ترجمه متن گفتگوی متیو روزا**خبرنگار سایت سالون*با دکتر ر یچارد د. وولف در ارتباط با کتاب: «بیماری (اصلی) سیستم است»، که در آن کاستی های سیستم سرمایه داری را بررسی می کند.
----------------
همانطور که قبلاً نوشته ام ، پاندمی ویروس کرونا بسیاری از نقاط ضعف ساختاری درسیستم سرمایه داری را آشکار کرده است. به منظور توجیه ایدئولوژی بازار آزاد که محافظ سیستم های سرمایه داری ست ، سرمایه داران مجبورند واقعیت های علمی ناخوشایند (چه در مورد پاندمی یا پدیده هایی مثل گرمایش کره زمین و آلودگی محیط زیست ) را نادیده بگیرند، و هنگام کمک رسانی به افراد متضرر از چنین رویدادهای ناگواری، تا می توانند به نفع خودشان صرفه جویی کنند. از آن بدتر، سرمایه داری برای حفظ شکوفایی نیاز به مصرف مداوم دارد. اگر آچاری به چرخ دنده رشد مداوم میزان مصرف پرتاب شود ، کل اقتصاد متوقف می شود، همانطور که از ماه مارس امسال شاهد شروع توقف اقتصادی بوده ایم .
این استدلال ها و بسیاری موارد مشابه مسائل اساسی مطرح شده در کتاب جدید دکتر ریچارد دی. وولف تحت عنوان : "بیماری (بیماری اصلی) سیستم است: وقتی سرمایه داری نتواند ما را از (شر) خودش یا پاندمی نجات دهد." هستند در مجموعه ای از مقاله هایی با پشتوانه تحقیقی قوی و با منطقی بدون نقص ، استاد برجسته اقتصاد دانشگاه ماساچوست، آمهرست، وقایع هفت ماه گذشته، آنچه ممکن است دوره پاندمی کرونا خوانده شود، را تجزیه تحلیل می کند و توضیح می دهد که چگونه وحشت ایجاد شده در سال ۲۰۲۰ عمدتاً ناشی از وضع موجود اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی است. کتاب او به مسائل متعددی می پردازد از جمله چگونگی سقوط اقتصاد نه صرفا" به دلیل ویروس کرونا، بلکه به دلیل عدم توانایی سرمایه داری در کنار آمدن با بیماری های همه گیر؛ چگونگی فساد در سیستم درمانی آمریکا واینکه نابرابری درآمد، چگونه حتی قبل از پاندمی و حکایت جا افتاده مشکلات اقتصادی ناشی از آن، موجب رنج بسیاری شده است.
دکتر وولف ساختارهای محرمانه دو حزبی را به شدت ناکافی می داند، و اینکه احزاب جمهوری خواه و دمکرات آمریکا منکر این هستند که مشکلات ایجاد شده کنونی ناشی از سیستم سرمایه داری ست، را مورد انتقاد قرار می دهد و توضیح می دهد که چقدر راه حلهایی که این دو حزب ارائه داده اند ناکافی بوده است و اینکه چطور مشکل بیکاری قابل حل بود اگر سیاستمدارن آمریکایی خواهان حل آن بودند. او رابطه بین سرمایه داری و نژادپرستی، تبعیض جنسیتی، مجموعه انحصار تجاری پلیس/ زندان و سلطه شرکت های بزرگ مانند آمازون را بررسی می کند. در واقع کتاب پروفسور وولف آن چنان کامل و جامع است و با چنان بصیرت و تحلیلی نوشته شده که هر کسی می خواهد بداند که سال ۲۰۲۰ چرا چنین پر آتش و آشوب بوده به منبع دیگری نیاز ندارد.
یک ناتوانی ویژه در سیستم سرمایه داری وجود دارد. یعنی در سیستمی که توسط شرکتهای خصوصی، سهامداران، خانواده ها یا افرادی که برای سود تولید می کنند وبا سفارش اکثر افراد درگیر بنگاههای اقتصادی یا کارمندان تحت مالکیت اداره می شود. پروفسور وولف به سایت سالون* توضیح میدهد: این سیستم سرمایه داری، سیستمی است که به طور منحصر به فردی در تأمین سلامت عمومی ناتوان است، و از آنجا که مراقبت از سلامت عمومی خواسته اساسی جامعه های بشری است، آنچه پیش آمده نشانه رد صلاحیت عمیق سرمایه داری است. به طور خلاصه می توان گفت: تولید میلیونها ماسک، دستکش یا دستگاه تنفس، تخت بیمارستان و چیزهایی از این قبیل توسط سرمایه دار خصوصی برای او سودآور نیست. همانطور که وولف اشاره کرده است، دولت نتوانست وارد عمل شود و خلا ایجاد شده توسط بخش خصوصی را پرکند، نه به این دلیل که نمی تواند آنچه جامعه نیاز دارد - حتی بدون سودآوری- را ایجاد کند. دولت توانایی تولید آنچه مورد نیاز جامعه است را دارد. مشکل این است که دولت با اینکه کاملا توانایی به کار گرفتن چنین سیاستهایی را دارد، اما این توانایی را فقط زمانی به کار می گیرد که اجرای چنین سیاستهایی به نفع تجارت معینی باشد که بر دولت کنترل دارد. وولف خطاب به خبرنگار سالون * ادامه می دهد شکست دولت را نمی توان با این بهانه توجیه کرد که نمی توانسته چنین سیاستهایی را در نظر بگیرد یا پیش بگیرد، چون این واقعیت ندارد." دولت دقیقاً همان کاری را انجام می دهد که در حفظ بهداشت و درمان عمومی نتوانسته انجام دهد.در حاله این کار را برای ارتش انجام می دهد. تولید موشک برای سرمایه دار خصوصی را در نظر بگیرید، اگر سرمایه داران آنرا تولید کنند و در انبارها نگهداری کنند، بر آن نظارت کنند تعویض و تعمیرش کنند و منتظر بمانند تا خدا میداند چقدر طول بکشد تا جنگ بعدی این موشک را دولت خریداری کند، این برایشان صرف نخواهد کرد. شركتهایی كه بخشی از کارتلهای اسلحه سازی هستند، موشک و اسلحه و موارد مشابه را تولید نمی كنند، مگر اینكه دولت وارد شود و بگوید ما آن را درست از خط مونتاژ از شما خریداری خواهیم كرد، آن را ذخیره می کنیم ، حمل می کنیم ، نظارت ، تمیز و تعمیر می کنیم. دولت این کار را به عنوان امر طبیعی برای ارتش انجام می دهد ولی این کار را برای سلامت عمومی انجام نداده است.
وولف توضیح می دهد که دلیل شکست دولت در کنترل و خنثی کردن پاندمی این بوده که گاهی گروهی از سرمایه داران صنایع با هم یک انحصارسود جویانه تشکیل می دهند تا خدماتی که جامعه به آنها نیاز دارد را به دست گیرند. در این مورد چهار گروه صاحبان سرمایه ای که با امور مربوط به سلامت و درمان سر و کار دارند، یعنی پزشکان،(اولی) بیمارستانها (دومی)، تولیدکنندگان دارو و تجهیزات پزشکی (سومی) و شرکتهای بیمه درمانی (چهارمی) به هم پیوسته و با هم یک انحصار سود آور ایجاد کرده اند. آنها (این چهارتا) تنها راه دریافت خدمات درمانی موجود هستند. آنها به صورت انحصاری عمل می کنند، به یکدیگر کمک می کنند، تبلیغات سیاسی و تجاری لابی خود را هماهنگ می کنند. این انحصارها در ایالات متحده به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم، به طور چشمگیری موفق بوده اند که هزینه خدمات درمانی را به مراتب بالاتر از آنی نگه دارند که می توانست باشد اگر یک رقابت سالم واقعی بین آنها وجود داشت. وجود این انحصارها منجر به ارائه خدمات درمانی بهتر برای مردم آمریکا نشده است. به واقع همانطور که پروفسور وولف در مصاحبه در مورد کتابش توضیح می دهد، مردم آمریکا، در مقایسه با مردم سایر کشورهای پیشرفته دنیا، به مراتب هزینه بیشتری برای درمان و خدمات متوسطی که دریافت می کنند می پردازند. ما با مشکلات جدی سلامت عمومی مثل چاقی مفرط، پاندمی مورد مخدر ، فشار خون بالا و دیابت دست و پنجه نرم می کنیم، با وجود همه اینها ، انحصارشرکتهای درمانی توانسته است در برابر همه اصلاحات مربوط به سیاستهای بهداشت عمومی ( به جز اصلاحات ناچیزی مثل لایحه مراقبت درمانی مقرون به صرفه ، که اکنون نیز لغو آن را تحت فشار قرار می دهد) به سختی مقاومت کند ، زیرا حفظ اوتوریته تجاری خودشان برایش مهمتر است تا سلامت مردم و خدمات درمانی عمومی. وولف خطاب به سالون می گوید: بنابر این سرمایه داران متخصص امور درمان هرگز دولت را دور و بر خودشان نمی خواهد، چون ممکن است انحصار آنها را تهدید کند. اگر دولت از آنها خرید می کرد و بین مردم و آنها واسطه بود – همانطور که دولتهای تقریبا هر جای دیگر دنیا هستند- توجه عموم مردم به مشکلات دولت برای بر پا نگه داشتن این صنعت (تجارت) درمانی جلب می شد و دیگر هیچ بهانه ای برای توجیه این شرایط جنون آمیزی که الان داریم نبود؛ آنوقت انحصار مالی آنها مورد حمله قرار می گرفت و تضعیف می شدند.
سالون* همچنین از وولف ، نظرش در مورد انتخابات ریاست جمهوری را جویا می شود. با توجه به اینکه پروفسور وولف در کتاب خود به صراحت گفته که دموکرات ها و جمهوری خواهان هر دو ایده های طرفدار سرمایه داری هستند که هم برای آمریکا و هم برای بقیه جهان مخرب هستند، مانند بسیاری از افراد دیگر در جناح چپ - که شامل طرفداران سابق مخالف اصلی بایدن در انتخابات مقدماتی ، یعنی سناتور دموکرات برنی سندرز از ورمونت- روشن است که وولف از مواضع چپ میانه بایدن ناامید است . به این ترتیب سالون می پرسد که آیا او فکر می کند که انتخاب بایدن و شکست دادن ترامپ به آمریکا کمکی خواهد کرد؟
در جواب به سالون، پروفسور وولف می گوید: "من فکر نمی کنم تفاوت عمده ای در برخورد با مشکلات اساسی بنیادی ایجاد شود، اما در برخورد با مجموعه ای از مشکلات دیگرنه چندان بنیادی یا کمتر ریشه ای تفاوت مهمی ایجاد می کند." " بنابراین برای من، شخصا " کاملاً واضح است که انتخاب آقای بایدن به جای آقای ترامپ دغدغه فکری ام نیست. من با افرادی که این انتخاب را انجام می دهند مشکلی ندارم، اما این موضع را حفظ می کنم که درمورد چگونگی مواجهه با انواع موضوعاتی که سعی می کنم در آن کتاب و کارهایی که به طور کلی انجام می دهم، به آنها بپردازم، آنچه از آقای بایدن می شنوم و می بینم، جوابگو نیست. دکتر وولف اضافه می کند: متاسفم که بگویم فکر می کنم، اشتباه او (بایدن) حتی در چهارچوب اهداف خودش نیز هست.
-----------------------------------
*سایت خبری سیاسی سالون
https://www.salon.com/category/news-and-politics
**MATTHEW ROZSA
Matthew Rozsa is a staff writer for Salon. He holds an MA in History from Rutgers University-Newark and is ABD in his PhD program in History at Lehigh University. His work has appeared in Mic, Quartz and MSNBC.
لینک مطلب به زبان انگلیسی:
افزودن دیدگاه جدید