رفتن به محتوای اصلی

به مناسبت چهارمین سالگرد شهادت شاهرخ زمانى

به مناسبت چهارمین سالگرد شهادت شاهرخ زمانى

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند

روبه صفتان زشتخو را نکشند

امروز نه اول جهان است که از صفر شروع شده باشد، و نه آخر آن است که همه چیز تمام شده باشد. ما در برهه‌ای از این زمانیم که نظام سرمایه‌داری در امور زندگی همه ما مستولی شده است خوبی و بدی ، درد و رنج آن را همه لمس مي‌كنيم؛ ما در برهه از پیشرفت و تخریب اين نظام در کوره فوران بحران‌های خانمان‌برانداز و ویرانگر، چالش‌های هستی سوز و هستی ساز آن قرار داريم. همه اقشار جامعه در این پیکار مرگ و زندگی حضور دارند؛ نیروهای ارتجاعی و غارتگر برای حفظ خود و قفل زمان، جنگ و جنایت می‌کنند و نیروهای نوپا و مترقی برای حفظ حیات، برای ایجاد صلح و سازندگی در زایش، پيدايش و رشد و گسترش اند.

جامعه میدانی از وحدت برای حفظ بقا، تنور سوزان چالش‌های بین تضادها شده است؛ این راز بقا و حکم حیات همه دنیای طبقاتی در همه عالم بشری است، برای بدست آوردن آزادی ، برای دفاع از عدالت و برای ایجاد سوسیالیسم، باید برای آن مبارزه کرد، باید سد تحولات آن را درهم شکست؛ در کشور ما نیز چنین بوده و چنين است.

از سده‌های گذشته تا به امروز، چه بسیار احزاب و سازمان‌های های سیاسی، اندیشمندان، سخنرانان و نظریه پردازانی سیاسی و اجتماعی بودند و هستند که به نحوى از انحا كوشيده اند تا روى تحولات جامعه خود تاثير بگذارند و چه بسیار نویسندگان، شاعران، داستانسرایانی داشته وداریم که از راه نقد از مجرای قلم و از باریکه میکروفون، با بیان اشعار گوناگون، با نقاشی تابلوهای زیبا و نشر اعلامیه ها وبیانیه ها و تشکیل آکسیون ها کوشیده اند تبعیض ها و دردها، فشارها، كمبودهاا و گرفتاریهای گوناگون را بر ملا کرده ستم های اجتماعی، ملی و طبقانی را عریان سازند و مفاهیم فردی و اجتماعی آزادی، برابری و دموکراسی را غنا بخشند، و طرحی نو در اندازد ولی این آگاهی سیاسی، اجتماعی و طبقاتی را گروه ها، سازمانها، احزاب و مردان و زنانى از تیره ی گیوه برکشیده، از جان گذشته و امیدوار به پیروزی خلق بيشتر ماديت بخشيده اند و عملى كرده اند. آنانی كه به سعادت انسان، به عدالت اجتماعی، دموکراسی و سوسیالیزم دموکراتیک باور داشته و به برابری انسانها ايمان داشته اند؛ آنان ضمن سخن راندن و قلم دواندن، توانسته اند با تلفیق ایده و عمل آن را با جمعی فداکار و راهگشا در میان بگذارند و تحولی پدید آورند؛ آنان سازمان‌دهندگان توده ها، نویسندگان برنامه ها ، فعال سازان اندیشمندان و مشوقین تدبیر کنندگان هستند.

اغلب مردان و زنان و گروه های از این گونه در تاریخ معاصر ما از درون آشفته بازار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی پدیدار شده اند، قدعلم كرده اند؛ ایده به میان آورده اند، خلاقیت بخرج داده اند، ملت را بسیج کرده اند، ایمان به آینده عادلانه و آزاد را در فضاى سياسى پاشیده اند، امید به آینده را با تدبیر مدیریت کرده اند و شاخص شده اند.

آنها در نبرد طبقاتى ، در اوضاع بحرانى برای شکستن سد عبور جنبش از گردنه های طوفانی ظاهر شده و راه به سوى آينده گشوده اند. و چه بسا این سد بزرگ همان خفقان حاکم ، این سد بزرگ همان زندان مخوف، جلادهای در کمین ، سانسور زجر آور، تقلب در انتخابات، کودتا، فریب توده ها، جنگ خانمانسوز و یا ده‌ها نمونه دیگر باشد.

جسارت دکتر محمد مصدق در ملی کردن نفت، اقدام ملى سازمان افسران توده ای و دکتر فاطمی برای مقابله با کودتا گران، اقدام به تشکیل سازمان فداییان توسط گروه جزنی ورفقایشان، تشکیل سازمان مجاهدین خلق از سوی حنیف نژادها، دفاع دلیرانه خسرو گلسرخی و دانشییان در دادگاه علنی رژيم شاه، نظریه پردازی و رهبری جسورانه حمید اشرف، مقاومت حق‌طلبانه خلق ترکمن، خلق کرد، خلق بلوچ، عدم تسلیم زندانیان در سال ۶۷، قلم برنده فروهرها، مختاری‌ها، دوانیها و پوینده ها، مقاومت زندانیان سیاسی دو دهه اخیر و اعتراض بی وقفه و جسورانه شاهرخ زمانی ها از داخل زندان برای ایجاد همبستگی با زندانیان سیاسی، و بیانیه ۱۴ نفر برای استعفای رهبری همه و همه از ثلاله سازمان‌ها ، گروه‌ها ، مردان و زنان گیوه ور کشیده ، جان بر كف و سدشکنانند.

بلی آنان همه جسور مردان و زنان ایران هستند که جان فدا کردند و سد شکستند، و بذر امید کاشتند.

افتخار بر این همه جسارت و فداکاری!

دیدگاه‌ها

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید