در طی دو روز گذشته جمهوری اسلامی اعدام بلوچ های زندانی را با سرعت بیشتری به اجرا درآورده است. حدود ده زندانی بلوچ از چابهار و ایرانشهر گرفته تا زاهدان و زابل و مشهد به دار آویخته شده اند. در بین قربانیان این اعدامهای بیرویه کسانی هستند که بیش از ١٢ تا ١۳ سال پیش محکوم به اعدام شده بودند. اما معلوم نیست چرا حکم اعدام آنها در کنار بقیه زندانیان بلوچ هم اکنون اجرا می شود. بر طبق گزارشهای نهادهای حقوق بشری بیش از یک سوم کل اعدامیهای کشور از بلوچها هستند. حدود یک سوم کشته شده های اعتراضات هفته های اخیر نیز بلوچ هستند. بلوچستان از نظر شاخص های توسعه همواره در قعر جدول قرار دارد. اما از نظر اعدام و کشته شدن توسط نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی در صدر جدول آمار قربانیان قرار دارد. جمهوری اسلامی ثابت کرده است که کینه و دشمنی عمیقی با بلوچها دارد. اعدامهای فله ای بلوچ مسبوق به سابقه است و نگارنده در طی حداقل دو دهۀ اخیر بارها در بارۀ چنین کشتارهای جمعی زندانیان بلوچ مطلب نوشته و سخن گفته ام؛ زیرا رژیم خونریز جمهوری اسلامی دیواری کوتاه تر از دیوار بلوچ سراغ ندارد.
متعاقب جمعه خونین زاهدان و کشتار خاش و بعد از شکست هیئت اعزامی خامنه ای به استان سیستان و بلوچستان، و عدم همراهی علمای اهل سنت با رژیم و همچنین ادامه اعتراضهای مردم بلوچ علیه نظام و شعارهای تند و آشتی ناپذیر آنها و همچنین پیوستن زنان بلوچ به جمع تظاهرات کنندگان مرد بلوچ در روز جمعه گذشته، انتقامجویی خونین رژیم علیه بلوچ و بلوچستان عمیقتر شده است. بدین صورت رژیم می خواهد نوعی انتقامجویی و اسیرکُشی علیه بلوچ بکند. این در حالی است که در جمعه چهار آذر، اگرچه کسی در زاهدان کشته نشد، اما تعداد زیادی از معترضان بلوچ با شلیک گلوله جنگی و ساچمه ای زخمی شدند. بر خلاف قوانین جمهوری اسلامی برخی از خانواده های بلوچ از اعدام عزیزان خود اطلاعی نداشتند و لذا موفق به "آخرین دیدار" نشدند. شوربختانه به استثنای موارد سوء استفاده ابزاری از کشته های بلوچ در روزهای جمعه، اکثر رسانه ها نسبت به کشتار بلوچها در زندان با بی خبری یا بی تفاوتی از آن عبور می کنند؛ زیرا آنچه که به جایی نمیرسد فریاد بلوچ است.
افزودن دیدگاه جدید