اين روزها دود غليظ نه تنها آسمان شهرهای بزرگ و تعدادی از شهرهای متوسط و حتی شهرهای شمالی که روزگاری نماد پاکی بودند، را سياه کرده، بلکه ريه های ميليون انسان را می سوزاند و جان هزاران انسان را می گيرد. طبق گزارش سال ۱۴۰۳ سازمان بهداشت جهانی، آلودگی هوا سالانه جان بیش از ۶۰ هزار شهروند ایرانی را می گيرد. شصت هزار! يعنی هر سال، معادل جمعیت یک شهر متوسط ایران جان می بازند. ۶۰ هزار مرگ در سال یعنی روزانه ۱۶۴ نفر. این انسان ها را نه موشک دشمن، نه زلزله، نه سیل میکشد. این مرگها نتيجه سياست ها، تصمیمات غلط، بیکفایتی و فساد سیستماتیک مدیریت کلان کشور است.
در کنار جان باختن ۶۰ هزار شهروند، ما با آسم و برونشیت مزمن، بیماریهای قلبی ـ عروقی، کاهش شدید بهرهوری کاری، اختلالات شناختی، و مراجعههای مکرر به اورژانس روبرو هستيم. هزینه مستقیم و غیرمستقیم این وضعیت هر سال دهها هزار میلیارد تومان به اقتصاد کشور هزينه تحمیل میکند.
قانون هوای پاک که محصول کار کارشناسان بود در سال ۱۳۹۶ به تصويب مجلس رسيد. ولی اجرا نشد. از آنزمان تا امروز، وضعیت آلودگی هوا نهتنها بهتر نشده، که بدتر شده است. بگفته محمد درويش در دهۀ ۱۳۸۰ میانگین روزهای هوای پاک ۲۳ روز در سال بوده، در دهۀ ۱۳۹۰، ۱۶ روز شده، در چند سال آغازین دهۀ ۱۴۰۰، به طور میانگین فقط ۵ روز هوای پاک داشتهایم. يعنی تعداد روزهای هوای سالم کم شده و روزهای هوای ناسالم افزایش پیدا کرده است
کارشناسان حوزه محیط زیست عوامل متعددی را در آلودگی هوا دخیل می دانند.: عوامل طبيعی و عوامل انسانی. از عوامل طبيعی می توان تغيير اقليم، خشک سالی، طوفان های گردوغبار، کاهش پوشش گياهی و آتش سوزی جنگل ها و مراتع نام برد. عوامل انسانی متعددند. از جمله: نیروگاههای حرارتی با سوخت مازوت یا گازوئیل، وسائيل نقليه فرسوده، اصطکاک لاستيک با اسفالت. کارخانه های آلاينده، سوزاندن پسماندها، خشک شدن تالاب ها و فعاليت های ساختمانی و معدنی.
بخش مهمی از آلودگی فزاینده و بیسابقه هوای تهران در هفته های گذشته ناشی از سوزاندن گازوئیل غیراستاندارد و مازوت در نیروگاههای اطراف این کلانشهر، بهویژه رجایی، شهر ری، دماوند، پرند و کرج است. گوگرد موجود در مازوت نیروگاه شهید رجایی قزوین ۵۹۲ برابر حد مجاز و در گازوئیل نیروگاههای ری، پرند و کرج تا ۱۳۵ برابر بالاتر از استاندارد اعلام شده است. ۱۵ نیروگاه توس، منتظر قائم، رجایی، سلیمی، سهند، تبریز، ایرانشهر، منتظری، زرند، بندرعباس، مفتح، بیستون، شازند، رامین و اصفهان روزانه ۲۱.۱ میلیون لیتر مازوت میسوزانند.
بخش بزرگی از آودگی هوا به خودروهای فرسوده و بنزین بیکیفیت داخلی مربوط است. تنها هفت درصد خودروهای فرسوده در کشور ۳۸ درصد آلودگی کلانشهرها را تولید میکنند و هر خودروی فرسوده ۹ برابر یک خودروی سالم آلایندگی دارد. علاوه بر این، کیفیت بنزین داخلی که هنوز به استاندارد واقعی یورو۴ نزدیک نشده، بهطور جدی به افزایش تولید آلایندهها دامن میزند. این در حالیست که استاندارد کنونی بنزین در جهان، یورو۶ است.
گزارشهای بینالمللی نشان میدهد ایران در سالهای اخیر در میان کشورهایی قرار گرفته که بیشترین حجم گاز را در مشعلها در جنوب کشور میسوزانند. این کار علاوه بر اتلاف یک منبع با ارزش انرژی، حجم قابل توجهی از دیاکسید گوگرد، اکسیدهای نیتروژن و دوده وارد جو میکند.
آلودگی هوا در ایران، بهویژه در کلانشهرها، به مرحلهای بحرانی رسيده و نیازمند اقدامات فوری است. بخش عمده اين بحران به مديريت، سياست ها و عملکرد جمهوری اسلامی برمی گردد. در گام نخست با اختصاص بودجه ضرور برای تغییر شیوههای مصرف انرژی، نوسازی ناوگان حملونقل و اجرای قانون هوای پاک میتوان از شدت این بحران کاست و آیندهای سالمتر برای شهروندان و نسلهای آینده ساخت.
اما جمهوری اسلامی حاضر نيست بودجه لازم برای حفظ محيط زيست، نجات سرزمين ايران و جلوگيری از جان باختن شهروندان براثر آلودگی هوا اختصاص دهد. ولی ميليارد دلار برای سياست های توسعه طلبانه منطقه ای، گروه های نيابتی و تسليحات خرج می کند. اسماعیل کهرم، مشاور پیشین سازمان حفاظت محیطزیست می گويد: «هزینه ساخت هر موشک دو میلیون دلار است؛ اگر سلامت مردم مهم بود، با پول ۱۰ موشک میتوانستند تمام مازوتهای کشور را استاندارد کنند. اما نمیکنند، چون اولویتها چیز دیگری است.»
در شرايط کنونی، گویی، همه چیز در کار ويرانی سرزمين ايران و از میان برداشتن موجودیت ما برآمدهاند. سرعت این ویرانی آنقدر بالاست که از تصورمان بیرون است. در این میان همه چیز به هم متصل است: آلودگی هوا، کمبود و فقدان آب، فرسودگی خاک، فرونشست زمين، بيابان زائی، ازدياد مصرف مواد پلاستيكي، آلوده شدن آب و خاك، نابودی جنگل ها، خشک شدن درياچه اورميه و تالاب ها از يکسو و از سوی ديگر جنگ، فقر و فلاکت گروه های وسيعی از جامعه، تورم لجام گسيخته. در کنار آن ها فرسودگی ساختار اداری و سياسی، بحران های متعدد درهم تنيده و ناتوانی روزافزون حکومت در اداره کشور، شبکهای از نیروی مخربساز را تشکيل دادهاند. جمهوری اسلامی هم خود در معرض اضمحلال است و هم سرزمين و موجودیت ما را به نابودی می کشاند.
گروه کار محيط زيست حزب چپ ايران
۱۳ آذر ۱۴۰۴ (۴ دسامبر ۲۰۲۵)
افزودن دیدگاه جدید