یک هفته نفس در سینه حبس مانده بود. در دور اول انتخابات در شیلی، گابریل بوریچ، چپ دمکراتیک، تنها ۲۶ درصد از آرا را در مقابل ۲۸ درصد آرای آقای "کاست" ، نماینده راست افراطی و حامی سیاست های اقتصادی و اجتماعی پینوشه، به خود اختصاص داده بود.
در روزهای اخیر، با مرگ لوسیا هیریارت، همسر پینوشه، برخی از تحلیلگران پیروزی آقای “کاست”، آخرین وارث پینوشه را حتمی می دانستند.
آقای خوزه آنتونیو کاست وکیل ۵۵ ساله، بسیار کاتولیک و پدر ۹ فرزند است. او به خاطر عقاید افراطی خود علیه مهاجران، جامعه دگر جنس گرایان و سقط جنین شهرت دارد.
اما شیلی گابریل بوریچ را انتخاب کرد. او ۵۵.۸ درصد آرا را به خود اختصاص داد. رقیب راستگرای او توانست نظر موافق فقط ۴۴.۱ درصد مردم را به خود جلب کند.
رئیس جمهور منتخب ۳۵ سال دارد، او جوانترین رهبر یک کشور در جهان خواهد بود. اوحقوق خوانده و رهبر جنبش دانشجویی بوده است. دو سال پیش، تظاهرات دانشجویی سراسری که به رهبری او برپا شده بود دولت شیلی را با یک بحران سیاسی واقعی روبرو کرد. ده ها هزار جوان که از افزایش هزینه های زندگی خشمگین بودند، خیابان های سراسر کشور را در اختیار گرفتند و
به نظر می رسید که دولت "سباستین پینیرا" یک شبه سقوط کند. حمایت مردم از دولت او به زیر ۸ درصد آرا رسیده بود. اما بحران همه گیری کووید ۱۹، دولت او را نجات داد.
تحلیگر ها معتقد هستند که علت پیروزی قاطع بوریچ به دلیل مشارکت بیشتر مردم در دور دوم انتخابات بوده است. اکثریت مردم از بازگشت به گذشته، توسط یک نماینده راست افراطی که آشکارا با دیکتاتوری آگوستو پینوشه موافق است، می ترسند.
شیلی اولین کشور جهان است که در سال ۱۹۷۰ پیروزی آلنده، یک سوسیالیست دمکراتیک را که توسط انتخاباتی آزاد به قدرت سیاسی دست یافته بود را تجربه کرده است. البته بعد از ۳ سال با کودتای پینوشه سر نگون و خودکشی کرد.
پینوشه تا سال ۱۹۹۰ یکی از دیکتاتوری ترین و جنایتکارترین حکومت ها را بر شیلی حاکم کرد. در نهایت شیلی شاهد اولین "گذار دمکراتیک" از دیکتاتوری به دمکراسی بود و طی مبارزاتی سیاسی و مدنی گسترده ای، پینوشه به برگزاری یک انتخابات آزاد تن داد، که البته او امید جدی به پیروزی داشت ولی از آن انتخابات بازنده بیرون آمد و در ادامه شیلی دارای یک حکومت دمکراتیک شد. اما این آخر تراژدی شیلی نبود. این کشور به پشتوانه قانون اساسی بازمانده از دوران پینوشه، نئولیبرالیست ترین و خشن ترین جامعه بشری را به مدت سی سال تجربه کرد. تا اینکه در سال گذشته با پیروزی مردم در یک همه پرسی، آن قانون اساسیبه چالش کشیده شد.
امروز شاهد پیروزی یک "سوسیالیست دمکراتیک" دیگر در شیلی هستیم که با رای مردم و در طی یک انتخابات آزاد و منصفانه به قدرت سیاسی دست یافت. او امروز معرف اکثریت جامعه شیلی است ولی بر خلاف تجربه های شکست خورده سوسیالیستی جهان در گذشته، از تمامی امکانات و حقوق اجتماعی و سیاسی اقلیت راستگرای بازنده انتخاباتی اخیر کشور دفاع خواهد کرد تا امکان فعالیت سیاسی کامل داشته و امید خود را برای پیروزی در دور بعدی از دست ندهند.
او برنامه های بسیار خوب با مضمون سوسیالیستی را برای شیلی در نظر دارد: کاهش نابرابری با انقباض ثروت الیگارشی های ثروت مند در کشور، اصلاح نظام بازنشستگی، حمایت از محروم ترین طبقات اجتماعی تعدادی از عناصر برنامه او هستند. شعار اقتصادی او بر علیه اقتصاد نئولیبرالیستی حاکم عبارت است: «ثبات اقتصادی بله - اما با فقر و تبعیض کمتر»
به نظر می رسد اولین اقدامات او اطمینان دادن به بازار باشد تا اپراتورهای بین المللی را نترساند. او تصمیم دارد به نوعی حقوق اجتماعی مردم را افزایش دهد که ثبات مالی کلان کشور به خطر نیفتد. اصلاح "حق آب" دیگر اهداف او است.
از نظر سیاسی نیز نگاه او به مرکز و جستجوی آرا در میان اعتدال گرایان خواهد بود. یکی از موانع عینی در راه اصلاحات سوسیالیستی او عدم داشتن اکثریت در مجلس است.
در هر صورت او یک "سوسیالیست دمکراتیک" است و با یک انتخابات آزاد و منصفانه و ادواری به پیروزی رسیده و کوشش خواهد کرد که در دوره بعد نیز به پاس خدمات خوبش، مجددا رای مردم را کسب و به کارش ادامه دهد. در غیر از اینصورت باید قدرت را واگذار و مبارزه را مجددا در جایگاه اپوزیسیون ادامه دهد. او به عنوان یک رفرمیست چپ دمکراتیک به تغییرات و نهادینه کردن اهداف و مقولات برگشت ناپذیر "سوسیالیستی" در جامعه باور دارد و معتقد است که این امر تنها با حمایت ، مشارکت و رشد دمکراسی در جامعه امکان پذیر خواهد بود.
هرچند زمانی که با «گذار دمکراتیک» دیکتاتوری پینوشه پایان یافت، این رئیس جمهور منتخب فقط ۴ سال داشته ولی او در تاریخ مبارزاتی کشورش معلم بزرگی مثل آلنده را دارد.
این پیروزی را به او، مردم و جامعه شیلی و تمامی سوسیالیست های دمکراتیک جهان تبریک باید گفت.
افزودن دیدگاه جدید