منم هان! آرمیتا
از دل تهران
که می گوید که من اندر کُما خوابم
حواسم نیست، بیهوشم؟
منم آن زاده ی گرد آفرید و دختر بابک
از تباررستم دستان و تهمینه،
خواهر یاسِر۱
به راه آرمان حیدر و ستّار و قاسملو
بسان طاهره اندر بدشت شاهرود ای جان!
نام من در هر خیابان
کوچه ها و کوی و هر برزن
چه غوغاها درا فکنده به هر بازار در کشور
بخوبی نیک می دانم
سرود خوشنوای هر کدام از راهپیماهای پر شورش
همان گل آرمانهای من و ژینا و سارینا
حدیث و رهنورد شیر مرد و
آن شکاری پهلوان و
هم خدانورِ جوان که اندر
فضای انقلاب میهنم جاریست
منم هان! آرمیتا، ارمغانم :
از برای مردمی در رنج
"آرامی است"
که می بینم درین ایام حتّا
کودکان پاک و معصوم دبستانی
به زیر تیغ ومهمیز پلیس شهر در بندند
آری من بخوبی نیک دانستم
۲
نگهبان حجاب
اندر قطار مترو شهر است و من
هرگز سر و موهای زیبا را
به حکم ارتجاعی مردکی ملّا
نمی پوشانم وهمچون هدیث از پشت سر
با افتخاری در میان چشمهای هر برادر
درمسیر باد می گیرم
با چنین اندیشه ای در سر
دلی در راه آزادی
بسوی مترو ژینا دویدم
خنده بر لب شادمان
گفتم نگهبان حجاب ای نوکر مزدور!
بگیر آن خنجر تیز نگاهت را
زموهای قشنگ من
که من پیروز میدانم
چه مرده یاکه زنده در ره زرّین این جنبش
انقلاب بی بدیل میهنم ایران و
هر کدام از خلقهایش
همچو ژینا
درکنارش جاودانم من.
ازیز دادیار ۵ اکتبر ۲۰۲۳ استکهلم
...............................................
۱ ـ یاسر بلوچ، جوان قهرمانی که روز کشتار ۱۲۰ تن از هم میهنان بلوچش، با داشتن دو فرزند زیر شش سال، سلاهش را برداشته رییس اطلاعات سپاه و معاونش را در دفاع از مردمش، بگلوله می بندد و خود نیز کشته می شود. ازیز
افزودن دیدگاه جدید