رفتن به محتوای اصلی

آقای پزشکیان کجای کارید؟

آقای پزشکیان کجای کارید؟

سالگرد پیروزی پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری با استقبال سرد در رسانه ها و افکار عمومی مواجه شد و روزهای پیش و پس از ۹ مرداد روزی که او بر صندلی ریاست جمهوری نشست شاهد برآمد قابل توجه ای از جانب حامیان او و رسانه های مربوطه نبودیم. او در خلال همین روزها، در نشست فعالین سیاسی اجتماعی در زنجان، با اشاره به گرفتاری هایی که در یکسال اخیر دست به گریبانشان بوده، گفت: «بدجوری گیر کرده ایم».

این استقبال سرد را برخی از ناظران متاثر از فضای جنگ و تبعات آن ارزیابی کرده اند. اما دلیل اصلی آن در واقع به خود پزشکیان و رفتار یکساله آن برمی گردد و بهتر توضیح میدهد که چرا اولین سالگرد ریاست جمهوری که بطور معمول موضوع مهم برای رسانه هاست تا پرونده یک ساله رییس جمهور منتخب و کابينه اش را واکاوی کنند، نتایج پیگیری برنامه های اجرایی را جمع بندی کرده و پروژه های آتی را معرفی کنند، اینگونه در سایه قرار گرفته است.

پزشکیان چه قبل از پیروزی در انتخابات و در دوره تبلیغات انتخاباتی و چه بعد از آنکه زمام امور را به دست گرفت، نقش بسیار کمرنگی در تحولات کشور داشته، و بجرأت می توان گفت که بعضأ حتی بی رنگ بوده است. مثال بارز و برابر چشم ما نقش او در جنگ ۱۲ روزه و هم امروز در پیگیری مصایب و عواقب سیاسی ـ اجتماعی متعاقب آن بخوبی نمایان است. همین بی عملی از اولین روزهای زمامداری پزشکیان که با ترور اسماعیل هنیه آغاز شد و در ادامه با دست و پنجه نرم کردن با بحران های متعدد تداوم پیدا کرد تا با امروز که خطر جنگ موقتأ برطرف شده،  هنوز ادامه دارد. از رهبر جمهوری اسلامی، ولی فقیهی که دیگر نه آن است که بود بگذریم، پزشکیان بالاترین مقام رسمی و مسئول کشوری است. اما کنش و واکنش های او چنین چیزی را نشان نمیدهند. در مورد جنگ و پیامدهای آن، عراقچی بیشتر مورد توجه است و گفته  هایش از وزن بیشتری برخوردار است تا سکوت و یا نادر گفته های پزشکیان که همچنان در فضا و روحیه قبل از انتخابات سیر میکند. او انتقاداتی را به میان می کشد که معلوم نیست چه کسی باید جوابگو باشد. از اوضاع نابهنجار معیشتی می گوید، اما راه حلی که منجر به بهبود وضع باشد، ارایه نمی دهد و آنجا که مشخص صحبت می کند و درجه ایی از اقدام در آن ها می توان دید، موضوع را به سمت مردم و مسئولیت شهروندی آنها رجوع می دهد که مثلآ «آب کمتر مصرف کنند». گویی که او خود رییس جمهور نیست. پیشنهادهاتی را مطرح می کند که معلوم نیست مخاطبش چه کسانی و کدام نیروهای سیاسی اند. مثال بارز آن همین طرح گفتگو با اپوزیسیون است که علیرغم اینکه بارقه ایی از امید در میان بخشی از نخبگان و فعالان سیاسی و مدنی برانگیخت، اما بسرعت همچون آب لابلای شن و ماسه محو شد.

« بدجوری گیر کرده ایم» نه یک گلایه امروزی است، که همان روحیه قبل از انتخابات است که درطول یکسال گذشته تداوم داشته و نشانه های قابل اتکا هم سراغ نداریم که تغییر بکند بجز موارد مجزا و محدود هم چون استرداد لایحه « مقابله با انتشار محتوای خلاف واقع در فضای مجازی» از مجلس. حامیان میانه رو و عملگرای پزشکیان هم پروژه خاصی را معرفی نکرده اند که راه برون رفت از معضلات حاد و در راس آنها خطر جنگ را نشان داده باشند. صرف بازگویی مشکلات و شکوائیه سر دادن از آن ها، امتیازی برای یک رییس جمهور و حامیان و مشاوران آن بحساب نمی آيند. انچه که مردم، رای دهندگان و فعالین سیاسی اجتماعی از پزشکیان انتظار دارند «اقدام های عاجل » است که جایشان بسیار خالی است. او هیئت دولت را رهبری میکند. مسول اجرای قوانین و در راس آنها قانون اساسی است. رای بخش چشم گیری از مردم را پشتوانه خود دارد. این امکان را دارد که بهتر، بیشتر و پررنگتر عمل کند. مشکلات کم نیستند، موانع هم بسیار، ساختار اصلاح ناپذیر هم که باشد اما برای بقای خود مجبور به تعدیل است. همین هم در شرایط کنونی برای مردم غنیمت است. اگرچه خواسته هایشان بس فراتر از آن می روند. اما پزشکیان در فضای دیگر سیر می کند. زمزمه هایی مبنی بر تلاش او برای تصدی بیشترامور بلند شده ولی با توجه به پرونده یکساله ریاست جمهوری وی که سرشار از سایه نشینی است و با توجه به امکانات محدود پیشبرد رفرم های ضرور که بخشأ به لایه های موازی قدرت در حاکمیت ربط پیدا می کنند، امیدی به مقام ریاست جمهوری برای اقدام در جهت بهبود شرایط نیست.

فضای سیاسی کشور بسته و بسته تر شده، میزان سرکوب و پیگردها افزایش یافته، مشارکت متخصصان و فعالین سیاسی و مدنی محدودتر، مسولیتهای حکومتی در میان بخش ثابتی از خودی ها دست به دست میشوند، سایه جنگ بر کشور سنگینی می کند، دامنه تحریم ها با فعال شدن مکانیزم ماشه می رود وسیع تر شود، بحران چندین ساله آب به مرز قحطی نزدیک می شود، برق جیره بندی است، گرانی، کمبود کالا و دارو و ...اینها ابر چالش هایی هستند که می توانند نه تنها بساط نظام را درهم بپیچند که زندگی مردم و سرنوشت مملکت را هم بر باد بدهند. اولی اگر مطلوب بخش اعظم مردم باشد اما دومی را هیچکس نمی خواهد. آقای پزشکیان، شما رییس جمهور و رییس هیيت دولت هستید، شما در هر دو بخش ذی نفع باید باشید. جایگاه شما با یک نماینده مجلس تفاوت دارد. مقام ریاست جمهوری یک مقام اجرایی است و نه انتقادی. نه  گله گذاری و نه ذکر مصیبت هیچک دام ضرورت لحظه نیستند بلکه اراده برای اقدام و اجرای رفرم های عاجل است که باید سرلوحه کار دولت قرار بگیرند که البته شاهدش نیستیم. مقدم ترین اقدام، رفع شر جنگ است. رشد و توسعه کشور در گرو غنی سازی نیست. منابع و فناوری های دیگری هم وجود دارند که با اتکا به آنها و بدون تهدید جان و امنیت مردم، بدون ادامه تخریب محیط زیست، بدون چالش های بی مورد بین المللی و درگیری با غرب، بدون نیاز به پیگرد و سرکوب سیاسیون و نخبگان کشور، می توان شرایط زندگی امن و درخوری را برای مردم فراهم آورد. دورنیست زمانی که تشنگی مردم غزه که مشابه اش را همین امروز در بخش هایی از کشور شاهد هستیم به تصویر سراسری از ایران تبدیل شود، اگر جنگ شیرازه میهنمان را از هم نپاشد.

آیا «بدجوری گیرکرده ایم» پاسخ درخور به این معضلات است؟

حجت نارنجی ۱۶ مرداد ۱۴۰۴ ( ۵ اوت ۲۰۲۵)

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید