رفتن به محتوای اصلی

پرسشی از خانم ملیحه محمدی

پرسشی از خانم ملیحه محمدی

به‌دنبال نقد نامه ارسالی "گروهی از فعالین سیاسی و مدنی به دبیرکل سازمان ملل" درباره ی تهدیدات ترامپ توسط آقای بهزاد کریمی ،خانم ملیحه محمدی در یادداشتی با عنوان "شما جای سوراخ دعا را میدانید ؟"مقاله آقای بهزاد کریمی را مورد نقد قرار داد  . در این یادداشت قصد ندارم به نقد نوشته‌ی خانم محمدی بپردازم که خود موضوعی مفصل و دامنه دار است.  تنها به یک پرسش اکتفا می کنم این که آیا خود شما جز به یک دعا (راهکار) به راه دیگری هم می اندیشید؟

خانم ملیحه محمدی در نقد خود می نویسند : آقای کریمی گرفتار سوء تفاهمی هستند که ریشه اش در فرضیه غلط او بوده و عمری ست که آن را در شعار ضرورت سرنگونی حکومت به مثابه دعای رفع هر گونه بلا با خود حمل می کند و می گوید "فقط یک دعا (یک راهکار ) وجود دارد که در سوراخی پنهان است ".

خانم ملیحه محمدی در یادداشت خود به‌ درستی اذعان می دارند که برای رسیدن به هدف فقط یک راه وجود ندارد چرا که موقعیت و شرایط هستند که نوع کنش سیاسی افراد و جریانات سیاسی را تعیین می‌کنند به خصوص برای چپ‌ها که  نگرش واقع گرا و انتقادی به مسائل دارند . پرسشی که بوجود میاید این است که خانم محمدی آیا در عمل سیاسی هم به این امر پایبند هستند؟ 

در فرهنگ ما گزاره و پندی اخلاقی وجود دارد که می‌گوید آن‌چه را که برای خود نمی پسندی بر دیگران مپسند. خانم  محمدی در نقد آقای بهزاد کریمی ایرادی را به نوشته و دیدگاه ایشان منتسب می‌کنند که خود عمیقا از آن رنج می‌برد .در دیدگاه ایشان نیز اصلاح طلبی تنها راه ممکن هست و هر راهی به غیر از آن سر از بیراهه در می آورد . نگرش سیاسی او و همفکرانش براساس یک دوگانه کاذب به‌نام اصلاح یا براندازی شکل گرفته است و راه رستگاری فقط در اصلاح حکومت ، و بقیه راه‌ها به جهنم ختم می‌شود و یا اصلا راهی وجود ندارد . حلقه غائب و گمشده  گفتمان او و همفکرانش ، جامعه و نقش آن در تحولات اجتماعی  و امکان‌هائی‌ست که جامعه می‌تواند برایشان فراهم کند . خانم محمدی به شدت دولت‌باور است و تمام توان و کنش ذهنی و عملی او معطوف به تغییر در رفتار حکومت است، ذیل همین اندیشه بیش از سه دهه است که به‌نام اصلاح طلبی به بدترین شیوه به تطهیر و توجیه رفتار نظام مشغول می‌باشد . قضاوت من یک تبلیغ سیاسی و یا مخالفت با خانم ملیحه محمدی نیست . بلکه حاصل پیگیری جدی بیش از دو دهه مواضع سیاسی اوست . از آن‌جا که گفتمان خانم ملیحه محمدی و همفکرانش نقش ضد تبلیغ برای اندیشه چپ را بازی می‌کند و ابزاری کارساز در دست جریانات دست راستی به‌عنوان پروپاگاندای ضد چپ بوده که از آن بهره می‌برند و همین امر انگیزه‌ای برای من بوده تا گفتمان این جریان را به دقت پی گیری کنم . خانم ملیحه محمدی یک فرد نیست بلکه جریانی است که بعد از فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم دولتی و سرکوب بی‌رحمانه چپ به‌عنوان عاملی مهم در فلج سازی چپ عمل کردند و ضربه جبران ناپذیری را بر آن وارد کردند . بعد از ضربات مهلکی که رژیم اقتدارگرا و تمامیت خواه مذهبی به چپ زد و موجب انشقاق و تفرقه در کلیت جریان فوق گردید و در موقعیت سرکوب ، سردرگمی و بحران هویتی که چپ دچارش شد ،  گرایش بخشی از رهبران چپ به حمایت از رژیم اقتدارگرا و فاسد آخرین میخی بود که توسط آن‌ها بر تابوت چپ زده شد .در شرایطی که فقر ، نابرابری ، تبعیض ، به حد نهایت خود رسیده است دفاع از یک نظام ارتجاعی و فاسد با پرچم چپ ، زخمی است بر پیکر چپ که به این سادگی التیام نخواهد یافت . اما ماجرا تنها گسستن از مبارزه یا دگردیسی فکری متعلقان این جریان نیست زیرا حق دمکراتیک هر فردی است که هر چند بار که خواست در عقاید شخصی خود تجدید نظر کند و یا در مواضع نظری یا اراده عملی و کنش سیاسی واجتماعی خود تعدیل و تغییر داشته باشد .موضوع زمانی مسئله دار می شود که این طیف ، موضع و نسبت خود را با اندیشه چپ روشن نمی‌کند . و با توجه به دسترسی که به رسانه های غالب دارند به راحتی افکار خود را زیر چتر چپ تبلیغ می‌کنند. .هرکس کوچکترین اطلاع از اندیشه چپ دارد برایش مبرهن است محور اصلی اندیشه چپ تکیه بر نیروی تغییر)مردم) است و اولویت تغییر هم تغییری است که از سطوح پایین جامعه شروع می‌شود نه تغییراتی که در سطح قدرت و نهاد حکومت متمرکز باشد .

جایگاه کنش سیاسی این جریان در تراز طیف راست اصلاح طلبان قرار گرفته تا جایی‌که نوع سیاست ورزی آن‌ها در میان اصلاح طلبان مترقی هم‌چون تاج زاده نیز جایی پیدا نمی‌کند .

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید