رویدادی که ۲۳سال پیش در میان طیف بزرگی از دانشجویان ایران شکل گرفت و با سرکوب شدید، بهویژه در دانشگاه های تهران، تبریز و اصفهان روبرو شد، روز ۱۸ تیر به عنوان روز دانشجو، در کنار ۱۶ آذر، در مبارزات دانشجویی ایران ثبت تاریخی شد. آنچه زمینه ساز این روز بود و وقایعی که پس از آن رخ داد، موجب گسست امید دانشجویان از اصلاحطلبان درون حکومت ایران شد.
تجربیات بیشماری در زندگی، جامعه و دانشگاه به ما می گویند که در دوره ای فعالیت ها و حرکات دانشجویی در دانشگاه تشدید می شود و رو به اوج می روند و در دوره ای نیز آرام می شود. آرامش اخیر را با وجود همزمانی آغاز به کار دولت رئیسی و شیوع کرونا -و در نتیجه تعطیلی موقت دانشگاهها- نمی توان به معنی افت دوباره جنبش دانشجویی ایران ارزيابی كرد. نمی توان انتظار داشت جنبش دانشجویی مدام در حال برگزاری ميتينگ و تجمع باشد. دانشجویان به دلیل ویژگی های جوانی، آزادیخواهی و عدالت طلبی مصمم به حركت و نوجویی هستند و نیز بخش بزرگی از افكار عمومی در حال تفكر و عبور از سیاست ها و راهكارهایی تجربه شده و شکست خورده مانده از گذشته می باشند. گفتمان های قبلی تغییر کرده اند و فضایی دیگر در جامعه در حال شکل گیری و تغییر است. نشانه های عبور از اين دوران گذشته به چشم می آید و جامعه دارد به نتايج و راه حل های تازه ديگری می رسد. اين ها نشانه های امیدواركننده ای در سطوح مختلف جامعه است. البته پیش بینی آینده جنبش دانشجویی کار بسیار سختی است. اما رویکردهای دموکراتیک و سمتگیری ها، نارضایتی ها و نافرمانی طیف ها، طبقات و اقشار مختلف جامعه و وضعیت وخیم معیشتی و بی آینده گی، مردم را در برابر نظام حکومتی جمهوری اسلامی قرار داده است و این روحیه و رفتار را می توان به راحتی تشخیص داد.
رویداد ۱۸ تیر ۷٨، نقطهی عطفی در جنبش دانشجویی ایران است. پس از آن به مرور بخشی از بدنه دانشگاه و جوانان فعال در بیرون دانشگاه از توهمات اصلاحطلبانه و امید بستن به بخشی از حاکمیت دست شستند و رویکرد شان به جنبشهای اجتماعی جلب شد. بعد از آن تشکل های مستقل دانشجویی دیگری بوجود آمدند و در دانشگاه ها تقویت شدند. این نیروها به لزوم تغییر از پایین و در جامعه اعتقاد داشتند. جنبش دانشجویى بعد از سال ها خاموشى دوباره با سازماندهى و سيمايى جديد و با رهبرانى تغيير يافته، وارد فعاليت سياسى- اجتماعى در جامعه دانشگاهى شد. دانشجویان، نيرويى بودند كه با حكومت ايدئولوژيك و اسلامى ايران هماهنگى و همراهى نداشتند. آنان به يك عبارت مطالبات غيردينى و اين دنيايى داشتند و براى امروزى زيستن خواهان آزادى هاى وسيع اجتماعى بودند. وجود اينترنت و دسترسى به ارتباط با جهان خارج باعث گرديد كه آنان بيش از هر دورهاى از خط قرمزهاى حكومت اسلامى بگذرند.
همه فاكتورهاى فوق در ادامه باعث گرديد كه حاكميت در كل به اين ارزيابى برسد كه ديگر از نيروى جنبش دانشجویى براى تقويت حاكميت بهرهمند نخواهد شد و به اين نتيجه رسيد كه با ايجاد موانع براى كاهش ارتباط دانشجويان با جامعه مدنى نقش و امكان تاثيرگذارى اين نيروى موثر اجتماعى را در جامعه هرچه بيشتر کاهش دهد. براى زمينى كردن چنين سياستى مىبايست به هر ترتيبى كه امكانپذير است، این نقش را فعالانه پیش ببرد.
ما ديگر در دانشگاههاى سراسر كشور با جنبش دانشجویى يا با تشكل سراسرى دانشجویى كه حكومتى باشند، مواجه نيستيم. جريانات دانشجویى عموما در برنامهها و پروژههاى خود همواره از آزادى، دمكراسى، جمهوريت، حقوق بشر، لائيسيته، نقد و استقلال از قدرت حمايت همهجانبه مى كنند و اين را هم حكومت خوب مىداند.
امروز هم دولت رئیسی همانند دول قبلی جمهوری اسلامی با تمام قدرت، نيروهاى سركوبگر خود را در دانشگاهها به كار گرفته است تا بلكه صداى آزادىخواهى و استقلال طلبى را از دانشگاهها خاموش كند. در همه دوران فعالیت مستقل دانشجویی، نوك حمله نهادهاى بنيادگرا و متحجر رژيم و از جمله روحانيت، دولت و كل حاكميت عليه نيروهاى سكولار كه اکثريت دانشجويان را در درون دانشگاهها تشكيل مىدهند، متمركز شده است.
اتکا به درون دانشگاه و استقلال آن يكى از موارد مهم و اساسى است كه مجموعه فعالين دانشجویى مناسب است در مبارزه مشترك از فردای بازگشایی دانشگاه ها به آن تكيه كنند. زيرا در اينجا منافع دانشگاه به عنوان موضوع اصلى همه دانشگاهيان مطرح مى باشد. دوم ارتباط با صدها تشكل كوچك و بزرگ دانشجویى در سطح دانشگاههاى كشور كه در سطوج مختلف سياسى، صنفى، فرهنگى، اجتماعى، علمى، تخصصى، ورزشى، تفريحى، هنرى و غيره به صورت محدود و گسترده با امكانات كم و زياد فعاليت مىكنند را بايد هر چه بيشتر گسترش داد. دانشجويان فعال بايد ارتباط و پيوند خود را با چنين تشكلهايى افزايش دهند زيرا براى مقاومت و مقابله با توطئه هاى دولت و دستگاههاى عريض امنيتى و اطلاعاتى، اقدام مشترك ميان نحلههاى مختلف دانشجویى مى تواند فشارها و آزار و اذيتها را كاهش دهد. در واقع اشتراك مساعى بر سر خواستههاى حداقل دمكراتيك مىتواند از ضربه پذيرى وسيع نيروىهاى دانشجویى جلوگيرى كند. پس دفاع از منافع عمومى دانشجويان باعث ايجاد تلاش در جهت همكاری هاى مشترك و عمومى مى شود. راه مقابله با سرکوب و ترفندهای حاکمیت همصدا شدن هر چه بيشتر دانشجويان و فعالين تشكلهاى دانشجویى بر سر يك سرى اصول و توافقات مشترك دمكراتيك حداقل كه بشود بر اساس آن در سطح دانشگاهها اقدام و فعاليت عمومى انجام داد، مىباشد.
در ویژه نامه «امتداد»، به رویداد ۱٨ تیر ۷٨ خواهیم پرداخت. در این ویژه نامه به نسل های مختلف دانشجویی مراجعه شده تا نظرات و تحلیل هایشان را در ارتباط با رویداد ۱٨ تیر ۷٨ انتشار دهند. علاوه بر این مصاحبه ها، مقالاتی به اصلی ترین مسائل مربوط به دانشگاه از مقطع ۱٨ تیر ۷٨ تا امروز اختصاص یافته است تا با روندهای کنونی مبارزات دانشجویی از نزدیک آشنا شوید. ویژه نامه "امتداد" در موقعیت های مختلف بر حسب ضرور انتشار خواهد یافت.
افزودن دیدگاه جدید