صبح دوازدهم جولای در حومه شهر تلبورخ هلند، در روستایی پر از آرامش در ساختمان بزرگی که با درختان بلند و باغچه های پارک گونه احاطه شده بود، اولین کنگره حزب چپ ایران (فدائیان خلق) شروع به کارکرد. در تالار بزرگی که سقف های بلند و ستون های سنگی کناردیوارها به آن، ابهت بیشتر بخشیده بود، با پخش نوای دل انگیز و سحرآسای سرود انترناسیونال، رفیق بهزاد کریمی آغاز کار کنگره راا علام کرد. تالار بپاخاست و اشکهای سوزان حسرتی آشنا برای لحظات طولانی گونه هایم را خیس ساخت. شانه هایم میلرزید و ابهت سرود را می بلعیدم؛ یاد روزگاران شکوه فروزان جنبش جهانی چپ و عدالتخواه قلب و سرم را به شور آورده بود.
حضور شایسته رفیق ایرج نیری؛ یگانه بازمانده زنده حماسه تاریخی سیاهکل که خود به تنهائی به عنوان انسانی وارسته حماسه شورانگیزی است، رفیق شمسی اسطوره مقاومت و مبارزه مخفی دوران اوج مبارازت جان بازانه فدائیان خلق ایران، رفیق حسن جعفری، رفیق مجیدسیادت، رفیق بهزادکریمی و رفیق داودنوائیان در هیآت رئیسه سنی کنگره، زیب موزونی به این آغاز پر از هیجان بخشیده بود.
سه روز کارکنگره حزب چپ ایران (فدائیان خلق) برای من بسان مکتب بزرگی بود؛ در نفس های گرم و پرجوش کار کنگره، تقاطع دل انگیز لبخند، نگاه و سخن میان یاران قدیمی که در این سه دهه اخیر اغلب در برابر هم صف آرایی داشتند. ولی امروز برای امر بزرگ اثربخشی جنبش وحدت کرده اند، من را دلشاد میساخت. کنگره زمان مناسبی برای رفع سوء تفاهمات، توضیح روشنتر مواضع، برداشتن ابهامات و توضیح سیاستها در بین اعضای شرکت کننده است که با در نظرداشت فضای باصفای مسلط در این روزها بر رونق دیدار می افزاید و عطش برای دیدار بعدی را چاق تر میسازد. همه اینها برای ما راهیان چپ افغانستان آموزنده و دلپذیر است. در این سه روز شاهد عملکرد فرهنگ بزرگ هم دگرپذیری و صداقت در راه دستیابی به هدف مقدس وحدت عمل در روشنی دستیابی به موضع مشترک اصولی ازجانب تک تک شرکت کنندگان کنگره بودم. رگه ای هم از بدبینی و خصومت در رفتار و کردار رفقا در برابر همديگر را ندیدم. برای من فضای این کنگره بسیار دل انگیز و فوق العاده خوش آیند بود؛ تمام شرکت کنندگان کنگره با شور و هیجان در بحث ها شرکت کردند.
آنچه من در این سه روز دیدم اعتقادم را به این امر که حزب چپ ایران (فدائیان خلق) حزب کادرهای برجسته و رهبران سیاسی است. نه مانند احزاب متعارف که از دو لایه بدنه و نخبگان رهبری تشکیل می شود، مستحکم تر ساخت. هر یک از رفقائی که در کار کنگره شرکت داشتند، سابقه رزاتی شخصی پرجوش و پرغنائی دارند؛ هر یکی «چریک» واقعی میدان نبرد و میدان سیاست بوده اند. در این سه روز بار دیگر به چشم سردیدم که در این سازمان تهمتنان سیاسی گرد هم آمده اند. امروز که مقتضیات صحنه نبرد نه تفنگ و مسلسل و نارنجکف بلکه شیوه های مبارزاتی مسالمت آمیز است، این تهمتنان شایستگی کامل متمدنانه خود را در جهت یافتن راه حل معضلات کنونی جامعه ایران به شیوه جدید و در تطابق بامقتضیات زمان ما به نمایش گذاشتند. بروزترین شیوه های بحث و گفتگو با رعایت متمدنانه نظریات متفاوت را به راحتی می شد در گفتار و کردار این رفقا دید.
تنوع در مجموع زمان کار کنگره، در همه زمینه ها مشهود بود؛ فضای ملهم از جدیت در بحث و تصمیم گیری ها با استراحت و شوخی و خوش مشربی ها و بحث های جداگانه تناوب دل پذیری یافته بود. این کنگره را کنگره امید باز یافته جنبش چپ ایران باید نامید. آرزومندم چنین شود.
در این کنگره همه و منجمله من متراکم ترین دیدارها، صحبت ها، زنده ساختن خاطره ها، بحث های داغ سیاسی و تحکیم دوستی های رفیقانه را داشته ایم. بادیدن عده زیادی از رفقا در این کنگره که زمانی در افغانستان با حضور خویش به ما افتخار عظیم بخشیده بودند، برایم نشاط مضاعفی را به همراه داشت. جای رفیق فراموش ناشدنی و بسیار عزیزم مازیار (حس کاکوان) برای من بسیارخالی بود. خوشبختانه رفیق رقیه دانشگری که در دوران اقامتش درا فغانستان برای ما نماد بیادماندنی و با صفای زن انقلابی ایران است، در کنگره حضور داشت.
در این سه روز تقریباً با همه رهبران و کادرهای تاریخی فدائیان که در کنگره شرکت داشتند دیدار و با بخشی دیگر آشنائی پیداکردم؛ و این چقدر برایم دلپذیر بود. برای من که شیفته رفاقت و شیوه زندگی در گردونه نبرد این رفقا هستم تجربه سه روز کار کنگره نه تنها یک خاطره پر درخشش ماندگار بلکه فرصت خوبی بود برای آموختن و برای تجدید دیدار؛ لحظات بودن با این انسانهای والائی که از «سرشتی ویژه» هستند برای من موهبت عظیمی است که آن را صمیمانه ارج می گذارم. جادارد از دعوتی که رفقا برای شرکت در این کنگره از من کردند و فرصتی را که برای ابراز احساس رفیقانه ام نسبت به جنبش چپ ایران، در جریان کارهای کنگره فراهم ساختند، صمیمانه سپاسگذاری کنم. محبت های فراوان رفقا را در تمام عمرم از یاد نخواهم برد و به مثابه خاطره گرامی در قلبم محفوظ خواهم داشت.
به نقل از فيس بوک اسد کشتمند
دیدگاهها
درود بر تو رفیق کشتمند بدون …
درود بر تو رفیق کشتمند
بدون شک پیوندهای میان ما و شما و تاجیک های عزیز که با حفظ زبان فارسی پاسداری شده قدمتی بیش از چند هزار سال دارد ، حضور شما در میان رفقای حزب چپ ایران ( فدائیان خلق) نوید بخش آینده روشن در همبستگی با پیوند های عمیق دو ملت میباشد .
از گزارش پر مهر شما سپاس گذارم
افزودن دیدگاه جدید