میلاد بالسینی ـ اگر شهروندان از تأثیرات واقعی بحرانهای زیستمحیطی بر زندگی خود آگاه شوند، میتوانند به یک نیروی قدرتمند برای مقابله با این بحرانها تبدیل شوند و از دولت بخواهند تا در سطوح کلان به حلوفصل معضلات زیستمحیطی کشور بپردازد.
میلاد بالسینی
ما در کشوری زندگی میکنیم که با انبوهی از مشکلات در حوزه محیط زیست روبهرو است. البته، حد و اندازهی این مشکلات تا جایی پیش رفته است که برخی آن را بحران، ابر بحران، چالش، یا ابر چالش زیستمحیطی مینامند. ورشکستگی آبی، فرونشست زمین، فرسایش خاک، آلودگی هوا و سردرگمی در برابر تغییر اقلیم، تنها چند نمونه از این بحرانها یا چالشهای زیستمحیطی کشور هستند که بدون حساسیت آنچنانی از سوی دولت و مردم مواجه شدهاند. در این بین شاید مهمتر از تمام بحرانهای مذکور در عرصهی محیط زیست ایران، عدم آگاهی زیستمحیطی و یا به عبارت صحیحتر، فراگیری ناآگاهی است. بدیهی است که با آگاهی از چند و چون هر موضوع و مشکلی میتوان آن را حلوفصل کرد. در غیر این صورت، رفتهرفته به عمق آنها افزوده خواهد شد.
در این یادداشت ابتدا به تعریف آگاهی زیستمحیطی پرداخته میشود، سپس به مهمترین مشکلات زیستمحیطی کشور که باید بیشازپیش به آنها پرداخته و تولید آگاهی کرد، اشاره میشود. در ادامه دلایل عدم آگاهی زیستمحیطی یا فراگیری ناآگاهی زیستمحیطی در ایران بررسی شده و در نهایت راهکارهایی برای خروج از این وضعیت ارائه میشود.
عمده نابسامانیهای زیستمحیطی در ایران
اواخر مهرماه سال جاری، مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی با عنوان «ارزیابی جایگاه محیط زیستی ایران در شاخصهای بینالمللی» منتشر کرد که در آن جایگاه ایران را بررسی کرده است. این گزارش نشان میدهد که جایگاه ایران در سالهای متمادی شاهد تنزل بسیاری در شاخصهای محیطزیستی بوده است. چنانچه ایران در سال ۲۰۰۶ (۱۳۸۵) رتبه ۵۳ را به خود اختصاص داده بود، اما در سال ۲۰۲۴ (۱۴۰۳) با ۵۹ پله سقوط به جایگاه ۱۱۲ رسیده است. گفتنی است رتبه امسال نسبت به دو سال گذشته بهبود یافته و از رتبه ۱۳۳ در سال ۲۰۲۲ به ۱۱۲ ارتقا پیدا کرده است.
از جمله مهمترین نابسامانیهای زیستمحیطی ایران میتوان به ورشکستگی آبی، آلودگی هوا و فرونشست زمین اشاره کرد. هرچند علاوه بر اینها، هیچ چشماندازی هم برای مقابله با تغییرات اقلیمی اندیشیده نشده است.
بحران آب
پایگاه دیپلماسی مدرن اوایل خردادماه سال جاری در گزارشی به بررسی موضوع آب در ایران پرداخته و به این موضوع اشاره کرده است که ایران بهسرعت در حال نزدیک شدن به وضعیت «ورشکستگی آبی» ناشی از عدم تعادل خطرناک تقاضای آب و عرضه آن است. به عبارتی، درحالیکه مفهوم «ورشکستگی» معمولاً با مسائل حقوقی مرتبط است، اما بهدرستی وضعیت آب کنونی ایران را توصیف میکند؛ جایی که برداشت آب بسیار بیشتر از ظرفیت تغذیه طبیعی سفرههای زیرزمینی، رودخانهها و دریاچههاست. ایران مدتهاست با کمبود آب دستوپنجه نرم میکند، اما وضعیت بهسرعت در حال بدتر شدن است.
گزارش توسعه جهانی آب سال ۲۰۲۴ سازمان ملل متحد با عنوان «آب برای رفاه و صلح»، ایران را بهعنوان یکی از کشورهایی که «تنش آبی بسیار بالا» را تجربه میکنند معرفی کرده است. کاهش منابع آب در ایران ناشی از تأثیر متقابل و پیچیده عواملی از جمله خشکسالیهای مکرر، تنوع آب و هوایی بالا و رشد جمعیت است که باعث افزایش تقاضا، استفاده ناکارآمد از آب کشاورزی و مدیریت ناپایدار منابع آب شده است.
آلودگی هوا
بر اساس گزارشهای بینالمللی، ایران از نظر میزان انتشار گازهای گلخانهای جزو ۱۰ کشور نخست جهان به شمار میرود. وزارت بهداشت در دیماه ۱۴۰۲ تعداد کل موارد مرگهای منتسب به مواجهه طولانیمدت با ذرات معلق PM2.5 در افراد بالای ۳۰ سال را ۲۶ هزار و ۳۰۷ نفر دانسته که بیش از ۲۶درصد نسبت به سال ۱۴۰۰ افزایش داشته است. این آمار نگرانکننده نشاندهنده افزایش شدید آلودگی هوا و اثرات منفی آن بر سلامت عمومی جامعه است.
فرونشست زمین
«فرونشست زمین» یکی از هولناکترین پدیدههای زیستمحیطی ایران امروز است. این پدیده بهعنوان یک ابر چالش محیط زیستی، بیش از ۳۸۰ شهر و چند هزار روستا را درگیر کرده است و این معادل ۱۱ درصد از وسعت کشور را شامل میشود. دلیل غالب فرونشست زمین در ایران، برداشت بیرویه آب از منابع زیرزمینی است. نرخ فرونشست در نقاط مختلف کشور متفاوت است؛ بهطور مثال، در مناطقی از حوضه آبریز فلات مرکزی که حاوی دو سوم سفرههای آبی کشور است، برخی مناطق سالانه بیش از ۳۵ سانتیمتر فرونشست را تجربه میکنند.
آگاهی زیستمحیطی و حقوق شهروندی
آگاهی زیستمحیطی نهتنها شامل شناخت مشکلات محیط زیستی است، بلکه شهروندان را از حقوق خود در قبال محیط زیست آگاه میکند. آگاهی از حقوق زیستمحیطی به شهروندان این امکان را میدهد که بهعنوان مطالبهگران فعال در جامعه نقش ایفا کنند. هر شهروند حق دارد که از هوای پاک، آب سالم و محیط زیست پایدار بهرهمند باشد. آگاهی از این حقوق، باعث میشود مردم از دولت و نهادهای ذیربط خواستار اجرای سیاستهای مؤثر برای حفظ و حراست از محیط زیست شوند.
با توجه به اینکه بسیاری از مشکلات محیط زیستی نتیجه سیاستهای نادرست یا کمتوجهی به مسئله پایداری زیستمحیطی است، شهروندان آگاه میتوانند از طریق مطالبهگری از دولت بخواهند تا اقدامات موثرتری انجام دهد. این مطالبهگری میتواند باعث اصلاح سیاستها و افزایش شفافیت در مدیریت منابع طبیعی شود.
آگاهی بدون سرزنش شهروندان
بااینحال، نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که هدف از آگاهیبخشی، ایجاد عذاب وجدان در میان شهروندان یا مقصر دانستن آنها برای وضعیت موجود نیست. بسیاری از مشکلات زیستمحیطی نتیجه سیاستهای ناکارآمد و مدیریت نادرست منابع است که از کنترل شهروندان خارج است. بنابراین، آگاهیبخشی زیستمحیطی نباید مردم را از مشارکت در حفاظت از محیط زیست باز دارد، بلکه باید آنها را بهعنوان نیرویی مؤثر و مطالبهگر برای تغییرات مثبت در سیاستها و رویهها تقویت کند.
در غیاب آگاهی زیستمحیطی
شاید مهمتر از هر چیز، سطح آگاهی شهروندان نسبت به مسائل محیط زیستی باشد. هدف از یادداشتهایی ازایندست، تشویق شهروندان به انجام اقدامات فردی در راستای حفاظت از محیط زیست و همچنین ایجاد بستری برای مطالبهگری عمومی است. آگاهیبخشی میتواند مردم را نسبت به وظایف و حقوق خود در قبال محیط زیست مطلع سازد و به آنها قدرت دهد تا از دولت و مسئولان خواستار اجرای سیاستهای پایدار و مؤثر در این حوزه شوند.
در کنار تمامی بحرانهای زیستمحیطی در ایران، با پدیده فراگیری ناآگاهی زیستمحیطی نیز مواجه هستیم. این ناآگاهی نهتنها موجب میشود مردم نسبت به مشکلات بیتفاوت باشند، بلکه مانع از مطالبهگری برای تغییرات میشود. اگر شهروندان از تأثیرات واقعی بحرانهای زیستمحیطی بر زندگی خود آگاه شوند، میتوانند به یک نیروی قدرتمند برای مقابله با این بحرانها تبدیل شوند و از دولت بخواهند تا در سطوح کلان به حلوفصل معضلات زیستمحیطی کشور بپردازد.
خطر ناامنی ناشی از بحرانهای زیستمحیطی، بهویژه در حوزههای غذا، آب و حتی درمان، میتواند بزرگترین تهدید برای آینده کشور باشد. احساس این نوع ناامنیها شاید بدتر از خود بحران باشد و جامعه را دچار سردرگمی و نگرانیهای بلندمدت کند. بنابراین، افزایش آگاهی زیستمحیطی و تقویت حس مطالبهگری میتواند به شکلگیری راهحلهای پایدارتر و مؤثرتر در سطح کشور کمک کند. هرچند آگاهی زیستمحیطی بهتنهایی قادر به رفع بحرانها نیست، اما میتواند جرقهای برای مطالبهگری عمومی و ایجاد تغییرات مثبت در سیاستها و رفتارهای زیستمحیطی باشد.
افزودن دیدگاه جدید