با گذشت هر روز از روند جنبش انقلابی "زن، زندگی، آزادی"، ایستادگیجامعه در برابر حکومت دینی - امنیتی – نظامی – رانتی جمهوری اسلامی، دامنه و اوج بیشتری میگیرد. ارادهی این خیز و نیز استواری بر سر گذر از این حکومت را، آن جوانانی نمایندگی میکنند که با بدل کردن خیابان، دانشگاه، مدرسه و محل کار به سنگر مبارزاتی، از پشتیبانی همگانی و دستکم معنوی ملت برخوردارند.
در برابر، نیروی میدانی جنبش، چهرهی نظام سرکوبگر را در آن اونیفورمپوشها و لباس شخصیهایی میبیند که مجری سیاست سرکوباند. در مصاف میدانی میان نیروی مقاومت اجتماعی و ضد مقاومت حکومتی، حکومت در پاسداران مسلحبه گلولهی ساچمهای و جنگی، انتظامیهای باتوم بهدستو دستبند بر کمر، ونسوارها و بسیجیهای موتورسوار گسیل به میدان است که خود را به رخ میکشد.
در چنین شرایط از رودررویی، مخاطب قراردادن ماموران نظامی، انتظامی، بسیج، اطلاعاتی و ضابطین قضایی نیازی مبرم است. روشنگری در این زمینه و پیگیری کارزار هوشیارسازی و هشداردهی و سیاست تشویق و اخطار در قبال آنان، رکن مکمل جنبش انقلابی جاری به شمار میرود. فاصله انداختنمیان مجریان قوهی قهریه و آمران پنهان در پشت آن را، از شروط موفقیت جنبش بدانیم.
خطاب به پرسنل سپاه پاسداران!
شما را به درستی چنین آموزش دادهاند که ماهیت سپاه، پاسداری از انقلاب اسلامی (همان جمهوری اسلامی) است. اما مهم است بدانید که وجود آن، هیچ ربطی به حراست از حریم ملی ایران ندارد. تردید نکنید که نهاد منفور عرصهی خدمت شما، از نگاه مردم، نماد سرکوبگری در داخل و ماجراجوییدر خارج است. شما پرسنل این نهاد سرکوبگر در معرض آخرین آزمونها هستید. تا دیر نشده بهخود بیایید!
بدانید این نیز دروغ محض است که با لغو نظام، پرسنل سپاه خانه خراب و بیکار خواهد شد. چنین نیست؛ با برکناری جمهوری اسلامی، مسلماً دیگر نهادی به نام سپاه نخواهد بود اما آن بخش از پاسداران که دستشان به جنایت آلوده نباشد، خدمت به کشور را با ادغام در ارتش ادامه خواهند داد. فقط کادرهای جنایتکار و دزدهای فربه در نهادهای اقتصادی این نهاد است که باید پاسخگوی اعمال خود باشند.
پس در برابر مردم نایستید. از ادامهدادن به عملهگی برای رژیم بپرهیزید. به کنارهگیری از آن بیاندیشید و دستکم از اجرای دستورات بالادستی، با هر روش که خود تشخیص میدهید، به سرپیچی برخیزید. شما اگرچه در خدمت منفورترین نهاد این نظام تبهکار قرار دارید، اما بسیاریتان ناشی از نیاز معیشتی است که شکار این نهاد مخوف شدهاید. با برگشت به آغوش مردم، شرافت شهروندی را پاس بدارید.
خطاب به نیروی انتظامی!
شما انتظامیها خوب میدانید که نظام حاکم، وظایف ضد انسانی شرمآوری برایتان تراشیده که هیچ ربطی به حفظ امنیت جامعه ندارند. نظام، شما را مجری رفتارهای کثیفی میخواهد که قابلیت مصرفشان فقط برای حفظ نظم ولایی این نظام است. با پوست و گوشت خود لمس میکنید که شما را بیش از هر فرمانبر دیگری به جان مردم انداختهاند. چرا نباید به چرایی این وضعیت بیندیشید؟
شما در همانحال غیر تحقیر و سختی معیشت، نصیب دیگری از این نظام ندارید. آیا باید به فرمان سرکوب عمل کرد و بر فردای مکافات نزدیک چشم پوشید؟ بدانید که مردمان آزار دیده، نام هر آسیب رسان را میدانند، به چهره میشناسند و اعمال و رفتارها را به ذهن میسپارند. یقین بدارید که بد و خوبها ثبت میشوند. این نظام هم مانند دیگر نظامهای دیکتاتوری رفتنی است، اما جوردیدگان هستند و میمانند و حساب پس میگیرند.
البته هر شهروند منصفی دشواریهای موقعیت شغلی شما را میفهمد و به این نیز آگاهی دارد که بیشترینهی شما بخاطر امرار معاش است که لباس مامور انتظامی بر تن کردهاید. اما شما هم بدانید که در زمان تصفیه حساب، هیچ مامور انتظامی نمیتواند به بهانهی "مامور و معذور بودن" وحشیگریارتکابی علیه مردمان را توجیه کند. به خود بیائید و همدست اجرایی آمران سرکوب و کشتار نشوید.
خطاب به بسیجیها!
بخشی از شما پا به سن گذاشتههایی هستید که اگر زمانی برای دفع متجاوز جنگی از خود گذشتید، اکنون اما تیغ بر روی مردم کشور میکشید. بخش بیشترتان هم جوانان یا نیمسالانیهستید که در ازاء امتیازاتی حقیر یا به دلیل اعتقاداتی که با آنها شما را فریب داده اند، دستورات روسای میلیاردرتان علیه کودکان و جوانان ایران را اجرا میکنید. متوجه هستید که در چه گنداب پلشت و پلیدی دست و پا میزنید و میدانید مردم شما را "بی شرف" مینامند؟
شما بسیجیها، از اعماق جامعه میآیید ولی در صف مقدم توحش علیه جامعه قرار دارید. چرا جوانان را بخاطر مبارزه برای فردایی بهتر از جمله برای شما فقرزدههای فریب خورده میکوبید؟ چرا میزنید، زخمی میکنید و حتی میکشید و یا میربائید و تحویل زندانبان میدهید؟ میدانید هم محلهایها و همشهریهایتان نام و آدرستان را میدانند و شما را به چهره و اعمالتان میشناسند؟
بیایید و از سرکوب دست بردارید. بدانید که مردم دل رحماند و هر پشیمان از اعمال زشت و شرورانه را به بزرگی خود میبخشند؛ اما فقط هم تا یک زمان و نه در هر زمانی که دیگر دیر شده باشد. اگر هم فکر میکنید اربابانتان پاسداران دیناند، حاصل حکومت دینیشان را بنگرید و تیرهروزی خود وهمگان را ببینید. به خود بیایید و نگذارید این حکومت زور و زر، شما را در خدمت خود گیرد.
خطاب به ارتشیهای امید مردم!
جمهوری اسلامی هیچگاه به ارتش اعتماد نکرده است، اما نیت سوءاستفاده از ظرفیتآن را دارد تا به اتکای خودشیرینی برگماردههای مزدور در سرفرماندهی و به پشتوانهی سپاه دردانه، شما پرسنل رادر برابر مردم قرار دهد. گرچه هنوز پروژهی گسیل ارتش علیه جنبش کلید نخورده، اما اعلام محکومیت تظاهراتو تهدید معترضین از سوی فرماندهان سطح بالای ارتش، قسماً ایجاد آمادگی روانی در صفوف آن برای سرکوبگری مردم است. به ویژه خطر اعزام نهاد شما به مناطقی مانند کردستان جدی است.
شما ارتشیان که بیشترتان متعلق به اقشار محروم جامعهاید و بر ضرورت بقای کماکان ارتش در پسا جمهوری اسلامی ولو با انجام تحولاتی در ساختار و بافتار آن واقفاید، هم اینک در موقعیت حساسی قرار دارید. هم جمهوری اسلامی در صدد قراردادن شما مقابل مردم است و هم مردم در برابر این نظام سرکوبگر چشم امید به شما دارند. شما متعلق به ایران هستید و چون ایران میماند شما هم میمانید.
حساسیت وضعیت و وظیفه خود را دریابید. وظیفە شما نە سرکوب مردم معترض بلکە دفاع از ایران و مردم آن در مقابل تهاجم و تجاوز خارجی است. تن بە دستوراتی کە از شما می خواهد مردم خودتان را سرکوب کنید، ندهید. در تعهد به مردمی که با شعار "زن، زندگی، آزادی" برای رسیدن به دموکراسی و عدالت پا در میان نهادهاند، به هر طریقی که خود تشخیص میدهید در خود و هم قطارهایتان، روحیه بودن و ماندن در کنار این مردم تولید و تقویت کند. برای آنکه بدل به وسیلهی سرکوب نشوید و حتی علیه سرکوب باشید، فردا را از امروز باید تدارک ذهنی و عملی ببینید.
افزودن دیدگاه جدید