچستان و جوانان در کف خیابانها فقط به شعار به نفع خاندان پهلوی اکتفا میکنند، غافل هستند که خیزش انقلابی مردم بر علیه استنبداد است و مردم برای آزادی و عدالت بهپا خاستهاند نه برای سلطه استبدادی دیگر در نبردی که هم اکنون در سرزمین ما جریان دارد نبردی سخت و دشوار بین تودههای عظیم ملیونی برای کسب آزادی و عدالت و سزکوبگران آزادی و عدالت و جایگاه شما آقای ثابتی با تمام حمایت دولتها و رسانهها در میان آزادیخواهان نیست.
افزودن دیدگاه جدید