رفتن به محتوای اصلی

بژی آذربایجان، یاشاسین کردستان – کارزار همبستگی علیه تفرقه‌افکنی رژیم

بژی آذربایجان، یاشاسین کردستان – کارزار همبستگی علیه تفرقه‌افکنی رژیم

رژیم اسلامی، که بقای خود را در تفرقه‌افکنی و سرکوب سازمان‌یافته جست‌وجو می‌کند، سال‌ها با سیاست‌های ارتجاعی و ابزارهای سرکوب، کوشیده میان خلق‌های تحت ستم شکاف ایجاد کند. ارومیه، این شهر نمادین که همواره زیستگاه مشترک کردها و ترک‌ها بوده، یکی از صحنه‌های اصلی این توطئه‌ها به شمار می‌رود. مزدوران رژیم، از چماق‌به‌دستان تا مقامات حکومتی، به اشکال مختلف کوشیده‌اند میان این دو ملت برادر نفاق بیفکنند.

نقش چهره‌هایی همچون نادر قاضی‌پور، که سال‌ها نماینده مجلس ارتجاع در ارومیه بود، در این میان انکارناپذیر می‌نماید. او که زبان تهدید و تحقیر را علیه کردها و مخالفان رژیم به کار می‌برد، همواره به عنوان یکی از عوامل سازمان‌یافته امنیتی در منطقه عمل کرده است. اظهاراتش علیه کارگران، علیه زنان، علیه هر صدای معترضی نشان از خوی ارتجاعی و وابستگی‌اش به دستگاه سرکوب دارد. در کنار او، امام جمعه ارومیه و دیگر مزدوران مذهبی، که وظیفه ایدئولوژیک کردن سرکوب را بر عهده گرفته‌اند، بارها با خطبه‌های تفرقه‌افکنانه به این شکاف‌افکنی دامن زده‌اند. چماق‌به‌دستان، که ابزار اجرایی این سیاست‌ها به شمار می‌روند، نیز هرگاه که اراده مردم برای همبستگی و آزادی به نمایش درآمده، وارد میدان شده‌اند. اما تجربه نشان داده که هرگاه مردم خود به میدان آمده‌اند، این ترفندها را نقش بر آب کرده‌اند.

در جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» که سراسر ایران را درنوردید، این سیاست‌های نفاق‌افکنانه رنگ باخت. از بلوچستان تا کردستان، از آذربایجان تا خوزستان، همه و همه یک‌صدا علیه استبداد به خیابان آمدند. مردم ارومیه، با وجود تمام تلاش‌های مزدوران رژیم، نشان دادند که پیوندهای تاریخی و طبقاتی‌شان فراتر از مرزهای مصنوعی‌ای است که حاکمان ستمگر ترسیم کرده‌اند. اتحاد مبارزان در خیابان‌ها و زندان‌ها، اتحاد زنان و کارگران، اتحاد اقوام و مذاهب، گواه آن بود که سرنوشت خلق‌های تحت ستم به هم گره خورده و آزادی تنها زمانی معنا می‌یابد که همه با هم از زنجیر استبداد رهایی یابند.

در چنین شرایطی، شایسته است که تمام احزاب و سازمان‌های سیاسی، نهادهای حقوق بشری و کنشگران در جهت خنثی کردن این اختلاف‌افکنی به میدان آیند و به هر صورت که شده در راه اتحاد قدم بردارند. روشنفکران، نویسندگان، هنرمندان، و همه آنان که دغدغه آزادی و عدالت در سر دارند، باید صدای همبستگی را رساتر از همیشه کنند و اجازه ندهند که مزدوران رژیم، چه در لباس سیاستمدار، چه در کسوت روحانی، و چه در قامت اوباش سازمان‌یافته، این پیوند تاریخی را خدشه‌دار کنند. این عمل می‌تواند چشم‌انداز روشنی به جامعه ببخشد که برخلاف گفته‌های دلواپسان رژیم و اصلاح‌طلبان ضدانقلاب، در پسا جمهوری اسلامی، ایرانی متحد خواهیم داشت؛ ایرانی که در آن ملت‌های ساکن این سرزمین نه با سرکوب و تحقیر، بلکه بر پایه احترام متقابل، برابری و عدالت در کنار یکدیگر خواهند زیست.

حقیقت آن است که سرنوشت همه ما به هم گره خورده. نه دشمن یکدیگریم و نه رقیب، بلکه مردمی که سال‌ها زیر چکمه‌های دیکتاتوری له شده‌اند. آنچه ما را از این شب سیاه عبور خواهد داد، نه توهمات قوم‌گرایانه و نه مرزبندی‌های مصنوعی، بلکه باور به این واقعیت که هیچ ملتی به تنهایی به آزادی نخواهد رسید. جمهوری اسلامی برای بقای خود، آذربایجان را علیه کردستان، فارس را علیه عرب، و بلوچ را علیه لر قرار داده، اما این سیاست پوسیده دیگر کارایی ندارد. روزی فرا خواهد رسید که نه تنها در خیابان‌های ارومیه، بلکه در تمام شهرها و روستاهای این سرزمین، مردم شانه‌به‌شانه هم برای آینده‌ای آزاد و برابر جشن خواهند گرفت.

در همین راستا، نگارنده پیشنهاد می‌کند که «کارزار همبستگی» راه‌اندازی شود؛ جنبشی مردمی و مستقل که هدف آن مقابله با سیاست‌های تفرقه‌افکنانه رژیم و تحکیم پیوندهای میان خلق‌های ایران باشد. این کارزار می‌تواند از طریق شبکه‌های اجتماعی، جلسات آگاهی‌بخشی، انتشار بیانیه‌های مشترک و برنامه‌های فرهنگی، صدای اتحاد را رساتر کند. مردمی که در خیابان‌های ایران دوشادوش هم ایستادند و سرود آزادی سر دادند، امروز بیش از همیشه نیاز به حفظ این پیوندها دارند. اتحاد، نه یک شعار، بلکه نیرویی است که می‌تواند دیوارهای استبداد را فرو بریزد.

بژی آذربایجان، یاشاسین کردستان – کارزار همبستگی علیه تفرقه‌افکنی رژیم.

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید