در دفاع از سوسیالیسم (۹٠)
روز جهانی کارگر مبارک؛ اتحاد طبقاتی، آگاهی جمعی و سازمانیابی مستقل!
جمعی از فدائیان خلق ایران – داخل کشور
فرارسیدن اول ماه مه، روز جهانی کارگر را به تمام کارگران و زحمتکشان و به همه کسانی که در راه ساختن دنیایی عادلانه و آزاد از استثمار، شکنجه، زندان، تحقیر و گرسنگی تلاش میکنند، تبریک میگوییم. این روز نمادی از همبستگی بینالمللی طبقه کارگر و بزرگداشت مبارزاتی است که در طول تاریخ برای تامین حقوق کارگران انجام شده است. مبارزاتی که هزینه آن را انسانهای شریف با جان، آزادی و آسایش خود پرداختهاند؛ آنان که زندان، شکنجه، تبعید و فشار را تحمل کردند، اما از مبارزه با نظام سلطه و سرمایهداری دست برنداشتند.
امسال در شرایطی روز جهانی کارگر را گرامی میداریم که جهان شاهد تشدید بیسابقه شکافهای طبقاتی، گسترش فقر، افزایش استثمار و کاهش قدرت معیشتی کارگران در نتیجه بحرانهای ساختاری نظام سرمایهداری است. دولتهای سرمایهداری بهجای پاسخگویی به مطالبات کارگران، ثروتهای عمومی را به سود سرمایهداران مصادره کرده و با اجرای سیاستهای نئولیبرالی، بار بحرانها را بر دوش کارگران و زحمتکشان انداختهاند. در همین راستا، جنگهای امپریالیستی و ویرانگر در غزه و اوکراین با هزینه جان میلیونها انسان بیگناه، به ابزاری برای تداوم سلطهگری و غارت منابع بدل شده است. تداوم نسلکشی در غزه با بیش از ۶۰ هزار کشته و گسترش آوارگی صدها هزار نفر و نیز جنگ نیابتی ناتو با روسیه در اوکراین، بخشی از پروژه بحرانساز و جنگافروز نظام سرمایهداری جهانی است. در این میان، بازگشت چهرههای راستگرای افراطی نظیر دونالد ترامپ به صحنه سیاست ایالات متحده، چشمانداز سلطهطلبی خشن و خطر بروز جنگهای در مقیاس منطقهای و وسیع را بیشتر از همیشه به نمایش گذاشته است.
در میهن استبدادزده ما، حکومت اسلامی با مجموعهای از بحرانهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و بینالمللی مواجه است که موجودیت و مشروعیت آن را به چالش کشیدهاند. رژیم در تلاش است تا با اعمال سیاستهای سرکوبگرایانه، از جمله بازداشتهای گسترده، صدور احکام اعدام، و اعترافگیریهای اجباری، جنبش فراگیر «زن، زندگی، آزادی» را تمام شده اعلام کند. با این حال، این رژیم هنوز نتوانسته از پیامدها و تأثیرات ژرف و ماندگار این خیزش مردمی رهایی یابد. ایستادگی شجاعانه بازداشتشدگان به نمادی از مقاومت بدل شده و موج مکرر اعدامها، بیانگر درماندگی و ناتوانی ساختار سرکوب در خاموشسازی صدای مردم است.
عقبنشینی نسبی حکومت در اجرای سیاست حجاب اجباری، نشانهای روشن از ضربهای است که مشروعیت ایدئولوژیک نظام را متزلزل کرده است. همزمان، بحران اقتصادی عمیق، گسترش فقر و نابرابری و افزایش نارضایتی عمومی، زمینهساز اعتراضات سراسری شدهاند.
در سطح بینالمللی نیز تحولات نوظهور، از جمله بازگشت دونالد ترامپ و تغییر رویکرد قدرتهای جهانی نسبت به جمهوری اسلامی، رژیم را در تنگنایی راهبردی قرار داده است که گریز از آن مستلزم پذیرش شکستهای بیشتری است.
در چنین شرایطی، حاکمیت میکوشد با امتیازدهی به قدرتهای خارجی، مسیر سرکوب داخلی را هموار سازد؛ اما آنچه نادیده گرفته میشود، بحران ناکارآمدی ساختاری نظام است؛ بحرانی فراگیر و ریشهدار که با اقدامات نمایشی قابل حل نیست. انفجار مرموز اخیر در بندرعباس، در آستانه روز جهانی کارگر و قربانی شدن شمار زیادی از کارگران، بار دیگر از عمق فساد، فرسودگی زیرساختها و بیتوجهی نظام به جان و معیشت زحمتکشان پرده برداشت.
سیاستهایی مانند «مولدسازی» و «جراحی اقتصادی» که در حقیقت ادامه سیاستهای تعدیل ساختاری است، بار سنگینی بر دوش کارگران و اقشار کمدرآمد گذاشته است. خصوصیسازی گسترده، بیکاری، فشار بر تشکلهای مستقل کارگری و سرکوب فعالان صنفی، تنها بخشی از این بحرانهاست؛ و همه اینها در شرایطی اتفاق میافتد که دستمزد کارگران ایران در پایینترین سطح منطقه قرار دارد و شکاف عمیقی میان حقوق و هزینههای زندگی بوجود آمده است. افزایش حداقل دستمزد برای سال ۱۴۰۴ پاسخگوی هزینههای واقعی زندگی نیست و با نرخ تورم بالای ۵۰ درصدی اقلام ضروری زندگی هیچ تناسبی ندارد.
تجربهی مبارزات سالهای اخیر کارگران و زحمتکشان کشورمان نشان داده است که تنها راه واقعی برای تحقق خواستههای کارگران، اتکای مستقل بر نیروی خود و پیوند با جنبشهای عمومی مردمی در مبارزه با استبداد و نابرابری است. باید خواست افزایش دستمزد متناسب با تورم، امنیت شغلی و حق تشکیل تشکلهای مستقل کارگری به مطالبات دموکراتیک و اجتماعی کل جامعه گره بخورد و مبارزه برای دستمزدهای عادلانه، امنیت شغلی و شرایط کاری انسانی با خواست آزادی بیان، حق تشکل، رفع تبعیض و عدالت اجتماعی همراه شود. در این مسیر، راهی جز اتحاد، همبستگی و مبارزهای پیگیر و سازمانیافته وجود ندارد. تنها از دل چنین مبارزهای است که میتوان به تغییرات بنیادین در ساختار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور دست یافت و آیندهای انسانی و عادلانه برای طبقه کارگر، زحمتکشان و تمام مردم ایران رقم زد.
به عنوان «جمعی از فدائیان خلق ایران (داخل کشور)» بر این باوریم که رهایی کارگران از فقر، تبعیض، سرکوب و بیعدالتی، تنها از مسیر اتحاد طبقاتی، آگاهی جمعی و سازمانیابی مستقل ممکن است. امروز بیش از هر زمان دیگر روشن است که تشکلیابی کارگران نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی تاریخی و وسیله ای برای احقاق حقوق پایمالشده آنان است. بدون ایجاد نهادهای مستقل کارگری، بدون پیوند آگاهانه و مستمر میان بدنهی نیروی کار و بدون افشای مستمر سیاستهای ضدکارگری حاکمیت سرمایهداری، نمیتوان چشمانداز روشنی برای بهبود اوضاع ترسیم کرد. رسالت ما ایجاد درکی مشترک از منافع طبقه کارگر، سازماندهی صفوف جنبش کارگری و تدارک مبارزاتی است که به شکلگیری یک آلترناتیو قدرتمند و مردمی در برابر نظم موجود بینجامد؛ در این راه، پیوند با سایر جنبشهای اجتماعی، از جمله جنبش زنان، دانشجویان و معلمان، و گره خوردگی مبارزات کارگری با جنبشهای دموکراتیک و اجتماعی جاری در بطن جامعه ضرورتی حیاتی است.
جمعی از فدائیان خلق ایران – داخل کشور
١١ اردریبهشت ١۴٠۴
افزودن دیدگاه جدید