رفتن به محتوای اصلی

تاریخ و تئوری تعاونیها بخش چهارم

تاریخ و تئوری تعاونیها بخش چهارم

زمینه های تاریخی

اصول راچدیل (Rochdale)

جنبش تعاونی اکیداً تعریف شده است و در ارتباط بسیار تنگی با اشکال دموکراتیک حاکمیت نسبت به اعضا قرار دارد. تعاونی فقط گروهی ساده از افراد نیست که در فعالیتهای اقتصادی خاصی همکاری می کنند. همکاری از این دست می تواند تحت اجبار حاکمیت نیز انجام شود؛ از برده داری تا سرواژ گرفته تا گروه های تحت حمایت دولت، مثلاً در چین، اتحاد جماهیر شوروی و کوبا. کار دستمزدی در یک جامعۀ دموکراتیک نیز نیازمند همکاری بین آکتورهای اقتصادی است. اما یک تعاونی به بسیارها بیشتر از همکاری نیازمند است، حتی زمانی که این همکاری به نحوی آزادانه و داوطلبانه تحقق یافته باشد.

جنبش نوین تعاونی تلاش دارد به مجموعه ای از اصول روشن و متجانس دست یابد که برای نخستین بار توسط اعضای تعاونی مصرف راچدیل فرموله شد. این تعاونی در سال 1844، در زمانی که حقوق کارگر و مصرف کننده بسیار محدود بود، توسط 28 بافنده در راچدیل انگلستان بنیان نهاده شد. تنها در سال 1852 بود که تعاونیهای مصرف در انگلستان مشمول مقررات قانونی شدند. اصول اولیۀ روچدیل که سازمانهای تعانی را تعریف می کنند، چنین اند:

  1. کنترل دموکراتیک (هر عضو یک رأی)،

  2. عضویت باز،

  3. منافع محدود سرمایه ای،

  4. توزیع سود و مازاد به تناسب مشارکت عضو در جامعۀ تعاونی،

  5. تجارت منحصراً نقدی (بدون استفاده از اعتبارات)،

  6. آموزش اعضا مبتنی بر اصول تعاونی،

  7. بیطرفی مذهبی و سیاسی.

برای "اتحاد تعاونی بین المللی (International Co-operative Alliance) ارگان رسمی هدایت کنندۀ تعاونیها، چهار اصل زیر از اصول راچدیل برای هدایت تعاونیهای عضو آن دارای اهمیت کلیدی اند:

  1. کنترل دموکراتیک (هر عضو یک رأی)،

  2. عضویت باز،

  3. منافع محدود سرمایه ای،

  4. توزیع سود و مازاد به تناسب مشارکت عضو در جامعۀ تعاونی.

و سه اصل دیگر مهم و ضرور تلقی می شوند.

واقعیت آن است که بسیاری از تعاونیها دارای دستورکار سیاسی یا مذهبی آشکاری اند، و بسیاری شان از اعتبار برای فروش استفاده می کنند. این آخری در بازارهای اقتصادی امروزی نقش حیاتی دارد و در غالب موارد طریق ترجیحی برای پرداخت است. ضمناً بسیاری از تعاونیها در عرصۀ آموزش سرمایه گذاری اندکی می کنند یا اصلاً نمی کنند.

 

کیبوتزها و تعاونیهای موندراگون

دو نمونۀ مهم از جنبشهای تعاونی ملی کیبوتزها در اسرائیل (نخستین کیبوتز در سال 1910) و انجمن تعاونیهای موندراگون اند، که این دومی در سالهای 1950 در اسپانیا پایه گذاری شد. جنبش کیبوتز* در اسرائیل بزرگترین گروه تعاونی در دنیاست. در پایان قرن بیستم 270 تا از این اجتماعات تعاونی با جمعیتی 120هزارنفری در اسرائیل وجود داشتند. کیبوتزها متعلق به اعضای آنها هستند، توسط اعضا اداره می شود و ترکیبی از تعاونی های کارگری، مصرف، تولید کننده و مالی را نمایندگی می کنند.

کیبوتزها در بدو امر اساساً به فعالیتهای کشاورزی اشتغال داشتند. اما امروزه فعالیتهای کارخانه ای و توریسم نقش مهمی را در اقتصاد آنها ایفا می کنند، که ناشی از افزایش فشارهای رقابتی بر آنهاست. بسیاری از کیبوتزها تعاونیهای کوچکی اند. شمار اعضای آنها از 50 تا 2000 تن در نوسان است. اما تعاونیهای مهمی نیز در میان آنها وجود دارند.

انجمن تعاونی موندراگون در اسپانیا با بیش از 160 شرکت عضو، در بخش تولید صنعتی، توزیع و مالی فعال است. شرکتهای عضو این انجمن حدود 80هزار نفر را در استخدام خود دارند. این گروه در سال 2006 به لحاظ تعداد کارگران در ردۀ هفتم اسپانیا قرار داشت. اما دست کم 20 درصد کارکنان گروه موندراگون عضو هیچ یک از تعاونیهای آن نیستند. اکنون جنبش کیبوتز نیز تعداد زیادی غیرعضو را در استخدام دارد. این روند در کیبوتزها در اثر کمبود حاد نیروی کار بسیار تشدید شده است، که این خود حاکی از عدم توانائی برای جذب اعضای کافی به جنبش تعاونی برای تأمین نیروی کار پاسخگوی تقاضاست. بنابراین هردوی این جنبشهای پرسابقۀ تعاونی بسیار افراد را در استخدام دارند که لزوماً پایبند به اصول جنبش تعاونی نیستند. این دو جنبش برای بقا و توفیق شان، ناگزیر بوده اند خود را با فشار دم افزون بازار تطبیق دهند.

 

* توضیح: در آینده در "جنگ کارگری" در بارۀ کیبوتزها، که محل منازعۀ بسیار بوده اند، خواهیم نوشت. در اینجا منظور صرفاً معرفی آنها به عنوان نوعی تعاونی است.

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید