نظام برنامه نویسی چپ در ایران در مجموع، چندان برمبنای کار کارشناسانه، تفکر و گزینش های راهبردی کارکردگرایانه استوار نیست. ویژگی های مهم این برنامه نویسی ها، از یک سو سیاست زده، محافطه کارانه و ناکارآمد است و از سوی دیگر بر اساس معیارها و ملاحظات درون سازمانی، جناحی و شخصی استوار است.
نظام برنامه نویسی چپ در ایران به لحاظ تاریخی و به دلیل شرایط سیاسی- اجتماعی و زیستی،عمدتا حاوی تبین شرایط و توصیف وتفسیر رویدادها، یعنی تحلیل وضع موجود است وهمچنین این برنامه ها در سطح چیستی و چرایی مسائل و مشکلات موجود باقی مانده واهتمام چندانی به طرح مباحث راهبردی و سیاستگزارانه قابل اجرا در پراتیک اجتماعی، در آنها مشاهده نمی شود.
برنامه سیاسی به روایت چپ سنتی ایران
در روایت چپ سنتی، تاریخ و جامعه تابع قوانین علمی واجتناب ناپذیر و جبری هستند، که نهایتا به سوسیالیسم منجر می شود. در این دیدگاه، برنامه سیاسی نه به عنوان یک موضوع مستقل، بلکه یک متغیر وابسته و ثانوی به شمار می رود.
برنامه سیاسی چپ سنتی در هر شرایطی تبین و تحلیل مبارزه طبقاتی گروه های محذوف جامعه، با سرمایه داران است. در این دیدگاه کارگران در راس این مبارزه طبقاتی قرار دارند و وظیفه نهائی آنها، رهائی همه اقشار دیگر از زیر نفوذ بورژوازی و ایجاد جامعه سوسیایستی است. در جامعه ای با مدل سوسیالیستی، گروه های محذوف جامعه و در راس آن کارگران، قدرت سیاسی را به دست می گیرند و با اعمال مدیریت دولتی و اجرای برنامه های اشتراکی و لغو مالکیت خصوصی، به طور فرسایشی بورژوازی را در جامعه حدف می کنند و راه برای بنای جامعه کمونیستی فراهم می شود.
برنامه سیاسی به روایت چپ دموکرات و ترقی خواه ایران
برنامه سیاسی چپ دموکرات، برمجموعه ای از ارزش ها و حقوق جهان شمولی استوار است که، از زمان انقلاب های قرن هجدهم در جهان، تا کنون مشخصه مدرنیته و پیشرفت تاریخی با تاکید بر دموکراسی ، عدالت اجتماعی،آزادی و برابری است.
در برنامه سیاسی چپ دموکرات و ترقی خواه ایران، دموکراسی پیش شرط کلیدی برای هر چیزی است که بتوان بدرستی آن را سوسیالیسم نامید، در این برنامه بدون سکولاریسم به معنی جدائی دین و دولت، هیچ دموکراسی نمی تواند وجود داشته باشد.
در یک کلام در روایت برنامه ای چپ ترقی خواه، دموکراسی نیازمند سکولاریسم و سوسیالیسم نیزنیازمند دموکراسی است ،به این دلیل اهداف راهبردی برنامه سیاسی چپ دموکرات درشرایط کنونی درایران، دموکراسی و سکولاریسم است و از آنجائیکه این اهداف عام هستند و گروه های وسیع سیاسی و اجتماعی دیگر نیز همین اهداف را دنبال می کنند، در نتیجه سازماندهی ائتلاف وسیع در ایران، اولین قدم در این راه است .
هدف برنامه ای چپ دموکرات از یک سو برپائی این ائتلاف و از سوی دیگر،تلاش برای ارتقاء جنبش سیاسی طبقه کارگر و تامین یکپارچگی مبارزاتی همه طبقات اجتماعی و نخبگان سیاسی متغلق به همه اقشار وگروه های اجتماعی در ایران هست.
در باره برنامهی سیاسی برای ارائه به کنگره دوم
تردیدی در این نیست که بر پایه اسناد، اهداف و آرمان های تعریف شده توسط حزب چپ ایران (فدائیان خلق) در کنگره وحدت و کنگره اول، این حزب را میتوان درمجموع در جایگاه چپ دموکرات و ترقی خواه ایران طبقه بندی نمود.
مطالعه گزارش سیاسی به کنگرهی دوم حزب چپ (ارزیابی از اوضاع سیاسی کشور و چشم اندازها) نشانگر این است که تا آنجا که به تبیین، توصیف وتشریح شرایط و رویدادها در ایران بر می گردد، در مجموع گزارشی منسجم و گویا ازشرایط پیچیده در ایران است.
اما شفاف سازی اهداف دربرنامه سیاسی، در مجموع کلی و فاقد تفکر و گزینش راهبردی است؛ به نظر می آید جهت گیری های جناحی و وجود چالش ها و تلاقی دادن دیدگاههای گوناگون، باعث غیر شفاف شدن اهداف وگزینش های راهبردی مهم مانند: "گذار از جمهوری اسلامی" ، " راهبرد ما" ، و" همکاریها و ائتلافها و اتحادهای ما" در این برنامه شده است.
وجود چالش ها و تلاقی دادن دیدگاههای گوناگون نشانه زنده بودن و پویایی یک حزب است، بنابراین وجود چالش و مجادله فی نفسه منفی نیست، بلکه مهم این است که محوراین چالش چه باشد.
بررسی گزینش های راهبردی در برنامه سیاسی برای ارائه به کنگره دوم ، نشانگر این موضوع است که محور این چالش مجادله بین طرفداران برنامه سیاسی چپ دموکرات و چپ سنتی است و نتیجه آن نیز مصالحه این دوگروه بر سر برنامه ای است که، فاقد شفافیت است.
ادامه دارد
افزودن دیدگاه جدید