بدنبال حملە موشکی سپاە پاسداران بە تل آویو کە تحت فشار و تحریکات جنگ طلبان و ماجراجویان ظاهرا بە بهانە انتقام ترور هنیە، سید حسن نصرالله و نیلفروشان انجام گرفت، خانە کارگر جمهوری اسلامی نیزبیانیەای در حمایت از این اقدام تحریک آمیز و غیر قابل دفاع و خطرناک منتشر کرد و با جریانات جنگ طلب در ایران و اسرائیل کە برای راە انداختن جنگ فاجعە بار دیگری مشغول تقلا هستند همداستان شد. این جریان حکومتی کە با وجود دەها هزار مسجد و حسینیە و تکیە در کشور بخشی از فعالیت خود را بە تشکیل دارالقرآن و برگزاری مسابقە قرائت قرآن اختصاص دادە بیانیە خود را نیز با امضای دارلقرآن منتشر کردە است. .
در بخشی از این بیانیە کە متن آن روز بعد از حملە در خبرگزاری ایلنا منتشر شد، گفتە می شود:
" "سپاس و شکر بیپایان خدای متعال را که به پاسداران انقلاب اسلامی به نمایندگی از ملتهای مظلوم و مقاوم توفیق داد تا در پاسخ به جنایات و تجاوزات رژیم صهیونیستی، وعده الهی را به انجام رساند و بار دیگر عزم و اراده ملتهای مسلمان را به نمایش بگذارد. به نشانه شکر پیشانی بر خاک میساییم و با افتخار دعاگوی سربازان جبهه حق علیه باطل میمانیم""
در بیانیە از پاسداران با عنوان نمایندگان ملتهای مظلوم نام بردە می شود بدون آنکە بگوید "ملتهای مظلوم" کی و چگونە موشک اندازان را بە نمایندگی خود انتخاب کردە و بە آنها اجازە حملە موشکی بە آنها دادەاند. همچنین در بیانیە از پاسداران بعنوان مجریان وعدەهای الهی یاد می کنند، بدون اینکە از چگونگی سپردن این وعدە اطلاع دهند. بر خلاف این ادعاهای من درآوردی، بسیاری از ملت های مسلمان از اساس با رژیم اسلامی مخالفند و هرگز نمایندگی بە پاسداران رژیم برای اینکە آنها را نمایندگی کنند، ندادەاند. این ادعاها همانقدر بی اساس است کە ادعای این تشکل مبنی بر داشتن نمایندگی از سوی کارگران و ادعای خامنەای بر داشتن نمایندگی از طرف خدا ست. .
این موضعگیری در شرایطی اعلام می شود کە خطر جنگ بعد از حملە موشکی سپاە پاسداران آشکارا شدت گرفتە و حملە تلافی جویانە اسرائیل قطعی بە نظر می رسد. حملەای کە خسارت انسانی و مالی و پیامدهای آنرا لاجرم مردمی کە نە در این تحریکات نقشی داشتە و دارند و نە طالب جنگ با کسی هستند، و بیشتر از همە کارگران و مزد و حقوق بگیران باید بپردازند.
گذشتە از اینکە جنگ طلبان ایرانی چە وابستگان بە حکومت و چە آن عدە قلیلی کە در رویای بازگشت بە قدرت در پناە تانکهای اسرائیلی بسر می برند، در واقع هر دو با دفاع از جنگ نقش هیزم کشان تنور جنگ طلبی ناتانیاهو و دولت دست راستی اسرائیل را دارند و همان کاری را می کنند کە ناتانیاهو برای گسترش جنگ غزە و لبنان بە ایران با کمک امریکا و متحدین و حامیان غربی دنبال می کند. متاسفانە باید گفت ناتانیاهو در کشاندن پای امریکا بە جنگ بە نظر می رسد موفق شدە است و ناتانیاهو حق دارد از بابت کمک این جماعت بە او برای ایجاد "نظم نو" ی مطلوب اسرائیل از آنها تشکر کند.
اگر این جنگ جنگی یک طرفە و عادلانە و در دفاع از حملە ی مستقیم یک دولت خارجی بە ایران بود، در آن صورت می شد از آن تا دفع تجاوز دشمن دفاع کرد. ولی همانطور کە در اعلامیە سپاە پاسداران کە بعد از انجام عملیات منتشر شد آمدە، انگیزە و بهانە این حملە ظاهرا ترور سە تن از رهبران مخالفان در حال جنگ با اسرائیل بودە است کەتنها ترور یکی از آنها در خاک ایران انجام گرفتە است. با این وصف نە ترور "هنیە" با وجود اینکە در ایران انجام گرفتە است و نە ترور حسن نصرالە و سردار سپاهی کە در بیروت انجام گرفتە است و نە جنایات بی شمار دولت اسرائیل در غزە و سرزمین های اشغالی فلسطین، هیچکدام حملە سپاە بە اسرائیل را توجیە نمی کند. زیرا همە ی آنها بخشی از جنگ مستقیمی است کە بین فلسطین و لبنان از یکسو و دولت اشغالگر و جنگ طلب اسرائیل جریان دارد. رژیم ایران ظاهرا در این درگیریها نقش حامی و تدارکچی تجهیزات جنگی را بە عهدە داشتە است. اسرائیل نیز متقابلا با ترور تعداد زیادی از مستشاران نظامی ایران در سوریە و ترور کارشناسان هستەای در ایران و اقدامات دیگر در واقع در صدد تلافی بر آمدە است. بنا بر این اقدامات هر دو رژیم علیە یکدیگر کە بە منزلە دخالت و تهدید تلقی می شود فارغ از اینکە کدام طرف دست برتر را در این نبرد آشکار و نهان داشتە اند، در پیشامد وضعیت فعلی کە هر دو رژیم را در آستانە جنگ مستقیم و رو در رو قرار دادە نقش کم و بیش مشابە داشتەاند. رژیم حاکم بر ایران در واقع با تهدید دولت اسرائیل بە نابودی و امتناع از پذیرش طرح تشکیل دو دولت در فلسطین خود در پیدایش خصم ٤٥ سالە و خسارات هنگفتی کە از این بابت بە ایران و مردم تحمیل شدە، بە نفع، اسرائیل و زیان مردم فلسطین نقش غیر قابل انکاری بە عهدە داشتە است.
اینکە رژیم اسرائیل یک رژیم اشغالگر و سرکوبگر است کە جنایات زیادی را علیە مردم فلسطین مرتکب شدە و دولت ناتانیاهو در غزە با کشتار نزدیک بە ٤٢ هزار نفر از زنان و کودکان و مردم فلسطین مرتکب جنایت جنگی شدە و می بایست محکوم شود و از طرف سازمان ملل و مردم آزادە دنیا محکوم شدە است، هیچ تردیدی وجود ندارد. اما راهکار حمایت از مردم فلسطین این نیست کە رژیم ایران در ٤٥ سال گذشتە پیش بردە. این رویکرد اگر هم صادقانە بود کە نبودە و نیست و بقول خودشان مقصود از آن ایجاد سپر براێ دفاع از برنامە هستەای در برابر خرابکاری اسرائیل بودە است، هیچ دست آوردی جز ضرر و زیان وحشتناک برای مردم فلسطین و لبنان و برای مردم ایران نداشتە است. متاسفانە شاید اندکی برای اجتناب از جنگ بعد از حملە موشکی سپاە بە تل آویو دیر شدە باشد و بە نظر می رسد کە ناتانیاهو بعد از این حملە بهانە و جواز لازم امریکا و غرب را برای آغاز جنگ با ایران بدست آوردە باشد. جنگی کە اگر شروع شود ویرانی و کشتار بسیار می تواند در بر داشتە باشد ولی پیروز نخواهد داشت. برای گذاشتن نقطە پایان بر این دور باطل و خطرناک و خنثی کردن نقشە جنگ طلبانە دولت اسرائیل مناسبترین برخورد بی پاسخ گذاشتن حملە نظامی تلافی جویانە اسرائیل است کە بە نظر نمی رسد رژیم فعلا تن بە آن بدهد و اسرائیل نیز از آنجا کە مست بادە فتوحات خود در لبنان و غزە است سخت است بە آتش بس با ایران تن در دهد. .
از آنجا کە جنگ در هر جا کە باشد بە زیان مردم و بە نفع جنگ طلبان است و بیشتری بار جنگ روی دوش کارگران قرار می گیرد، اتحادیە های کارگری واقعی و غیر وابستە در همە جا معمولا بە درستی مخالف جنگ و اشغالگری هستند و بە نسبت قدرت و توانایی کە دارند برای حفظ صلح و جلوگیری از جنگ مبارزە می کنند. اما خانە کارگر کە یک تشکل وابستە بە قدرت است و هموارە ازحکومت و استبداد و سرکوب، دفاع کردە با حمایت از جنگ طلبان و تجلیل از حملە موشکی سپاە این بار نیز با قرار گرفتن در کنار جنگ طلبان و مقابل صلح خواهان ماهیت واقعی ضد کارگری خود را افشا کردە است
افزودن دیدگاه جدید