در چند روز گذشته یک سلسله رخداد ها از جمله تلاش برای ربودن یک اسرائیلی و سپس دستگیری یک ایرانی در ترکیه، باعث شد که رویاروئی ها و درگیریهای روزمره اسرائیل و جمهوری اسلامی ايران با ر دیگر در صدر خبر ها قرار گیرد و همزمان باعث نگرانی نسبت به رویاروئی آشکار و خطر بروز جنگ، بشود. در زیر مکثی بر مواضع دو طرف.
بنی گانتس وزیر دفاع اسرائیل میگوید؛ اسرائیل آشکارا در صدد ایجاد یک سیستم دفاع هوایی مشترک، علیه ایران است. به بیان دیگر اسرائیل تلاش میکند در خاور نزدیک، به کمک آمریکا و با مشارکت کشورهای حوزه خلیج فارس " ائتلاف دفاع هوایی" علیه ایران بوجود آورد. اسرائیل ادعا میکند؛ کشورهای زیادی نسبت به حملات ایران اظهار نگرانی کرده و یا حتی خود را هدف حملات احتمالی ایران میدانند. این در حالی است که کشور های عربی، تاکنون از اظهار نظر آشکار و رسمی در این باره خودداری کرده اند. البته شایان توجه است که بایدن در صدد انجام سفری در ماه آینده به عربستان سعودی است و هستند محافل قدرتمندی در آمریکا که موفقیت این سفر را از جمله به توافقات احتمالی دو کشور حول مناسبات عربستان و اسرائیل می دانند و بایدن را به چنین توافقی تشویق می کنند.
اما آنچه تاکنون و آشکارا در حال پیشرفت است، روند نزدیکی اسرائیل با کشورهای عرب منطقه بهنام "صلح ابراهیم" میباشد. این روند از بیش از ۲ سال پیش بهشکل پیمان صلح میان اسرائیل و کشور های عربی، بهویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس آغاز شد. در ابتدا با امارات متحده عربی و بحرین، سپس با سودان و مراکش و اخيرا توافق مشترک عربستان و اسرائیل بر سر جزیرهای که امکان تردد کشتی به مقصد کشورهای ثالث را ممکن میسازد. پروژه "صلح ابراهیم" که در گام نخست شامل همکاری های اقتصادی، جهانگردی، فرهنگی، حمل ونقل و انرژی بود، اینک به همکاری سیاسی فراروییده، و زمینه برای همکاری نظامی، فراهم شده است.
اقدامات اعلام نشده!
همزمان با پیشبرد این روند، اسرائیل در هر فرصت و امکان در صدد ضربه زدن به مراکز استراتژیک و حذف فیزیکی فرماندهان سپاه و افراد موثر در پروژه هسته ای ایران، به بهانه و بهعنوان، عمل پیشگیرانه یا تلافیجویانه، است. از جمله در اخبار میخوانیم؛ دو نفر از کادر هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و وزارت دفاع ایران «در سانحه رانندگی» و «حین ماموریت» در نقاط مختلف ایران کشته شدند. پیش از آن هم سرهنگ پاسدار حسن صیاد خدایی هنگام رانندگی ترور شده بود. در دو اتفاق جداگانه ایوب انتظاری، متخصص برنامه موشکی و پهپادی جانش را «به طور مشکوک» از دست داد و علی اسماعیلزاده از فرماندهان نیروی قدس هم «بر اثر سانحه در منزلش» جان سپرد. از میان این موارد، ایران ترور حسن صیاد خدایی را به اسرائیل نسبت داده است. و پیشتر ترور دکتر محسن فخری زاده ملقب به پدر تکنولوژی هسته ای ایران که رویترز آشکارا آنرا به ماموران موساد نسبت داد و اسرائیل هم آنرا تکذیب نکرد.
طرف ایرانی
اسرائیل مشروعیت تلاشها و عملیات خود را، تدابیر دفاعی و حد اکثر پیشگیرانه عنوان میکند. اما جمهوری اسلامی از بیش از ۴ دهه محو اسرائیل را بهعنوان یکی از مولفههای سیاست خارجی و امنیتی خود اعلام کرده، و در عمل با حضور در سوریه و لبنان، با اسرائیل یا بهتر بگوئیم سرزمین های اشغالی توسط اسرائیل در جنگ ۶ روزه ژوئن ۱۹۶۷، هم مرز شده است. این کیفیت در عمل موجب تحریک آشکار اسرائیل شده تا سیاست های تبعیضآمیز خود نسبت به شهروندان عرب و فلسطینی را در پشت سپر دفاعی در مقابل جمهوری اسلامی پنهان کند.
میتوان با اطمینان گفت که تاکنون، سیاست های اسرائیل و جمهوری اسلامی نسبت به یکدیگر، برای هرکدام از آنها مانند یک ارمغان آسمانی بودهاست. جمهوری اسلامی خود را با آمریکاستیزی و اسرائیلستیزی تعریف میکند، و اسرائیل همین برخورد جمهوری اسلامی را در مشروعیت بخشی به اقدامات "دفاعی" و یا پیشگیرانه و در واقع توجیه برخی عملیات تروریستی خود پیش میبرد.
دکترین دفاعی هر دو کشور تاکنون به زیان صلح و امنیت منطقه و جهان بودهاست. و البته به زیان مردم هر دو کشور. سیاست خارجی دشمنتراش، نه تنها منابع و منافع ملی را بر باد داده، که ایران را در جهان و محافل بینالمللی منزوی کردهاست. در اسرائیل هم، بهدلیل درگیریهای دائم با فلسطینیها از یک سو و از سوی دیگر تبلیغات دولت مبنی بر خطر و ایجاد فضای ترس از جمهوری اسلامی، آن امنیت دلخواه و مورد نیاز شهروندان فراهم نیست.
سخن آخر اینکه، منافع ملی و امنیت ملی ایران در این است که، جمهوری اسلامی به تبلیغات علیه موجودیت اسرائیل و به سیاست موسوم به «عمق استراتژیک» خود در منطقه پایان دهد، با کشورهای همسایه، از جمله عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس، پیمان دوستی و همکاریهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، جهانگردی و تبادل انرژی ببندد.
در عین حال عملیات تروریستی علیه شهروندان هر دو کشور و از طرف و از سوی هر ارگان و یا دولت محکوم و مصداق نقض حقوق بشر و ترور دولتی است. متاسفانه این امر در اروپا و آمریکای شمالی فقط یکسویه محکوم میشود. استاندارد دوگانه برای حقوق بشر وجود ندارد.
سیاست خارجی کشور ما ضمن انتقاد از اسرائیل، باید همپای فلسطینیان و در دفاع از پایان دادن به اشغال سرزمینهای فلسطین عمل کند. این امر مادام که در سمت عادیسازی رابطه با اسرائیل و نهایتاً به رسمیت شناختن آن باشد، اثر بخشتر خواهد بود.
اگر واقعا بخواهیم برای مردم فلسطین کاری کنیم، در شرایط صلح با اسرائیل و معطوف کردن همه نگاهها به تضییع روزمره حق فلسطینی ها توسط اسرائیل، عملی خواهد شد.
۲۲ ژوئن ۲۰۲۲
مهدی ابراهیم زاده
افزودن دیدگاه جدید