مهدیه بهارمست- روز جهانی مقابله با پدیده کودک کار در حالی فرا رسیده که علاوه بر نبود آمار دقیق در مورد تعداد آنها، محل کار این کودکان هم به خوبی مشخص نیست. همچنین به علت سیل مهاجرت اتباع افغانستانی به ایران، وضعیت سنی و جنسیتی کودکان کار نیز تغییرات زیادی داشته است. از طرفی برخی مطالعات نشان میدهد جمعیت کودکان کار در خیابان و کودکان خیابانی در شهرهای بزرگ ایران رو به گسترش است؛ مهمترین علت این افزایش هم به نظر رشد جمعیت مهاجران افغانستانی است. طبق گزارش مرکز تحقیقات مجلس حداقل ۳میلیون و ۲۰۰هزار کودک از چرخه تحصیل باز ماندند. بر اساس آمارها تعداد کودکان کار ایران در بازهای بین یک میلیون و 600هزار نفر تا ۲میلیون و ۱۰۰ هزار نفر برآورد شده است. حدود ۳میلیون و 500هزار کودک حاشیهنشین و بیش از ۷۰۰هزار کودک مهاجر و پناهنده وجود دارد. بر اساس بررسیهایی که از سوی ارزیابان سازمان بهزیستی، در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ صورت گرفت، ۶۰ درصد کودکان کار ۱۰ تا ۱۴ساله و مابقی ۱۵ تا ۱۸ساله بودند. در سال ۱۳۹۹، ۷۱درصد کودکان کار ۱۰ تا ۱۴ساله و مابقی ۱۵ تا ۱۸ساله برآورد شدند. این موضوع نشان میداد طی سالیان اخیر درصد کودکان کار زیر ۱۴سال بیشتر شده است. یکی از مهمترین علل بیشتر شدن جمعیت کودکان کار زیر ۱۴سال، حضور بیشتر کودکان افغانستانی زیر ۱۴سال در خیابان است. بر اساس برآوردها ۶۳درصد کودکان کار زیر ۱۵سال افغانستانی هستند. این در حالی است که خانوادههای افغانستانی ترجیح میدهند کودکان بالای ۱۵سال خود را به جای کار در خیابان به مهارتآموزی و کار در کارگاهها بفرستند. همچنین با افزایش سن، سهم و درصد دختران کار افغانستانی کم و سهم پسران افغانستانی بیشتر میشود. سن کار کودک در دهه اخیر در جهان کاهش یافته است. با این حال کودکان کولی (غربتی) همواره از سنین پایینتری شروع به کار میکنند. با اینکه اغلب کودکان خیابانی پسر هستند اما در بررسیهایی که سازمان بهزیستی کشور در سالهای اخیر انجام داده است، در کودکان کار ایرانی 60درصد کودکان کار ایرانی دختر هستند. بر اساس آمارهای بهزیستی که در سال ۱۴۰۰ نیست بر آن تاکید شده است خانوادهها از یک سنی به بعد بهویژه از سن بلوغ کمتر اجازه میدهند دختران در خیابان یا در برخی مشاغل سخت حضور داشته باشند. در چنین شرایطی دختران در سنین بالاتر بیشتر در منزل کار میکنند. کارشناسان دو دلیل عمده را در کاهش تعداد دختران در خیابان در سنین بالاتر مطرح میکنند. بر این اساس اولا خانوادهها نگران مزاحمت، تهدید و تعرض به دختران در سنین بالاتر بوده و دوما این خانوادهها ترجیح میدهند دختران بعد از سن بلوغ کمکم آماده ازدواج شوند. بیشتر دستفروشیها و گلفروشیها کار دختران بوده و پسران بیشتر در کارهایی مانند زبالهگردی، باربری و مانند اینها فعالیت دارند. طبق بررسیها دختران بیشتر تن به ازدواج اجباری میدهند.
ازدواج و خانواده
حدود ۸۸درصد کودکان کار بر اساس آمارها در سال ۱۳۹۹ پیش خانواده میخوابند و مابقی شب را در مکانهایی میگذرانند که والدینشان حضور ندارند. براساس مطالعههای کیفی (از سوی بهزیستی و در سال ۱۴۰۰) معمولا اعضای یک خانواده یا فامیل در ساعات اولیه صبح به صورت گروهی به محل کار خود میآیند و شب با هم بازمیگردند. در مطالعاتی که شهرداری تهران در سال ۱۳۸۹ انجام داده است حدود ۷۱درصد کودکان خیابانی تهرانی با پدر و مادر یا یکی از این دو زندگی میکنند. در بررسیهایی که صورت گرفته است بیشترین فراوانی مراجعه کودکان به مراکز کودکان خیابانی غیردولتی ۱۹درصد و مراکز کودکان خیابانی وابسته به بهزیستی ۱۵درصد است. یافتهها نشان میدهد با افزایش سن و بعد از ۱۵سالگی، کودکان کار ترجیح میدهند با دوستان خود زندگی کنند. نتایج ارزیابی سریع و پاسخ به وضعیت کودکان خیابانی در سال ۱۳۹۲ نشان میدهد ۸۵درصد از کودکان خیابانی ازدواج نکردند. ۱۲درصد متاهل، 4/0 درصد طلاق گرفته و ۲درصد نامزد بودهاند. با افزایش نرخ مهاجرت از سوی افغانستان و بیشتر شدن کودکان کار افغانستانی نسبت کودکان کار متاهل هم کاهش یافته است به طوری که در سال ۱۳۹۹ تنها 8/0 درصد، کمی کمتر از یک درصد کودکان کار خیابانی متاهل بوده یا ازدواج موقت داشتهاند.
تحصیلات
براساس آمارها در سال ۱۳۹۹، حدود ۷۲درصد کودکان کار به اشکال مختلف به مدرسه میروند. بیشتر این دانشآموزان مقطع دبستان را سپری و برخی هم تا اول متوسطه حضور دارند؛ تعداد کمی از کودکان کار هستند که مقطع متوسطه دوم را هم سپری میکنند. وضعیت ترک تحصیل در میان کودکان ایرانی بسیار بیشتر است. خروج از تحصیل به علت کار مهمترین علت ترک تحصیل کودکان است. بر اساس مطالعات شهرداری تهران ۶۴درصد کودکان کار علت ترک تحصیل خود را اشتغال به کار عنوان کردند.
گسست خانوادگی یکی از عوامل کار کودکان
علیرضا شریفییزدی جامعهشناس با اشاره به اینکه گسست خانوادگی یکی از عوامل کار کودکان است به «جهانصنعت» گفت: طبق پروتکل جهانی حمایت از کار کودکان، هر انسان زیر ۱۸سال که مشغول به کار است کودک کار نامیده میشود اما براساس قوانین داخلی افرادی که زیر ۱۵سال مشغول به کار کردن هستند به عنوان کودک کار نامیده میشوند ولی از نظر قانونی مبنای قواعد بینالمللی در ایران اجرا میشود.
وی درخصوص آسیبهای اجتماعی که به کودک تحمیل میشود، اظهار کرد: به نظرم این آسیبها را باید از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داد؛ اولین آسیب، فشار جسمی است. بهگونهای که کودکان کار نهتنها به کارهای سخت میپردازند بلکه بیشتر آنها که در کارگاههای زباله مشغول به کار هستند، دچار بیماریهای ریوی و مشکل سیستم امینی هستند. از طرفی کودکانی که در کارگاههای زیرزمینی مشغول به کار هستند، دارای بیماری و نقص عضوهایی میشوند که به دلیل مخفیبودن محل کارشان، هیچکس از آن خبر ندارد، کودکانی هم که سر چهارراه هستند معمولا به دلیل بیش از اندازه سر پا ایستادن دچار مشکلات بسیاری در استخوان پا و کمر هستند که اینها فقط بخشی از مشکلات کودکان کار است. متاسفانه وقتی حرف از کودکان کار میشود همه به فکر کودکانی میافتند که سر چهارراه مشغول شیشه پاک کردن و کارهایی از این قبیل هستند اما اغلب کودکان کار در معرض دید نیستند.
این جامعهشناس با بیان مشکلات روانی وکودکان کار تاکید کرد: این کودکان علاوه بر مشکلات جسمانی، بهمرور با مشکلات روانی فراوانی هم روبهرو میشوند. مثلا همین کودکانی که سر چهارراه به سمت ما میآیند تا از آنها چیزی بخریم، بیتوجهی ما آسیب جدی در ناخودآگاه آنها ایجاد خواهد کرد بنابراین خیلی ساده اگر این بچهها داخل مترو، خیابان یا سر چهارراه جلوی ما آمدند و خواستند تا ما به آنها پولی بدهیم یا خرید کنیم، بهتر است که بیمحلی نکنیم. سعی کنیم نگاه چشمی برقرار کنیم و اگر قصد خرید یا کمک نداریم، با گفتن جملهای مثل ممنونم عزیزم، جوابشان را بدهیم. برعکس این هم هیچوقت با حس ترحم با این کودکان رفتار نکنیم ولی اگر شاهد رفتار خشونتآمیز دیگران با این کودکان بودیم، بیتفاوت نباشیم. نوع جدید کودکان کار، کودکان کار مجازی هستند. مادر و پدرهای بسیاری هستند که در اطراف ما پیجی زدند و با عکس و فیلمهای فرزندشان در حال تولید محتوا هستند. بهترین کار همین است که ما جلوی این نوع از کار کودک را بگیریم. ما با متوقفکردن اشتراکگذاری این نوع ویدئو و تصاویر در فضای مجازی و دنبالنکردن این پیجها از گسترش این شکل کار کودک جلوگیری خواهیم کرد و یادمان باشد همیشه کودکان کار با لباس مندرس بر سر چهارراه و داخل کارگاههای زیرزمینی نیستند بلکه گاهی با لباسهای شیک و برندهای خارجی داخل گوشی ما مشغول کار هستند که به آنها کودک کار مجازی میگویند.
او ادامه داد: آسیب بعدی به این کودکان بازماندگی از تحصیل است. مهمترین آسیب اجتماعی که برای جامعه ایجاد میشود این است که یک چرخه معیوب فساد در جامعه شکل میگیرد، این کودکان به دلایل فوق، به دلیل نداشتن تجربه کافی خیلی سریع اسیر دست باندهای خلافکار میشوند. مطالعات نشان میدهد که کودکان کار گاهی تا هشت برابر نسبت به دیگر کودکان در دوره نوجوانی امکان ابتلا به اعتیاد دارند که این یک معضل اجتماعی به حساب میآید. بخش بزرگی از سارق اولیها را کودکان کار تشکیل میدهند، براساس آنچه از طرف آگاهی منتشر شده و مطالعات لازم بالای این افراد انجام شده است تعداد زیای از اینها کسانی هستند که سالیانی را در کودکی به کار مشغول بودند. افزایش خشونت و گسست خانوادگی یعنی این کودکان به یک استقلال نسبی مالی میرسند و خودشان تامینکننده نیازهایشان میشوند و این استقلال کاذب کودکان را از محیط و محبت خانواده دور میکند که میتوان جزو آسیبهای اجتماعی کودکان کار برشمرد..
شریفییزدی در مورد این باور خانوادهها که فرزندشان در سن کم به استقلال مالی برسند، بیان کرد: این مورد به دو دسته تقسیم میشود؛ اولین گروه، خانوادههای هستند با وجود اینکه فقر اقتصادی دارند اما از یک انسجام درونی خانوادگی برخوردارند و این خانوادهها به صورت پاره وقت بیشتر در ایام تعطیلات تابستان فرزندشان برای کسب مهارت با سیستم استاد شاگردی که از قدیم در ایران بوده برای کار کردن میفرستند که آسیبهای آن آنقدر جدی و عمیق نیست و برای این کودکان، اطلاق کودکان کار از نظر علمی درست نمیباشد. دومین گروه هم عمدتا کودکان کار از خانودههای گسسته، بیسرپرست یا بد سرپرست به وجود تشکیل و این خانوادهها اصلا به این فکر نمیکنند که در آینده فرزندشان روی پای خودش بایستد. در بعضی از شهرستانها خانوادهها کودکانشان را بالاجبار به قالیبافی و کارهای دیگر میفرستند که به عنوان کمککننده به مخارج خانواده کار میکنند. این کارشناس اجتماعی درباره اینکه در جامعه با کودکان کار باید چگونه برخورد شود، گفت: ما خلأ قانونی در این زمینه نداریم، کنوانسیون بینالمللی حقوق کودک در این زمینه به صورت شفاف عمل کرده که ایران هم عضو این کنوانسیون در سطح بینالمللی است اما در داخل ایران قوانین قوه قضاییه خیلی شفاف و روشن است ولی مشکل ما در اجرای قانون است. در کوتاهمدت میتوان با اعمال و پیگریهای ادارات مربوطه با کار کودکان مبارزه کرد ولی در بلندمدت باید دولت شرایط را به سمتی ببرد، وقتی که کودکی به هر دلیلی مجبور به کار کردن میشود بتواند از نظر اقتصادی او را کنترل کند. شریفییزدی در پایان در مورد راهحل کاهش کودکان کار گفت: یک عزم کامل همگانی باید وجود داشته باشد چون مساله برخورد با کار کودکان یک امر فرا سازمانی است و صرفا برعهده یک سازمان مشخص نیست.
عدم وجود آمار دقیق بهانه است
فرشید یزدانی فعال حوزه حقوق کودک دیروز در نشست هماندیشی درخصوص وضعیت کودکان کار گفت: نگاه تقلیلگرایانه و تکبعدی به مساله کار کودکان سبب شده است تا روش مواجهه با این آسیب جدی اجتماعی ناکام بماند و بحثهای ریشهای این موضوع همچنان مغفول باشد. وی افزود: کار کودکان هم در سطح اقتصاد خرد و هم در سطح اقتصاد کلان مطرح است زیرا وقتی یک نیروی کار از آموزش و توانمند شدن باز میماند، در اقتصاد کلان نیز اثر میگذارد.
این فعال حوزه حقوق کودک تصریح کرد: بخش عمدهای از کار کودکان در پشت دیوارهایی دور از منظر عام انجام میشود. اگر دیوارهای بازار مولوی را بشکافید مشخص میشود پشت دیوارهای آن چه خبر است. به همین سیاق کارگاههای کوچک خانگی در مناطق شهری با کار کودکان فعال هستند و اثری از آنها در بیرون دیده نمیشود..
یزدانی به حساس نبودن حوزه سیاست در مورد کار کودکان اشاره کرد و گفت: در حوزه سیاسی کلا این مساله مورد اعتنا نیست و در مناسبات قدرت و نگاه اقتصاد سیاسی، کودک قسمت فراموش شده جامعه است زیرا کودک رای ندارد.
وی افزود: بخش عمده مسوولیت کار کودک به عهده دولتهاست زیرا سیاستهای آنها سبب ایجاد فقر، مشکل مسکن، مشکلات اقتصادی و… میشود و مسوولیت هم با آنهاست. طرف دیگر این عرصه، جامعه است که از یک طرف شامل خانواده میشود که عرضهکننده کار کودک است و منافع آنی خود را به منافع آتی ترجیح میدهد و از طرف دیگر، بازار را شامل میشود که تقاضاکننده است و نیروی کار کودک را به کار میگیرد.
یزدانی با اشاره به اهمیت نقش سازمانهای مردمنهاد گفت: سازمانهای مردمنهاد بایدتمام توان خود را به کار بگیرند تا کودکان از چرخه کار خارج شوند و وقتی میخواهیم مبارزه کنیم، باید این نقش را هم ببینیم. ضمنا نهادهای مدنی دو نقش به عهده دارند؛ یک خودشان آگاه شوند و بخش دیگر به مردم آگاهی بدهند.
این فعال حقوق کودک افزود: برخی آگاهیهای کاذب برای جامعه مخرب است. مثلا مقامی در شهرداری گفته که درآمد این کودکان کار اینقدر زیاد است که حاضر به ترک این کار نیستند که این یک افسانه است یا افسانه دیگر این است که کودکان زبالهگرد باند هستند در حالی که اینطور نیست و حداکثر گروههای خانوادگی هستند برای حفاظت از خودشان اقدام میکنند. آن چیزی که باند دارد، پیمانکاران زباله است که اگر باند هم باشند، وظیفه دستگاههای امنیتی برخورد و متلاشی کردن آنهاست.
او تصریح کرد: بهانه دیگر برخی مدیران دولتی این است که آمار دقیقی وجود ندارد. پاسخ این است که براساس آماری که وجود دارد، عمل کنید. سال ۱۳۹۷ آماری برای کودکان زبالهگرد گرفتیم که حدود ۴۵۰۰ نفر در سطح تهران بود و این آمار حتی اگر خطا هم داشته باشد، میتواند ملاک عمل اولیه باشد تا بعدا تصحیح شود.
یزدانی افزود: بهانه دیگری که برای فرار از مسوولیت مورد استناد قرار میگیرد، این است که اکثر کودکان کار از اتباع غیرایرانی هستند که در مورد زبالهگردان تا اندازهای صحت دارد اما در کل این بهانه درست نیست چون ما نزدیک به یک میلیون کودک کار داریم که حتی شامل کودکان کار بعد از ازدواج هم میشود که در کار خانگی مشغول هستند و در آنجا بعضا کار کودک با نوعی تجاوز پنهان یا آزار جنسی هم همراه است.
۳میلیون کودک کار در کشور وجود دارد
رضا شفاخواه وکیل و مسوول کمیته حقوق کودک گروه حقوق بشر اسکودا سخنران دیگر این نشست بود و دولت را متولی اصلی و تنها مسوول امور اجتماعی در کشور دانست و گفت: کار کودک با حجم بالایی انجام میشود و اگرچه نهادها و سازمانهای مدنی در این زمینه فعال هستند، تا زمانی که مشکلات این بچهها بهطور عمده حل نشود، به جایی نمیرسد و حل نمیشود.
این فعال حقوق کودک، آمار کودکان کار در کشور را نزدیک به ۳میلیون نفر عنوان کرد و گفت: یکی از کارهای مفید، تصویب قوانین حمایتی در زمینه حمایت از کودکانی است که در وضعیت خاص قرار دارند. در گذشته قانونی بودکه در سال ۱۳۸۱ با ۹ماده تصویب شده و در ماده ۴ آن جرایم اندکی برای آزار کودک گذاشته شده بود. سال ۱۳۸۳ یک مورد کودکآزاری شامل آزار چند کودک در شهریار را پیگیری کردیم و پس از کش و قوس بسیار این مساله در دادگاه رسیدگی شد و در نهایت کارفرمای آزارگر تنها به ۳۰۰هزار تومان جریمه محکوم شد و به این نتیجه رسیدیم که قانون باید اصلاح شود.
این وکیل دادگستری افزود: در یکی از شهرهای کشورهای همسایه شنیدم که کودکی میگفت ما شنیدهایم که فلان منطقه ایران بهشت زبالهگردی است و ما میخواهیم به آنجا بیاییم و پولدار شویم! یعنی از کشورهای همسایه به قصد زبالهگردی به ایران میآیند تا از آن منفعت ببرند؛ منفعتی که در سال ۱۳۹۷روزانه حدود ۱۵۰میلیون تومان برآورد شده است.
افزودن دیدگاه جدید