امروز رسانه را چگونه تعریف میکنید؟
ـ رسانهها مهمترین ابزار اطلاعرسانی عمومی هستند که برای ایجاد ارتباط بین انسانها ایجاد شدهاند. طبیعی است که اطلاعرسانی در همهی زمانها و مکانها یکسان نبوده است. هم از این رو نیز، اشکال، برد، سرعت و سهولت در اطلاعرسانی در زمانهای مختلف و در عرصههای گوناگون متفاوت بوده است. انقلاب بزرگ در عرصه اطلاعرسانی جمعی با ابداع چاپ و انتشار کتاب و نشریات، روزنامهها و غیره رخ داد. میشود گفت با پیشرفت دانش و ابداعات بشری در عرصه ارتباطات رسانهای نیز تحولات بزرگی رخ داده است. ما امروز با تنوع وسیعی از امکانات اطلاعرسانی مواجهیم و سرعت تحولات در این عرصه هم مثل تمامی عرصههای دیگر زندگی بشری، بسیار گستردهتر شده است. رسانههای چاپی بهتدریج جای خود را به رسانههای صوتی و تصویری میدهند، بهخصوص در دو دههی اخیر با پیشرفت در عرصه عمومی شدن اینترنت، بسیاری از رسانههای محلی، حتی ملی، روزنامهها، نشریات، اهمیت اولیهی خود را از دست دادهاند. اطلاعرسانی سریعتر و سهلتر از قبل شده است. خبررسانی زنده و سریع، پر تیراژترین روزنامههای خبری را هم به صرافت انتشار نسخهی الکترونیک، حتی تصویری انداخته است. از اهمیت نسخهی چاپی نشریات کاسته شده است و حتی در عرصهی کتاب هم، نسخههای الکترونیک روز به روز خوانندگان بیشتر مییابند. از این رو تنوع در اطلاعرسانی ایجاد رسانههای چند بعدی را به یک ضرورت تبدیل کرده است. بدون درک این واقعیت امکان ادامهکاری در حوزه رسانهها دشوار خواهد بود. به همین دلیل رسانهها امروز متناسب با مخاطبانی که دارند میتوانند اشکال متنوعی به خود بگیرند. ما امروز اگر از رسانه حرف میزنیم باید بدانیم که از امکانات چاپی تا صوتی و تصویری زنده را مدنظر داریم و اگر میخواهیم در عرصهی رسانهای فعالیت کنیم، لازم است خود را به آخرین آموزش و دانش تولیدی در این عرصه مجهز کنیم. ممکن است که کسی به این یا آن بخش از تولید رسانهای علاقمند باشد، ولی برای فعالیت موفق در همان بخش مورد علاقه نیز، داشتن دانش حداقل در مورد دیگر اشکال رسانهای ضروری است.
اهمیت رسانه در مبارزات آزادیخواهانه و عدالتجویانهی مردم ایران چیست؟
- در اهمیت ایجاد رسانهها در جهت تقویت جنبشهای آزادیخواهانه و عدالتجو در ایران تردیدی نیست. ولی سوال اصلی این است که آیا خود نیروهای آزادیخواه و عدالتجو تا چه حد در صرافت چنین کاری هستند و مهمتر از همه، تا چه میزان از امکانات و نیروی لازم برای چنین برآمدی برخوردارند؟ طبیعی است که فعالان عرصهی سیاست برای پیشبرد اهدافشان، تبلیغ و ترویج برنامه عملشان، برای جلب پشتیبانی نیروهای مورد نظرشان نیازمند ابزار ایجاد ارتباط با جامعه هستند. این کار عموما از طریق بیانیهها، اعلامیهها، انتشارات و غیره صورت میگیرد. انتشار نشریات حزبی و یا نشریاتی با گرایش به احزاب سیاسی همواره تلاشی در سمت فراگیر کردن ارتباط حزب با بدنه جامعه بوده است. اکنون که ما با تنوع رسانهای مواجهیم، طبعا برخورداری از رسانههای چاپی، صوتی و بخصوص تصویری، در ایجاد چنین رابطهای نقش مهمتری دارند. بهخصوص این که احزاب و جریانات سیاسی مخالف جمهوری اسلامی از امکان حضور و فعالیت در کشور محروم هستند، ایجاد رسانههای اطلاعرسانی برای پر کردن خلا حضور در جامعه الزامی است. فعالیت در عرصهی رسانهای برای تقویت جنبشهای اجتماعی در ایران، با توجه به تمرکز عمده فعالیتهای اپوزیسیون در خارج از کشور از اهمیت درجه اول برخوردار است. بدون ایجاد یک شبکه معتبر رسانهای مورد اعتماد مردم، امکان تاثیرگذاری بر تحرکات موجود در جامعه دشوار خواهد بود. اپوزیسیون آزادیخواه و عدالتجو باید نیروی خود را برای ایجاد چنین سنگری در دفاع از مبارزات آزادیخواهانهی مردم متمرکز کند و همزمان چهرهی مقبولی از خود برای مردم ارائه کند. بهخصوص در عصر عوامفریبیها و ظهور ناجیان تقلبی، امید واقعی به تغییر در جامعه را جان تازهای بخشد.
چه تجاربی در این زمینه از فعالیت را میتوان راهنما قرار داد؟ تجارب مثبت و منفی کدامند؟
ـ تجارب در این مورد میتواند متفاوت باشد. موفقیت رسانهای را در شرائط خاص آن رسانه میتوان سنجید. برای چپها عموما با توجه به آشنائی با انقلاب روسیه در این بخش از چپ، تجربه «ایسکرا» همیشه یک تجربه موفق بوده است. نشریه جناح بلشویک حزب سوسیال دمکرات روسیه که در خارج چاپ میشد و به داخل روسیه منتقل میشد. این نشریه نقش موثری در متحد نمودن صفوف این حزب داشت. در زمانهی ما هم ارتباطات سهلتر شده است و با توجه به ارتباطات تلفنی و رسانههای ارتباط جمعی اینترنتی، نیازی به چنین ابزاری نیست. امروز میتوان هر نوشته و یا خبری را مستقیم و بلافاصله از طریق اینترنت به همه جای جهان فرستاد. چه به صورت صوتی و چه نوشتاری و یا گفتاری. بنابراین مسالهی رسانهی امروز دیگر حل مشکل ارتباط و اطلاعرسانی صرف نیست. بلکه تاثیرگذاری و پر کردن خلاء دیگری است. خلاء حضور مستقیم در محیط. این کار از دو منظر مهم است. اولا انعکاس واقعی خبر با وجود دوری از محل وقوع، دوم تفسیر معقول و متناسب با خود خبر به عنوان یک رسانه. چنین رسانهای میتواند در جریان عمل اعتبار و اطمینان در بیننده، شنونده و خواننده ایجاد کند. من نشریه یا رسانهی حزبی سراغ ندارم که به نشریه یا رسانهی معتبر عمومی تبدیل شده باشد. هر چند در مورد نشریاتی که نسبتا معتبر بودند و هستند مواردی هست مثل اومانیته در فرانسه. اما حوزه نفوذ اومانیته فکر نمی کنم با نشریات چپگرای مورد اعتماد مثل لوموند یا لوموند دیپلماتیک قابل مقایسه باشد. ولی باید دقت داشت که ما درست است که ممکن است در فرانسه یا هر کشور آزاد دیگری باشیم، ولی چنین امکانی را در ایران نداریم که رسانهای با دفتر و کارمند و نویسنده دایر کنیم. ما در خارج از ایران برای موثر بودن در ایران تلاش میکنیم و این نوع فعالیت رسانهای مشکلات ویژه خود را دارد. در این که چگونه میشود موفق عمل کرد، مثال را میتوان از رسانههایی زد که در طول تاریخ چند دههی گذشتهی ایران موثر بودهاند. نمونه اول در این مورد رادیو و نیز تلویزیون بی بی سی است. هر چند رسانههای دیگر هم هستند، ولی دهههای متمادی است که بی بی سی برای بخش مهمی از مردم ایران رسانهی خبری مورد وثوق است. هماکنون هم تلویزیون بی بی سی یکی از پربینندهترین تلویزیونهای خارجی در ایران است. سایت بی بی سی هم همینطور. ممکن است اپوزیسیون در ایران امکانات مالی کافی برای این نوع رسانهها را نداشته باشد، ولی از تجربهی آنها میتواند یاد بگیرد. البته تبدیل شدن به یک رسانهی مورد اعتماد بخشی از مردم، علاوه بر همهی ملزومات ضروری، نیازمند هدفگذاری و دیدگاه روشن، تداوم کار علیرغم ناملایمات اولیه و نقد روزمره تجربه و ارتقاء آن در این مسیر است. هیج رسانهای یک شبه به هدف نمی رسد. از نمونه نشریات الکترونیکی (سایتهای موجود) باید شروع کرد، که با حداقل امکانات و نیرو فعالیت خود را آغاز کردهاند و تا حدودی موفق بودهاند، و با گسترش این تجارب با توجه به نقد نقاط ضعف آنها، طرح جدیدی فراتر از آنها ریخت. این کار نیازمند یک بررسی جدی برای پیریزی یک رسانهی متنوع جدید و متناسب با شرائط است. اوضاع در دو دههی اخیر کاملا تغییر کرده است.
حزب چپ ایران(فدائیان خلق) در این زمینه چه امکانات و موانعی دارد و چگونه باید فعالیت کند؟
- حزب چپ ایران یک حزب جدید التاسیس است. به این اعتبار قبل از همه نیازمند شناساندن خود است. طبیعی است که باید رسانههای لازم در این جهت را ایجاد کند. سایت «بهپیش» که رسانهی تدارک کنگره بود، باید به سایت معرف حزب جدید تبدیل شود. با همین عنوان و یا هر عنوان دیگری که مسئولان این حزب تعیین کنند. به نوعی میشود گفت به نخستین ابزار ارتباطی این حزب با اعضا و علاقمندان تبدیل گردد. دیدگاههای درون این حزب و برنامه و سیاست آن را منعکس کند. از این فراتر، حزب چپ میتواند با توجه به پتانسیلی که دارد و با جلب نیروها و نیز جذب امکانات موجود در جهت ایجاد یک رسانهی تاثیرگذار چپ هم گام بردارد. این کار به امکانات مالی، تربیت نیروی متخصص این کار، برنامهریزی و تمرکز نیرو نیاز دارد. موانع در این عرصه زیادند. امکانات هم بیشتر بالقوهاند تا بالفعل، اما راههای رفع این موانع هم مسدود نیستند. به نظر من از سادهترین کار رسانهای باید شروع کرد و برای گسترش در چشمانداز آتی برنامهریزی کرد. اولین کار در این عرصه میتواند ایجاد یک نشریه الکترونیکی فراحزبی و ادامهی کار تا ایجاد همزمان یک رسانهی تصویری (تلویزیون) با توجه به امکانات ضروری آن باشد.
دیدگاهها
با سلامباید پذیرفت که زمانه…
با سلام
باید پذیرفت که زمانه ایسکرا از این جهت به پایان رسیده است که رسانه از یک بلندگوی ارتباطی یکطرقه به وسیله ارتباطی دو طرفه تبدیل شده است. زمانه رهبران عقل کل مثل لنین هم گذشته است که نوشته های وی را مثل برگ زر ببرند. از این جهت دلیل موفقیت نسبی رسانه هایی مثل بی بی سی و من و تو این است که مخاطب خود امکان مشارکت می دهند. بارها دیده ایم که بی بی سی وقتی یک موضوع سیاسی در مورد ایران را مورد بحث می گذارد تلاش دارد تا چند آدم با نظرهای مختلف را گرد بیاورد و به همین دلیل مورد انتقاد برخی قرار دارد که این رسانه حرفه ای را متهم به طرفداری از جمهوری اسلامی می کنند. تلاش بی بی سی همواره برای پیدا کردن یک نفر که بتواند و بخواهد در مورد سیل انتقادات به رژیم ایران از این رژیم دفاع کند بسیار چشمگیر است و دیده می شود در این مورد بخاطر کمبود معمولن از یک سری افراد مشخص استفاده می کند. به این ترتیب بی بی سی توانسته است خود را یک رسانه بی طرف بنمایاند و از طرف دیگر هیجانی که در یک بحث سیاسی می تواند باشد را بالا ببرد. هر زمان حزب چپ ایران (فدائیان خلق) توانست تفاوت اندیشه درون خود را نه به عنوان یک ضعف بلکه به عنوان یک ثروت به نمایش بگذارد حتی یک کانال ساده تلگرامی هم کافیست تا در این شرایط نظرات حزب را در حد وسیع منتشر کند. یک سیاست تبلیغاتی خوب که بتواند از اسلوگانهای زمان ایسکرا فاصله بگیرد و با زبان مردم صحبت کند بدون آنکه خود را در نقطه بالاتری جای داده باشد خواهد توانست محبوبیت داشته باشد. به قول شانتال موفه chantal mouffe ما به یک حزب پوپولیست چپ نیاز داریم https://youtu.be/yPrs329mls0
در ضمن این حروفی که در این زیر من باید بنویسم تا سایت مرا از یک پیام اتوماتیک تشخیص دهد حتی اعداد هم به فارسی است که این کار را در کامپیوتر با برنامه ویندوز مشکل می کند ممنون از توجه شما
افزودن دیدگاه جدید