رفتن به محتوای اصلی

مکانیسم ماشه: شمارش معکوس برای سقوط جمهوری اسلامی

مکانیسم ماشه: شمارش معکوس برای سقوط جمهوری اسلامی

جمهوری اسلامی ایران امروز در نقطه‌ای ایستاده که هیچ‌گاه تا این حد شکننده و بی‌پناه نبوده است. هشدار صریح سه کشور اروپایی مبنی بر فعال‌سازی «مکانیسم ماشه» تا پایان آگوست ۲۰۲۵، عملاً آخرین برگ‌های بازی دیپلماتیک تهران را سوزانده است. این بار دیگر خبری از آن میزهای طولانی مذاکراتی نیست که رژیم با وقت‌کشی و وعده‌های توخالی بتواند از بحران بگریزد. اروپا به صراحت گفته است که اگر تا موعد مقرر مسیر روشن دیپلماتیک پیدا نشود، تحریم‌ها به صورت خودکار بازمی‌گردند. این یعنی جمهوری اسلامی وارد مسیری می‌شود که نه با لابی‌گری در نیویورک قابل تغییر است، نه با تهدید موشکی و پهپادی در منطقه. برای نخستین بار، رژیم با دیواری روبه‌روست که هیچ روزنه‌ای برای عبور ندارد.

آنچه این هشدار را از همه دفعات قبل متمایز می‌کند، طراحی دقیق خود مکانیسم ماشه است. این ابزار ساخته شده تا جلوی همان تاکتیک همیشگی جمهوری اسلامی یعنی «مذاکره برای مذاکره» را بگیرد. یعنی دیگر نمی‌توان با وعده‌های مبهم یا بازرسی‌های نصفه‌نیمه، جامعه جهانی را آرام کرد. فعال شدن مکانیسم ماشه به معنای بازگشت همه تحریم‌های شورای امنیت، بدون نیاز به اجماع دوباره و بدون امکان وتوی روسیه یا چین خواهد بود. حتی نزدیک‌ترین شرکای ظاهری تهران در شرق هم قادر به جلوگیری از آن نخواهند بود. این دقیقاً همان نقطه‌ای است که جمهوری اسلامی سال‌ها از آن فرار می‌کرد و حالا بی‌هیچ ابزار دفاعی، در برابرش قرار گرفته است.

سال‌ها جمهوری اسلامی توانست با وعده و وقت‌کشی، فشارها را مدیریت کند و هم‌زمان پروژه قدرت‌نمایی منطقه‌ای خود را پیش ببرد. با پول نفت و شبکه‌های غیرقانونی انتقال ارز، میلیاردها دلار به گروه‌های نیابتی در لبنان، عراق، سوریه و یمن سرازیر شد. این منابع مالی ابزار اصلی تهران برای ساختن تصویری از «قدرت منطقه‌ای» بود. اما بازگشت تحریم‌های شورای امنیت، این موتور مالی را یک‌باره متوقف خواهد کرد. فروش نفت به حداقل می‌رسد، انتقال ارز از کانال‌های بانکی تقریباً ناممکن می‌شود و حتی واسطه‌های معمولی هم دیگر جرات همکاری نخواهند داشت.

این همان بعد کمتر گفته‌شده‌ی مکانیسم ماشه است: نه تنها اقتصاد داخلی، بلکه ستون فقرات سیاست خارجی جمهوری اسلامی هدف قرار می‌گیرد. بدون پول، پروژه‌های نیابتی یکی پس از دیگری فرو می‌ریزند. حزب‌الله لبنان بدون دلارهای ایران به سرعت ضعیف می‌شود، شبه‌نظامیان عراقی از هم می‌پاشند و حتی حوثی‌های یمن توان ادامه جنگ فرسایشی را از دست می‌دهند. در عمل، سپاه قدس که همیشه مغز متفکر سیاست منطقه‌ای تهران معرفی می‌شد، به نهادی بی‌پول و بی‌اثر تبدیل خواهد شد. این ضربه‌ای استراتژیک است؛ چون حتی آن حلقه‌های وفادار در منطقه هم وقتی احساس کنند «مرکز» دیگر توان مالی ندارد، پشت جمهوری اسلامی را خالی خواهند کرد.

اما بحران اصلی نه در بیروت و بغداد، که در تهران و شهرهای ایران رخ خواهد داد. بازگشت تحریم‌های فلج‌کننده یعنی سقوط سریع‌تر ارزش ریال، کمبود کالاهای اساسی، افزایش افسارگسیخته قیمت‌ها و غیرقابل‌تحمل‌تر شدن زندگی روزمره مردم. دیگر سفره‌ای برای کوچک شدن باقی نمانده، دیگر آینده‌ای برای قشر جوان تصویر نمی‌شود و دیگر هیچ امیدی به بهبود نیست. رسانه‌های خارجی گاهی این بعد را دست‌کم می‌گیرند؛ آنها فقط شاخص‌های اقتصادی را می‌بینند، اما اثر روانی و اجتماعی تحریم حتی ویرانگرتر است. مردمی که احساس کنند نظام‌شان در دفاع از منافع ملی شکست خورده، زودتر از هر محاسبه اقتصادی به خیابان می‌آیند.

بازگشت تحریم‌های شورای امنیت برای مردم ایران تنها یک فشار اقتصادی نیست، بلکه سند شکست و بی‌کفایتی حاکمیت است. همین نگاه است که بحران مشروعیت را تشدید می‌کند. مردمی که در خیزش ۱۴۰۱ نشان دادند خیابان را انتخاب می‌کنند، این بار در شرایطی دوباره به اعتراض برمی‌خیزند که نظام نه پول کافی برای سرکوب دارد، نه متحد خارجی برای پشتیبانی و نه حتی انسجام داخلی برای هماهنگی. خیابان دیگر فقط یک احتمال نیست، بلکه به یک اجبار اجتماعی تبدیل می‌شود؛ اجبار مردمی که چیزی برای از دست دادن ندارند.

در این میان، شکاف‌های قدرت درون حاکمیت نیز تشدید خواهد شد. بخش‌هایی از حکومت به خوبی می‌دانند که بدون توافق و عقب‌نشینی، سقوط اقتصادی غیرقابل اجتناب است. آنها حتی به‌طور پنهانی به دنبال راهی برای نرمش یا معامله‌اند. اما سپاه و بیت رهبری هرگونه عقب‌نشینی را معادل پایان اقتدار و فروپاشی می‌دانند. این تضاد دیر یا زود به اختلافات علنی‌تر و جدی‌تر بدل می‌شود. مکانیسم ماشه مثل یک کاتالیزور، این روند را سرعت می‌بخشد. چون هر دو مسیر پیش روی رژیم—عقب‌نشینی یا مقاومت—به بن‌بست ختم می‌شود و جناح‌ها برای انداختن بار شکست بر گردن دیگری، یکدیگر را بیشتر تضعیف می‌کنند.

از منظر اپوزیسیون و نیروهای آزادی‌خواه، این لحظه یک فرصت تاریخی است. برخلاف گذشته که رژیم با مانورهای دیپلماتیک می‌توانست فضای داخلی را کنترل کند و بخشی از جامعه را با وعده‌های پوچ سرگرم سازد، امروز دیگر چنین امکانی وجود ندارد. هر انتخابی برای جمهوری اسلامی، چه تسلیم در برابر شروط غرب و چه رویارویی با تحریم‌ها، یک شکست آشکار است. این بهترین زمان برای اپوزیسیون است تا با صراحت به مردم بگوید: این نظام توان اداره کشور را ندارد و هر روز ماندنش یعنی فقر بیشتر، ناامیدی عمیق‌تر و سرکوب شدیدتر.

اپوزیسیون باید از این موقعیت برای سازماندهی، آگاهی‌بخشی و ایجاد امید استفاده کند. باید نشان دهد که آینده‌ای متفاوت و آزاد نه یک آرزو، بلکه ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. باید یادآور شود که این بحران نتیجه سیاست‌های غلط یک حکومت پوسیده است، نه سرنوشت محتوم مردم ایران. هر روز که بگذرد، مشروعیت نظام بیشتر می‌ریزد و نیاز به آلترناتیو بیشتر احساس می‌شود. این فرصتی است که اگر درست استفاده نشود، بار دیگر ممکن است سرکوب به کمک رژیم بیاید؛ اما اگر هوشمندانه عمل شود، می‌تواند سرآغاز پایان جمهوری اسلامی باشد.

تصویر آینده روشن و واضح است: با فعال شدن مکانیسم ماشه، ایران نه تنها در اقتصاد جهانی منزوی می‌شود، بلکه در سیاست خارجی نیز به حاشیه رانده خواهد شد. در داخل، فشار معیشتی مردم را به نقطه انفجار می‌رساند. هیچ نیروی امنیتی و هیچ دستگاه تبلیغاتی قادر به مهار خشم انباشته‌شده جامعه‌ای نیست که دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد. خیابان دوباره به میدان اصلی نبرد تبدیل می‌شود، اما این بار در شرایطی که رژیم نه سرمایه اجتماعی دارد، نه متحدان بین‌المللی و نه انسجام درونی.

در نهایت، جمهوری اسلامی در برابر انتخابی قرار گرفته که در حقیقت هیچ انتخابی نیست. اگر وارد مذاکره شود، باید تسلیم شود و اقتدار پوشالی‌اش فرو می‌ریزد. اگر مقاومت کند، مکانیسم ماشه فعال می‌شود و کشور وارد فاز فلج کامل اقتصادی و انفجار اجتماعی خواهد شد. هر دو مسیر به یک مقصد ختم می‌شوند: سقوط نظامی پوسیده که چهار دهه با خشونت و فریب بر مردمش حکومت کرده است. آینده نزدیک، آینده‌ای است که در آن نه «مقاومت» و نه «مذاکره» قادر به نجات جمهوری اسلامی نخواهند بود. پایان این نظام دیگر یک احتمال نیست؛ ضرورتی تاریخی است که هر روز به تحقق نزدیک‌تر می‌شود.

افزودن دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید