اول- در روزهای اخیر دولت طرح حذف چهار صفر از پول ملی را با قید دو فوریت به مجلس ارائه داده است. به طور معمول قید دو فوریت در لایحههای اعمال میشود که ضرورت و فوریت و اهمیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مشخص و برجستهای داشته باشد. حال با وجود اینکه بیش از ده سال است، بحث حذف چند صفر از پول ملی در میان دولتیها وجود داشته است، دولت باید توضیح بدهد چه اتفاقی افتاده است که این طرح ده ساله، به ناگاه، مستحق دریافت دو فوریت شده است؟
دوم- بحران اقتصادی همزاد جمهوری اسلامی است. از همان سالهای ابتدایی تشکیل جمهوری اسلامی، کشور همواره درگیر انواع بحرانهای اقتصادی بوده است. اما این بحران در سالهای اخیر به طرز لجام گسیختهای تشدید شده است. ارقام تورم نجومی و کاهش بیوقفهی ارزش پول ملی ایران را میتوان به عنوان نشانههای این بحران اقتصادی دید. اما مهمتر از این، تشدید فشارهای معیشتی بر طبقهی کارگر و همچنین رشد آمار بیکاری، زندگی ملیونهای ایرانی را با بحران روبرو ساخته است. این در حالی است که دولت هیچگاه برای این وضعیت بحرانی، حتی به شکل مُسکن، طرح دو فوریتی ارائه نکرده است.
سوم- موافقان طرح حذف صفر از پول ملی، حفظ آبروی پول ملی در اقتصاد جهانی، کاهش هزینههای چاپ اسکناس و ضرب سکه و در نهایت تسهیل محاسبات حسابداری را به عنوان مزیتهای طرح مطرح میکنند. در مقابل بخشی از اقتصاددانان نزدیک به بانک مرکزی، نبود اولویت اقتصادی برای حذف صفر از پول ملی در شرایط فعلی را در به عنوان دلایل مخالفت خود مطرح میکنند.
سوم- در حال حاضر از 1900 هزار میلیارد تومان حجم نقدینگی کشور، در حدود 45 هزار میلیارد تومان آن به شکل سکه و اسکناس است و باقی این رقم به شکل شبه پول اعم از اوراق بهادار و همچنین ارقام موجود در حسابهای بانکی است. اسکناس و سکهی موجود در بازار پول به صورت عمده توسط طبقات متوسط و فرودست مبادله میشود. آنان که نه صاحب اوراق بهادار هستند و نه حسابهای بانکی بزرگی دارند و پول حاصل از درآمد محدود خود را به شکل اسکناس برای رفع نیازهای ماهانهی خود استفاده میکنند. بنابراین این تغییر در وضعیت پول ملی بیش از همه این بخش از جامعه را مورد هدف قرار خواهد داد.
چهارم- حذف صفر از پول ملی توسط کشورهای بسیاری تجربه شده است. آلمان، فرانسه، ترکیه، شیلی، برزیل، زیمباوه، آرژانتین، جمهوری آذربایجان و چندین کشور دیگر، این تحول مالی را تجربه کردهاند. همانطور که میتوان حدس زد، تمام این کشورها پس از یک بحران سیاسی-اقتصادی عمده مجبور به چنین تحولی شدهاند. آلمان پس خرابیهای جنگ دوم جهانی و ترکیه پس از پشت سر گذاشتن دو کودتای نظامی بزرگ، ثبات اقتصادی خود را از دست دادند و مجبور به حذف چند صفر از پول ملیشان شدند. برزیل از سال 1942 تا سال 1993، پنج بار و هر بار سه الی شش صفر را از پول ملی خود حذف کرده است. طبق تجربهی این کشورها، دو عارضهی منفی در حذف صفر از پول ملی اجتنابناپذیر است. اول اینکه با توجه به آشفتگی مالی در ماههای آغازین اجرای طرح، یک تورم دو الی سه درصدی به اقتصاد تحمیل میشود و دوم اینکه در پروسهی تغییر اسکناسها، بخشی از مردم از غائله عقب میمانند و بخشی از اسکناسهای قدیمی قبل از تبدیل به اسکناسهای جدید، ارزش خود را از دست میدهند.
پنجم- قید دو فوریت برای این طرح از سوی دولت، بیشتر یک مانور تبلیغاتی است. مجلس فعلی به احتمال بسیار زیاد نخواهد توانست مراحل بررسی و احیاناً تصویب طرح را طی کند. چرا که در ماه اسفند انتخابات مجلس را خواهیم داشت و مجلسیان از شوق و اشتیاق به خدمت(!) از همین حالا کار مجلس را نیمه تعطیل کردهاند و در شهرهایشان به گدایی رای مشغولاند. بنابراین طرح برای مجلس آینده خواهد ماند. مضاف بر این حتی در صورت توافق مجلس و شورای نگهبان با طرح، برنامهریزی و اجرای آن حدود یک الی دو سال زمان خواهد برد.
ششم- با تمام این تفاصیل، عجلهی دولت برای رساندن این طرح به مجلس، قطعاً دلایل سیاسی دارد. دلیل اول میتواند این باشد که بانک مرکزی و نهادهای اقتصادی دولت با این شیرینکاری، تلاش میکنند به فعالان اقتصادی این پیام را برسانند که تسلط کافی بر بازارهای مالی را دارند. پس از روی کار آمدن عبدالناصر همتی در ریاست بانک مرکزی، ثقل تبلیغات اقتصادی دولت در این زمینه بوده است که دولت تسلط کافی بر بازار دارد و اقتصاد تحت کنترل است. این پیام از این رو اهمیت دارد که انتخابات مجلس بسیار نزدیک است و حامیان دولت با توجه به عملکرد بسیار ضعیف اقتصادی دولت، به احتمال زیاد بازندهی انتخابات خواهند بود.
هفتم- پارسه، نامی است که برای واحد کوچکتر از تومان پیشنهاد و در هیات دولت تصویب شده است. برای هر کسی که اندک آشنایی با وضعیت سیاسی ایران داشته باشد، روشن است که انتخاب این نام موجب تحریک گسلهای قومی-ملی خواهد شد. اما این یک تحریک کنترل شده و حساب شده است. نامزدهای انتخابات مجلس در شهرهای غیر فارس از همین حالا میتوانند به عنوان یک گزینهی تهییجی روی این نام حساب کنند و از این طریق سبد رای خود را تقویت کنند!
هشتم- همانگونه که اشاره شد، چندین کشور و در چندین نوبت صفرهای پول ملی خود را کم کردهاند. زیمباوه در سال 2006، سه صفر از پول ملی خود را کم کرد. تنها دو سال بعد، 10 صفر دیگه از پول ملی این کشور کاسته شد، و یک سال پس از این اقدام، دولت زیمباوه به این نتیجه رسید که 12 صفر دیگر را نیز باید حذف کند! در واقع مادام که کنترل و مدیریت اقتصادی شایستهای وجود نداشته باشد، حذف صفر از پول ملی یک بازی بینتیجه است که تنها خروجی آن تشدید تورم، اینبار به دلیل آشفتگی مالی است!
افزودن دیدگاه جدید