رفتن به محتوای اصلی
سه‌شنبه ۱۶ دسامبر ۲۰۲۵
سه‌شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴

هیئت سیاسی - اجرائی حزب چپ ایرانحزب چپ ایران بی‌عملی، بی‌تدبیری و اولویت‌گذاری جنایت‌کارانه‌ی جمهوری اسلامی را قویاً محکوم می‌کند. از نظر ما 
نجات محیط زیست ایران تنها در گرو حکمرانی دموکراتیک، پاسخگو و مردمی است؛ حکمرانی‌ای که ثروت ملی را صرف رفاه مردم و حفاظت از طبیعت کند، نه ماجراجویی‌های ایدئولوژیک! امروز، پیش از آن‌که آخرین درختان هیرکانی هم در آتش بی‌کفایتی بسوزند، باید صدای اعتراض علیه بی‌کفایتی حکومت جمهوری اسلامی بلند شود. 
حکومتی که محیط زیست کشور را ویران می‌کند و جنگل‌ها را می‌سوزاند، مشروعیتی برای ادامه‌ی حیات  ندارد!
امید اقدمیتجربه‌ی تاریخی اما نشان داده است که چنین ملت‌سازی تک‌فرهنگی نه به وحدت می‌انجامد و نه به اعتماد. برعکس، به شکاف‌ها، مقاومت‌ها و احساس حذف دامن می‌زند. وقتی دولت در برابر نام یک نوزاد می‌ایستد، در واقع در برابر تاریخ و حافظه‌ی جمعی یک جامعه می‌ایستد. نتیجه نیز روشن است: به جای همگرایی، تفاوت‌ها برجسته‌تر می‌شود و نام – ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین عنصر هویت – به میدان نبردی نمادین میان دولت و جامعه تبدیل می‌گردد.
کانون همکاری نهادهای جمهوری‌خواه ایران روز جهانی منع خشونت علیه زنان، یادآور همبستگی جهانی در مبارزه با اشکال گوناگون خشونت فیزیکی، روانی، جنسی، اقتصادی، ساختاری و سنت‌های زیان‌بارِ پدرسالارانه، دین‌سالارانه و خشونت خانگی علیه زنان است. این روز فرصتی است برای تأکید بر حق بنیادین زنان بر امنیت، کرامت انسانی و آزادی در عرصه‌های خصوصی و عمومی.
بهروز خلیقگفتمان گذار با وجود اينکه همانند ادبيات اصلاح طلبی و انقلابات کلاسيک در سطح جهانی و در کشور ما از قدمت طولانی برخوردار نيست، اما در سطح جهانی از دهه ۷۰ قرن بيستم و در کشور ما از دو دهه به اين سو به تدريج جای خود را باز کرده، بسط و گسترش يافته و گفتمان اصلاح طلبی و سرنگونی طلبی را به چالش کشيده است. گفتمان گذار بعد از بسط و گسترش آن در کشور ما به سطح راهبرد سياسی فراآمده و برخی سازمان های سياسی و بخشی از فعالان سياسی به عنوان راهبرد سياسی برگزيده  و وجوه مختلف ان را تبيين شده کرده اند.
رحمانبر شاخه‌ خشک پاییز،
آویختم...تشنه تر از همیشه
آهن گداخته،
گُل می‌داد از کودکان مرده
گُل دادهِ
سنگفرشِ به خون نشسته
گروه کار ملی - قومی حزب چپ ایرانما همراهی خود با ‌ودود اسدی و دیگر زندانیان سیاسی را اعلام میکنیم و خواهان پایان دادن به پرونده سازی، شکنجه سفید، فشار امنیتی و پیگرد فعالین آذربایجانی و دیگر فعالین سیاسی – مدنی در سرتاسر ایران هستیم. همزمان از ودود و همسر و وکیلش میخواهیم اعتصاب غذای خود را پایان داده و از گنجینه جان خود در مقابل سرکوبگران و زندانبانان جمهوری اسلامی حفاظت کنند که این جان ها سرمایه های جبران ناپذیر برای امروز و آینده کشورند.
هیئت هماهنگی نهادهای چپ و دمکراتیکطبقه حاکم درایران بخصوص در سالهای گدشته در ادامه انتقام و مقابله با اعتراضات اجتماعی گسترده زنان، احکام بی اساس و پایه ای را علیه بیشماری از زنان صادر نموده است. احکام اعدام، دستگیری و شکنجه و زندان و نیز با تحت فشار گذاشتن اجبار به خودکشی کردن و همچنین با تهمت زدن به مشکلات روانی، آنها را به بیمارستان روانی منتقل می کنند. زنان بیشماری امروز در خطر اعدام قرار دارند و فعالین زنان بیشماری بی پایه و اساس کماکان در زندان می باشند.
جابر حسینینگاه نخست گذار را در فروپاشی و عبور کامل از کلیت نظام سیاسی می‌بیند؛ نگاهی که به دیدگاه آقای کریمی نزدیک است. در این چارچوب، گذار بدون شکستن ساختارهای اصلی قدرت ناممکن تلقی می‌شود و نتیجه آن شکلی از براندازی و قطع کامل تداوم نهادی است. این نگاه، جذابیت احساسی و اعتراضی دارد اما از منظر سیاسی با خطرهای جدی همراه است: بی‌ثباتی طولانی، قطبی‌سازی شدید، امنیتی شدن فضا، مداخله بازیگران خارجی و از دست رفتن امکان مدیریت دوران گذار.
بهزاد کریمیصدور دست‌خط از خامنه‌ای، منتفی است و لذا همچنان می‌‌بایست بر جنبش‌های اجتماعی - سیاسی ایستاد، با تمام قوا برای هماهنگی‌های وسیع در اپوزیسیون کوشید و با افق‌نمایی رفراندوم برای تغییر قانون اساسی ولایی، محاصره‌ی مدنی برج و باروی ولایت فقیه را پی گرفت تا به خلع آن از قدرت رسید. از همینجا هم است که می‌گویم وقتی پای ترجمه‌ی تحلیل اوضاع به روی‌کرد میدانی در میام می‌آید دو سیاست سربرمی‌آورد: یکی نشستن در انتظار به راه آوردن ولی فقیه و «تغییر رفتار» او با رشته «تغییرات ساختاری» و دیگری در دستور دانستن لغو ولایت فقیه بمثابه‌ی سنگ پایه‌ی جمهوری اسلامی و استقرار حکومتی سکولار دمکرات به جای آن.
علی جنوبی چپ ایران در اغلب مقاطع ایدئولوژیک‌تر از آن بود که ارگانیک باشد.روشنفکری‌تر از آن بود که توده‌محور باشد و تشکیلاتی‌تر از آن که اجتماعی باشد.از نظر تحلیلی، همین «فاصلهٔ اجتماعی» زمینه‌ساز برخی ویژگی‌های روانی–سیاسی در درون چپ شد.