رفتن به محتوای اصلی

جواد ظریف به‌مثابه گوبلز مدرن

جواد ظریف به‌مثابه گوبلز مدرن

مقایسه جواد ظریف، وزیر خارجه سابق جمهوری اسلامی ایران، با جوزف گوبلز، وزیر تبلیغات رژیم نازی، به‌ویژه در نقش‌شان در تطهیر جنایات رژیم‌های خود، یک نگاه عمیق به کارکردهای دیپلماسی و تبلیغات در خدمت ایدئولوژی‌های سرکوبگرانه می‌اندازد. هرچند این دو شخصیت در دوران و شرایط متفاوتی عمل کرده‌اند، اما شباهت‌هایی در روش‌های تبلیغاتی، تحریف واقعیت‌ها، و مدیریت افکار عمومی برای مشروعیت‌بخشی به جنایات و سرکوب‌های رژیم خود دارند.

شباهت‌ها با نقش جواد ظریف 
تطهیر جنایات جمهوری اسلامی

تحریف واقعیت و پنهان‌سازی جنایات:

جواد ظریف، همانند گوبلز، از زبان دیپلماتیک برای پنهان‌سازی جنایات جمهوری اسلامی و توجیه آن‌ها به‌عنوان اقدامات «ضروری» استفاده کرده است. او در مجامع بین‌المللی مانند اجلاس داووس، سرکوب اعتراضات مردمی، شکنجه‌ها، و اعدام‌های گسترده را به‌عنوان «واکنش‌های طبیعی» یک دولت به تهدیدات داخلی و خارجی معرفی کرده است. مشابه گوبلز که جنایات هیتلر را در چارچوب «دفاع از ملت» توجیه می‌کرد، ظریف نیز خشونت‌های رژیم جمهوری اسلامی را «دفاع از امنیت ملی» می‌خواند.

دشمن‌سازی و مدیریت افکار عمومی:     
    
ظریف همانند گوبلز، نقش کلیدی در ایجاد دوگانه «دشمن-قربانی» ایفا کرده است. او مخالفان جمهوری اسلامی را تهدیداتی برای امنیت ملی و ثبات منطقه معرفی کرده است. این دشمن‌سازی نه‌تنها به سرکوب اعتراضات داخلی، بلکه به توجیه اقدامات خشونت‌آمیز رژیم در سطح جهانی کمک می‌کند.

شرکت در مجامع بین‌المللی             
برای تطهیر چهره رژیم              

در اجلاس داووس و دیگر مجامع مشابه، ظریف تلاش کرده است چهره‌ای «معتدل» از جمهوری اسلامی ارائه دهد. او تحریم‌ها را به‌عنوان «ظلم به مردم ایران» و سیاست‌های منطقه‌ای رژیم را به‌عنوان دفاع مشروع از ملت ایران معرفی کرده است. این تلاش‌ها به‌طور مشابه به فعالیت‌های گوبلز برای ساختن یک تصویر مثبت از رژیم نازی در عرصه بین‌المللی شباهت دارد.
نقش گوبلز:           
کنترل افکار عمومی برای 
مشروعیت‌بخشی به جنایات

جوزف گوبلز یکی از معماران اصلی پروپاگاندای نازی بود که هدف اصلی او تطهیر جنایات رژیم هیتلر و ایجاد اجماع عمومی برای ایدئولوژی فاشیسم بود. او با استفاده از رسانه‌ها، سینما، و دیگر ابزارهای ارتباطی، جنایات رژیم نازی را به‌عنوان اقدامات دفاعی و ضروری برای «امنیت ملی» معرفی کرد. گوبلز به‌طور سیستماتیک از تکنیک‌های روان‌شناختی برای تحریف واقعیت‌ها و معرفی جنایات به‌عنوان دفاع از ملت استفاده کرد.
تفاوت‌ها و شباهت‌ها              
در ابزارها و اهداف                
اگرچه ابزارهای گوبلز و ظریف به دلیل پیشرفت فناوری و تغییرات اجتماعی متفاوت است، اما اهداف هر دو مشابه است:
پنهان‌سازی جنایات سیستماتیک:            
•  از هولوکاست در دوران نازی‌ها تا سرکوب اعتراضات و کشتار مردم ایران.
دشمن‌سازی و انحراف افکار عمومی:             
• از یهودیان در آلمان نازی تا مخالفان داخلی و خارجی در جمهوری اسلامی.
ایجاد مشروعیت بین‌المللی برای رژیم‌های توتالیتر:
•  از طریق سخنرانی‌ها، مذاکرات، و دیپلماسی.

نقش گوبلز و ظریف در خدمت       ایدئولوژی سرکوبگر            

گوبلز و ظریف هر دو نمایندگان قدرت نرم رژیم‌های خود هستند که در کنار ابزارهای قدرت سخت (سرکوب و خشونت) عمل می‌کنند. هر دو در تلاش‌اند تا از طریق دستکاری روایت‌ها و استفاده از رسانه‌ها و دیپلماسی، افکار عمومی را به نفع رژیم‌های خود بسیج کنند. شباهت‌های ساختاری در نظام‌های سرکوبگر نشان می‌دهد که هر دو رژیم از الگوهای مشابهی برای تداوم قدرت استفاده می‌کنند.

ایجاد روایت‌های مشروعیت‌بخش:            

گوبلز با ایجاد روایت‌های نژادپرستانه و ملی‌گرایانه جنایات نازی‌ها را ضروری جلوه می‌داد. ظریف نیز با تاکید بر «دفاع از حاکمیت ملی» و «مبارزه با امپریالیسم»، سرکوب داخلی و حمایت از گروه‌های نیابتی تروریستی را مشروع می‌کند.
تحریف واقعیت‌ها:                    
گوبلز حقایق هولوکاست را پنهان می‌کرد و ظریف نیز اعتراضات مردمی و نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی را با زبانی فریبکارانه انکار می‌کند.
دوگانه‌سازی دشمن و قربانی:              
گوبلز یهودیان، کمونیست‌ها و دیگر گروه‌ها را تهدید برای ملت آلمان معرفی می‌کرد، در حالی‌که ظریف مخالفان داخلی، معترضان، و حتی کشورهای منطقه را «دشمنان ملت ایران» معرفی کرده است.
نتیجه‌گیری:                  
جواد ظریف و جوزف گوبلز در عملکردشان شباهت‌های عمیقی دارند. هر دو با ابزارهای متفاوت، اما با هدفی مشابه، تلاش کرده‌اند جنایات رژیم‌های خود را تطهیر کنند و سرکوب سیستماتیک را به‌عنوان یک ضرورت جلوه دهند. این شباهت‌ها نشان می‌دهند که رژیم‌های توتالیتر در هر زمان و مکانی از الگوهای مشابهی برای تداوم قدرت خود استفاده می‌کنند، و بازیگرانی مانند ظریف و گوبلز نقش‌های کلیدی در این فرآیند دارند.


رضا ترابی 
۲۲ ژانویه  ۲۰۲۵
 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید