گروه کار جوانان حزب چپ ایران به مناسبت بدست آوردن مدال طلای هندبال دختران بازیهای نوجوانان آسیا بیانیه ای صادر کرده که به نظر می رسد بیشتر برای چاپ در مطبوعات داخل کشور و در زمره پروپاگاندای حکومتی ست!
این بیانیه بهظاهر بر محور شادی عمومی و افتخار ملی میچرخد، اما در عمل از نقد ساختار قدرت پرهیز میکند. بیآنکه نامی از جمهوری اسلامی بیاورد، به شکلی «خنثی» از «موانع سیاسی و اجتماعی» سخن میگوید. این نوع واژگان، زبانِ تعدیلشده و محافظهکارانهی اصلاحطلبی است، نه زبان نیرویی که خواهان گذار از حکومت استبدادی اسلامی و استقرار یک جمهوری سکولار است. در واقع، وقتی دختران نوجوانی که با سلام نظامی به پرچم جمهوری اسلامی احترام میگذارند، نماد «ایستادگی» و «شایستگی زنان ایران» معرفی میشوند، بیانیه ناخواسته به بازتولید نمادهای حکومتی تن میدهد!
در شرایطی که جمهوری اسلامی از زنان ورزشکار برای مشروعیتسازی نظام و «عادینمایی تبعیض ساختاری» استفاده میکند، هر بیانیهی چپِ رهاییخواه باید مرز خود را با نمادهای حکومتی صریحاً روشن کند، نه اینکه از آنها با زبانی نرم عبور کند!
بیانیه به جای تأکید بر نبرد زنان برای رهایی از نظام زنستیز مذهبی، مبارزه را در سطح فردی و ارادهی شخصی میبیند («اراده، توان و مقاومت زنان توانست از سد محدودیتها عبور کند»). در نتیجه، ساختار مردسالار و مذهبیای که این «سد» را ساخته، به حاشیه رانده میشود. در حالیکه ما باید این موفقیت را در بستر تناقض بین بدن زن و اقتدار دینی ـ مردسالار جمهوری اسلامی تحلیل کنیم: دخترانی که ناچارند زیر پرچم و حجاب اجباری نظام بایستند، پیروزیشان نه تأیید نظام، که بیانِ مقاومت در بند است. بیانیه اما این تضاد را نمیبیند! در نتیجه، به سطحی از ناخودآگاه تطبیق با گفتمان رسمی سقوط میکند!
انتشار تصویر دختران با سلام نظامی به پرچم جمهوری اسلامی دقیقاً همان نقطهایست که بیانیه باید مرزبندی میکرد. در حالی که این سلام نظامی در مدرسه یا میدان رسمی رژیم، سمبل انقیاد و آموزش وفاداری ایدئولوژیک است، بیانیه میتوانست بگوید: "حتی زیر پرچم نظامی که آزادی و بدن زن را سرکوب میکند، دختران جوان ما توانستند استعداد خود را به رخ بکشند و نشان دهند که ایران آینده از آنِ زنان آزاد است، نه از آن نظامیگری مذهبی". اما چنین تفسیری در بیانیه غایب است، و همین غیبت، به برداشت من، به معنای نوعی عادیسازی نمادهای ایدئولوژیک رژیم است. این بیانیه، به اعتقاد من، متاسفانه در دام «ملیگرایی رسمی» و «پروپاگاندای حکومتی» افتاده است!
منوچهر گلشن
اصل بیانیه در اینجا آمده:
دیدگاهها
آن بیانیه جمع و جور می توانست تیتر بهتری داشته باشد اما بیانیه تا حدودی، و شما بویژه اتفاقا هیچ حقوق و اختیاری برای آن ورزشکاران قائل نشده اید. شما از کجا می دانید که همه آن دختران به اجبار به پرچم سلام می دهند؟ و معیار شما برای نداشتن شایستگی و ایستادگی سلام ندادن به پرچم است؟
جدایی بسیاری از فعالان از جامعه و فقدان شناخت از ذهنیت توده های مردم که در هیاهو و هیجان جنگی و تبلیغات حکومتی احساسات ملی گرایانه شان تهییج شده، دچار این توهم می شوند که تمامی افراد جامعه و مخصوصا جوانان کم تجربه و احساساتی و فاقد ذهنیت سیاسی باید به پرچم کشور خود که تنها نشانه موجود از کشورشان در مجامع ورزشی است به منزله دشمن مواجهه شوند و یا حداقل بی تفاوت بمانند. و البته که در یک جمع، آنهم در جو موجود، آن تعداد که در قبال حکومت مخالف و یا بیطرف هستند بالاجبار و یا با اکراه همراه می شوند. اما نباید اصل دست آورد و موفقیت آنها را همانطور که بیانیه تلاش کرده کم ارزش و یا مخدوش کرد.
افزودن دیدگاه جدید