رفتن به محتوای اصلی

خلافت اسلامی خامنه‌ای بر سر دو راهی

خلافت اسلامی خامنه‌ای بر سر دو راهی

دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا روز یکشنبه، ۳۰ مارس جمهوری اسلامی را تهدید کرد که "اگر تهران با واشنگتن بر سر برنامه هسته‌ای خود به توافق نرسد، بمباران و تحریم‌های ثانویه اعمال خواهد شد و این بمباران به گونه‌ای خواهد بود که مانند آن را قبلا ندیده اند و این احتمال وجود دارد که اگر آنها معامله‌ای انجام ندهند، مانند چهار سال پیش بر آنها تحریم‌های ثانویه اعمال شود." منظور از تحریم‌های ثانویه تحریم‌هایی است که بر افراد و شرکتهای غیر آمریکایی که با ایران در بخش‌هایی از جمله صنایع انرژی، فلزات گرانبها، نرم‌افزار، غذا یا خدمات مالی تجارت می‌کنند، اعمال میشوند.

 این اولین واکنش ترامپ پس از اینکه جمهوری اسلامی هفته پیش مذاکرات مستقیم را رد کرد بود. مشخص نیست که آیا منظور ترامپ از تهدید به بمباران ایران عملیاتی توسط هواپیماها و نیروهای آمریکایی خواهد بود و یا منظور او یک عملیات هماهنگ با اسرائیل است.

 سیاست خلافت اسلامی در ایران (یا بهتر است گفته شود سیاست علی خامنه‌ای "خلیفه مسلمین جهان") تا به حال عدم پذیرش مذاکره با آمریکای ترامپ بوده است. در دور اول ریاست جمهوری خود، ترامپ در ماه جون ۲۰۱۹  از طریق نخست وزیر وقت ژاپن، شینزو آبه پیامی برای علی خامنه‌ای فرستاد و خواهان مذاکره در خصوص برنامه هسته‌ای شد. خامنه‌ای حتی حاضر به دیدن متن پیام ترامپ هم نشد. او خطاب به نخست وزیر ژاپن گفت: "در حسن ‌نیت و جدی بودن شما تردیدی نداریم اما درخصوص آنچه از رئیس‌جمهور آمریکا نقل کردید، من شخص ترامپ را شایسته‌ مبادله‌ هیچ پیامی نمیدانم و هیچ پاسخی هم به او ندارم و نخواهم داد." او در همین چند ماه اخیر بارها از عدم تمایل به مذاکره با آمریکا سخن کفته است. او مذاکره با آمریکا را "نه هوشمندانه، نه عاقلانه و نه شرافتمندانه" خوانده است. او گفته است که اگر به فرض محال قرار باشد با دولت آمریکا مذاکره‌ای هم صورت بگیرد با دولت ترامپ هیچ مذاکره‌ای صورت نخواهد گرفت (نقل به مضمون).

چه تغییراتی صورت گرفته است که خلیفه تهران که آن همه دم از عدم مذاکره با آمریکا و بویژه دولت ترامپ میزد، این بار نامه ترامپ را پذیرفت، محتوای آن را مورد بررسی قرار داد و حتی حاضر شد به آن جواب رسمی و کتبی بدهد. آیا "خلیفه مسلمین جهان" هوشمندی، عقلانیت و شرافتمندی خود را به پای بزدلی خود قربانی کرد که حاضر به پذیرش مذاکره با ترامپ "قمارباز" شده است؟ حرف و حدیث در مورد محتوای نامه ترامپ به خامنه‌ای و جواب خامنه‌ای به آن زیاد است. اما محتوای واقعی و کامل هر دو انتشار بیرونی نیافته‌اند. علی شمخانی دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی درباره پاسخ خامنه‌ای به نامه ترامپ گفت پاسخی که ایران در این نامه داده "خویشتندارانه" است. منظور شمخانی از پاسخ "خویشتندارانه" را میتوان پاسخ در راستای تنش‌زدایی و باز کردن باب مذاکره تعبیر کرد. وبگاه العربی الجدید اعلام کرده که "تهران در این نامه آمادگی خود را برای مذاکره تنها درباره برنامه هسته‌ای خود بر اساس توافق سال ۲۰۱۵ و احترام متقابل اعلام و بر مخالفت با هرگونه مذاکره درباره توانمندی‌های دفاعی و موشکی خود تاکید کرده است."

اکثر گمانه‌زنی‌ها در رابطه با محتوای نامه ترامپ به خامنه‌ای بر این برداشت متفق‌القولند که خواست ترامپ از جمهوری اسلامی برچیدن کامل برنامه هسته‌ای، محدودیت توان موشکی و عدم حمایت از گروه‌های نیابتی در منطقه است. اما ترامپ در مصاحبه‌ای با فاکس نیوز و همچنین استیو ویتکاف، فرستاده ویژه او در خاورمیانه اعلام کرده‌اند که دولت ترامپ در نامه خود خواهان برچیده شدن برنامه هسته‌ای ایران نیست و به ‌دنبال آن است که برنامه هسته‌ای ایران راستی‌آزمایی شود و به ‌سمت ساخت سلاح هسته‌ای حرکت نکند. از طرف دیگر مایک والتز، مشاور امنیت ملی، مارکو روبیو وزیر امور خارجه و پیت هگزت وزیر دفاع خواهان برچیده شدن کامل برنامه هسته‌ای ایران هستند.

تا کنون تصور بر این بود که گزینه بهتر برای خلافت اسلامی گزینه به استقبال جنگ رفتن است و نه رفتن به پای میز مذاکره. برای جمهوری اسلامی، رفتن به پای میز مذاکره معادل تسلیم بی قید و شرط خلافت اسلامی (مانند تسلیم هیروهیتو امپراتور ژاپن به ژنرال مک‌آرتور نماینده نیروهای متفقین در اشغال ژاپن) تلقی میشد و گمان میرفت که این پیامد چیزی نیست که "خلیفه مسلمین" خواهان آن باشد. احتمال داده میشد که خلافت اسلامی شکست در نتیجه اقدام نظامی آمریکا و اسراییل را به تسلیم به خواستهای ترامپ ترجیح میدهد تا بتواند "حیثیت و عزت" خود را در بین طرفداران متزلزل خود حفظ کند. در مقابل بودند کسانی که میگفتند جمهوری اسلامی برای بقای خود و بر اساس گفته بنیانگذار جمهوری اسلامی که: "حفظ نظام از اوجب واجبات است"حتی حاضر است تسلیم شدن مطلق را هم پذیرا شود و این بار مجبور به نوشیدن "بشکه زهر" شود.

شرایط به آن گونه‌ای که تصور میشد پیش نرفت. بقول افغان‌های عزیز، "خلیفه مسلمین جهان" ظاهرا سنبه ترامپ را پر زور می‌بیند. با توجه به موقعیت بسیار تضعیف شده خود در خلال یک سال گذشته، اعم از نابودی پدافند هوایی آن در نتیجه بمباران هوایی ارتش اسراییل، قطع و یا به شدت تضعیف شدن بازوهای نیابتی آن، سقوط دولت بشار اسد، اوضاع بسیار فلاکتبار اقتصادی، اظهار نظر مقامات سابق اما دل در گرو رژیم از شرایط بحرانی کشور، و از همه مهمتر نارضایتی و ناامیدی گسترده اقشار گوناگون جامعه از شرایط موجود و دورنمای خیزشهای مرمی بر علیه ساختار موجود، حاکمیت و شخص خلیفه خود را در شرایط آچمز می‌بیند و صلاح در این میبیند که به نوعی از مذاکره با آمریکا تن دهد. امروز ۳۰ مارس، رییس جمهور ذوب شده در ولایت، مسعود پزشکیان در خصوص جزییات پاسخ ایران به نامه رئیس جمهور آمریکا گفت: "جوابی هم که مقام معظم رهبری در رابطه با نامه‌ای که ترامپ فرستاده دکتر عراقچیی، اونو به کشور عمان رسوندن و به دست رابط امریکایی رسیده و در اونجا هم مذاکره به طور مستقیم رد شده اما مذاکره به طور غیر مستقیم همیشه ایران در اون رابطه بوده و الان هم مقام معظم رهبری تاکید فرمودن که مذاکره غیر مستقیم همچنان میتونه ادامه داشته باشه."

هدف رژیم از پذیرش مذاکره غیر مستقیم با آمریکا میتواند خریدن وقت باشد. میدانیم که مذاکره غیر مستقیم زمان‌بر است و ممکن است هفته‌ها و ماه‌ها و شاید طولانی‌تر ادامه داشته باشد. رژیم اسلامی با این باور که ستون به ستون فرج است بر آن است که فعلا مذاکره غیر مستقیم را با میانجی‌گری روسیه بپذیرد و آنرا تا یک سال و نیم دیگر که انتخابات میان دوره‌ای آمریکا صورت خواهد گرفت ادامه دهد به این امید که جمهوری‌خواهان اکثریت در مجلس نمایندگان و سنا را از دست بدهند و ترامپ قدرت مانور امروزی را نداشته باشد.

باید منتظر واکنش تیم ترامپ به نامه خلیفه ماند. آیا خلیفه بی قید و شرط تسلیم خواهد شد و بیش از این کشور و مردم ایران را به ورطه نابودی نخواهد کشاند؟ ترامپ و تیم او مشتاق به استقبال جنگ رفتن نیستند. برای آنها بهترین و خوشایند‌ترین گزینه مجبور کردن طرف مقابل به "تسلیم بی قید و شرط بدون درگیری نظامی" است. ویتکاف این گزینه را بطور شفاف به عنوان گزینه مطلوب مطرح کرده است. در گفته‌های ویتکاف "زور دیپلماتیک" بر "زور نظامی" میچربد و این به معنی سر کشیدن "بشکه زهر" و نه "جام زهر" بوسیله خلیفه تهران است. با این همه بعید نیست که این خلیفه متوهم شهامت نوشیدن این بشکه زهر را نداشته باشد. او حاضر است برای حفظ توهمات مالیخولیایی خود "قیصریه" را هم به آتش بکشد.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید