ترور شبانە و غافلگیرانەی اسماعیل هنیە رئیس بخش سیاسی حماس توسط دولت دست راستی اسرائیل در وسط مذاکراتی کە برای برقراری آتشس جریان داشت، افزون بر بە هم زدن مذاکرات آتش بس خطر گسترش جنگ در منطقە را افزایش دادە است.
شواهد موجود حاکی از آن هستند کە ناتانیاهو عمدا بعد از بازگشت از امریکا برای بە بن بست کشاندن آتش بس دستور ترور هنیە در تهران را کە یک طرف مذاکرە بود، درست در موقعی صادر کرد، که رژیم ایران را تحریک بە واکنش کند و بهانەای برای تشدید درگیری در صورت واکنش رژیم ایران بدست آورد.
عکس العمل ناگریز خامنەای و سایر مقامات ارشد رژیم نیز با واکنشهایی کە تا کنون از خود نشان دادهاند، بە نظر می رسد آنان در همان راهی گام بر می دارند کە نتانیاهو پیش پایشان نهادەاست. خامنەای این بار نیز قبل از موضع گیری رئیس جمهور، با تهدید بە گرفتن انتقام سخت از اسرائیل نشان داد کە همچنان بە رغم پیروی رئیس جمهور سر سپردە خود از او حاضر نیست برای ظاهر هم کە شدە واکنش را بە رئیس دولت واگذار کند و فرصت بدهد بە تجاوز تروریستی نتانیاهو تدارک دیدە شود. موضعگیری عجو لانە خامنەای نشان داد کە دولت کمافی سابق نقشی فراتر از "تدارکچی" ولی فقیە ندارد و فرمانروایی واقعی کسی غیر از خود او نیست. همانطور کە انتظار می رفت مسعود پزشکیان و محمد جواد ظریف نیز بە خامنەای تمکین کردند و با ادبیات و الفاظ مشابە از موضع رهبرشان حمایت کردند، اما از اینها کە بگذریم با اینکە رژیم ایران در تدارک نوعی سازش آبرومندانە با غرب است و غرب هم سیگنالهای مثبتی برای رژیم فرستادە، بە نظر می رسد نتانیاهو جلاد خونریز غزە کە تا کنون حدود ٤٠ هزار نفر از مردم فلسطین ساکن غزە را بە بهانە سرکوب حماس بە خاک و خون کشیدە و غزە را بە ویرانەای غیر مسکونی تبدیل کردە است، با ترور هنیە در تهران در صدد برآمدە این تلاشها را نیز بی اثر یا حتی الامکان منتفی سازد.
گسترش تنش و جنگ در هر صورت بە نفع هیچکس بە غیر از تولید کنندگان و فروشندگان تسلیحات و رژیمها و نیروهای دست راستی در منطقە نیست و مانند هر جنگی تاوان خسارات انسانی و مادی آن را باید درست مانند جنگ غزە مردم عادی بپردازند.
هم نتانیاهو و هم خامنەای بە واسطە نفرتی کە نسبت بە آنها وجود دارد ایجاد حدی از تشنج و درگیری "و نە جنگ تمام عیار"را بە نفع بقا و حفظ نفوذ خود در قدرت میبینند و بە تبع آن مایل بە حفظ تنش کنترل شدە هستند. حال اگر این تشنج از حد کنونی فراتر برود و کنترل آن از دست طرفین خارج شود، می تواند بە جنگی ویرانگر فرا بروید و تە ماندە امکانات کشور را در آتش خود بسوزاند.
هنوز بە روشنی مشخص نیست کە عکس العمل رژیم بە دولت دست راستی و جنگ طلب اسرائیل کە می خواهد بە هر قیمتی کە هست کشتار مردم غزە را ادامە دادە و دولت شبە فاشیستی خود را سرپا نگهدارد و بە زعم خود مسئلە تشکیل دولت فلسطین را با کشتار فلسطینی ها منتفی کند، چگونە خواهد بود. با این اوصاف ارسال و استقرار ١٢ ناو امریکایی در منطقە و اعلام آمادگی دولت اسرائیل و تکرار تهدیداتی مانند (کوبیدن سر هشت پا در تهران) احتمال تبدیل تشنج کنونی بەدرگیری نظامی را بیش از گذشتە افزایش دادە است. این همە ناو و نیروی نظامی امریکایی برای سیاحت بە منطقە نیامدەاند. هر چە هست نە با جنگ و سلاح پیشرفتە و پروپاگاندای رسانەای می شود بە مبارزە مردم فلسطین برای آزاد کردن کشورشان از دست اشغالگران اسرائیل خاتمە داد و بر آنان چیرە شد و نە کسی می تواند اصل حقانیت مبارزات آنها را بە بهانە دخالت این یا آن کشور زیر سوال ببرد. هدف جمهوری اسلامی از دخالت نامتعارف در جنبش مردم فلسطین، هدف ارتجاعی و بە مانند دولت اسرائیل برای بسط نفوذ و پیشبرد اهداف خود در منطقە است و تفاوتی ماهوی با برخورد و اهداف دولت دست راستی اسرائیل ندارد. بنا بر این، حساب مردم فلسطین را باید از حساب رژیم استبدادی و جنایتکار خامنەای کە در صدد حامی پروری و ایجاد تفرقە در جنبش مردم فلسطین است و اعمال آن بر خلاف ظاهرش در خدمت اهداف جنایتکارانە دولت دست راستی اسرائیل و سایر افراطیون اسرائیلی است باید از هم تفکیک کرد. هیچ راە حل با دوامی بە غیر از پذیرش و تشکیل کشور فلسطین در کنار اسرائیل وجود ندارد. بنا بر این تلاش های رژیم جمهوری اسلامی برای نابودی اسرائیل و همچنین تلاش دولت اسرائیل برای امتناع از پذیرش تشکیل دولت مستقل فلسطین هر دو در نهایت محکوم بە شکست هستند و حامیان این دو گرایش سیاسی افراطی تا وقتی در قدرت قرار دارند، امکان رسیدن بە توافق و صلح پایدار وجود ندارد. واقعیت آن است کە دولت امریکا با حمایت بی حد و حصر از دولت نتانیاهو و نسل کشی دولت اسرائیل در غزه و کمک های مالی، تسلیحاتی و سیاسی از دولت اسرائیل نقش اصلی را در وضعیت امروز منطقە رقم زدە است. بههمین جهت نمیشود ابراز نگرانی و تلاشهای مقامات این کشور برای جلوگیری از جنگ را جدی گرفت.
رژیم جمهوری اسلامی با دخالت در امور برخی از کشورها و ایجاد گروەهای شبە نظامی و تسلیح آنان موجب دشمنی مردم و دولتهای آنان با ایران شدە و با اقدامات خود کشور ما را در معرض خطر جنگ و دخالت از هر سو قرار دادەاست.
خوشبختانە تمایل بە جنگ فعلا در منطقە و در میان مردم ایران وجود ندارد و هیچکس بە غیر از اقلیت قلیلی از جریانات دست راستی در ایران کە از جنگ بهعنوان وسیلە رسیدن بە قدرت و تثبیت قدرت حمایت می کنند، هیچکس از جنگ و تشنج حمایت نکردە و بر عکس اکثریت مردم خواستار برقراری روابط متعارف و صلح آمیز و عدم دخالت کشور ما در امور کشورهای دیگر بودە و متقابلا از کشورهای دیگر همین توقع را دارند. سرنوشت افغانستان پس از دەها سال نشان داد کە با مدرنترین تسلیحات نظامی و زبدە ترین سربازان کشورهای پیشرفتە نیز نمیشود برای مدتی طولانی بر سرزمینی مسلط شد.
دیدگاهها
حکومت نفس کشیدنش ازهمین راه…
افزودن دیدگاه جدید