گفت و شنود با حزب چپ ایران (فدائیان خلق)

رفقای گرامی درود - متاسفم بگویم که بعضی افرادی را که بعنوان ادمین در صفحه دوستداران حزب چپ بر گزیده اید از کسانی نیستند که واقعا بتوانند در حد یک جریان سیاسی دارای مسئولیت باشند و اینگونه با انتقادات برخورد نمایند و کار را با منتقدشان به مسئله ای شخصی تبدیل کنند - اینکه تا چه حد این افراد در حوزه کاری خود با تجربه هستند و تا چه حد پایبند به اصول دموکراتیک و پذیرنده انتقاد را خود شما باید تشخیص دهید ولی این برخوردی که آقای مرتضی نیکی با من در آن صفحه و بجای پاسخگوئی در قبال انتقاد کرد برایم جای شبهه ای نگذاشت که نمی توان براحتی هر مطلبی را که هرکس ادعا کرد پذیرفت - من برای اینکه رفقا در جریان باشند عین نظراتم و کامنت ایشان را در پاسخ به آن خدمتتان تقدیم می کنم که خود قضاوت کنید 
جنگ هفتاد ودو ملت همه را عذر بنه ---چون به مقصد نرسیدند ره افسانه زدند - متاسفانه دیدن این جلسه نشان دهنده اینست که جریانات خارج کشوری بسیار دچار تناقض هستند - اولا صحبت از حزب میشود ولی ار نظر شکل و مجتوا همچون باشگاهی برای تجمع مطرح میشود - این دوستان دائما از داشتن دیدگاه نو در تشکیل احزاب جدید در اروپا و الگو برداری از این احزاب حرف میزنند - بدون اینکه بدانند اساسا وضعیت ایران با جوامع اروپائی چه از نظر نوع دموکراسی و چه از نظر ترکیب طبقات بسیار متفاوت است و نمی توان چشم بسته الگو برداری کرد - اول از هرچیز یک حزب سیاسی باید بگوید کدام طبقات را نمایندگی می کند و ایدئولوژی حزب بر پایه کدام جهان بینی تدوین گردیده است - مسئله قدرت هنوز پاسخ داده نشده است - حزب استراتژی نهای اش کسب قدرت است نمی تواند با این مسئله به شکل مبهم برخورد کند - در طی تاریخ 200 ساله ما جنبش های اجتماعی بیش از اینکه تحولی انقلابی باشد تحولات سیاسی بوده اند که خصلت عمومی شان مبارزه ضد استبدادی بوده - در طول تاریخ ایران هیچگاه تلاش برای گذار از فرماسیون اقتصادی - اجتماعی فاسد و مانع در تکامل نیروهای تولید صورت نگرفته و بدلیل دست نخوردن پایه های اقتصادی - اجتماعی دوباره استبداد باز تولید شده است - حزب چپ باید به این سوال پاسخ ر.شن دهد که دیدگاهش نسبت به براندازی سرمایه داری چیست و آیا آنرا در پروسه تاریخی لازم می داند یا خیر - گفتن اینکه سرکمایه داری سرنوشت محتوم نیست کافی نمی باشد - در شرایط ایران بدون مبارزه برای عدالت اجتماعی ودموکراسی تواما هرگز نمی توانیم پاسخگوی نیاز های جامعه باشیم برای اقشار فقیر رو کسانیکه زیر بار فقرهستند حتی حل کردن معضل عدالت اجتماعی از دموکراسی دواجبتر است - ممکن است برای بخش وسیعی از طبقات متوسط و عمدتا مرفه مسئله آزادیهای اجتماعی - سیاسی مهم باشد ولی این در اکثریت جامعه عمل نمی کند - از اینرو بنظر میرسد که این دوستان باید نسبت به استراتژی خود عمیق تر فکر کنند و تبدیل به حزبی نشوند که بیشتر از اینکه چپ (از نوع مارکسیستی )باشند به چپ های بیرنگ و بوی با لفظهای پر طمطراق دموکرات و .. تبدیل شوند - به یدک کشیدن نام فدائی نمی تواند توجیه گر خط و خطوطی باشد که جوابگوی مسائل داخل ایران نیست شاید این در خارج کشور مورد توجه قرار بگیرد ولی در داخل ایران کسی توجهی به این نوع دیدگاه ها نمی کند - از طرفی خود را وابسته به تاریخ کل چپ ایران می دانند و از طرف دیگر اصرار بر فدائی بودن - خود فدائیها هم جزئی از چپ هستند - در طول تاریخ تمام احزاب از درون نامها و سازمانهای اولیه بیرون آمده و تکامل پیدا کرده اند - حزب سوسیال دموکرات روسیه یا بلشویکها پایه گذار حزب کمونیست شوروی بودند آیا آنها برای تشکیل حزب کمونیست برای اینکه از تاریخ خود نبریده باشند بلشویکها را توی پرانترزکردند - این نوع توجیهات هیچ مبنای علمی و سندیت تاریخی ندارد این اعمال جریانهاست که می تواند هویت آنها را مشخص سازد------این نظرات من بود ولی ببینید مرتضی نیکی بجای پاسخگوئی چگونه برخورد کرده است 
Morteza Neeki‏‎Morteza‎‏ و ‏۲۵‏ نفر دیرگ عضویت و پست‌های ‏دوستداران حزب چپ ایران (فدائیان خلق) (Left Party of Iran (Fadaian Khalgh‏ را مدیریت می‌کنند. دوست عزیز آقای سعادت؛ حال که دگرگونیها در احزاب خارج از مرز شما را راضی نمی کند و راهی هم برای اصلاح شان اراۀه نمی دهید، چطوره که آستین بالا زده و تشکل ایده ال خودتان را بنیان نهید تا ما هم چیزی از شما یاد بگیریم