«روح زمانه»، عنوان کتابی از دوست دیرینهام حسین سازور است که بعد خواندن یک نفس آن، به تحسین ذهن شفاف و نگاه ریزبین او برخاستم. سازور با قلمی شیوا و بیانی دلنشین در کتاب ١٣٠ صفحهایاش، به خاطرات سیاسی همه واقعی خود طی ٧ سال پیش از انقلاب، جانی تازه بخشیده و «زمانه»ی نسل ما را در شکلی جذاب به علاقمندان تاریخ آن روزگار عرضه کرده است.
گرچه گرد آوردههای حسین در این رمانگونه، برای چون من هم نسل و هم سنگر وی بازتاب خودزیستههایم است و لذا نه ناآشنا، با اینهمه اما عطر و طراوت نشسته در لابلای برگهای کتاب به طرز شگرفی همان گذشته را به روشنی در ذهن هر آن زمانی بازمیآفریند! همین خود، گواه از اصالت ترسیمی میدهد که زیر قلم مو رفته و «روح زمانه»ی آن دوره در ترازوی عقل امروزین نشانده است.
کلام کتاب صمیمی است و نگارندهی اثر ضمن پرهیز از خودسانسوری در وصف وقایع، اما در داوری نسبت به پرسوناژهای "زمانه"، از در انصاف وارد شده است. حسین از هیچ ضعف نشتکرده از آن زمان در گوشههایی از ذهن خویش نمیگذرد، بی آنکه بخواهد فرد ناتوان را بکوبد. او اما در هنگامهی مرگ و زندگی آن «زمانه»، به احترام توانمندان تاریخی مدام کلاه از سر برمیدارد.
صحنههایی که زیر ٧٠ عنوان در این کتاب جمعآوری شدهاند، هر یک با بار و معنای خاص خود پردهای از نمایش «زمانه»اند و نویسنده بگونهی موجز، از طریق آنها کمدی درام روزگار ما را به نمایش میگذارد تا خواننده گاه بگرید و جایی هم بخندد. حسین با در آیینه نشاندن حوادثی که خود یا یک پای ماجرا و یا نظارهگر تیزبین آنها بوده، همزمان حس عاطفه، احترام و خشم در آدمی برمیانگیزد.
هر کتاب خاطره که از هستی «زمانه»ی همروزگار ما عکس برمیدارد، به همت صورتبندی نگارنده از مشاهداتش، ارزش تاریخی خود دارد و لازم است که قدر بیند. همگی آنان همانندیهایی با یکدیگر دارند، زیرا که نهایتاً از زمانی واحد سخن میگویند. اما هر کدام هم خودویژهاند، چون از تجربهی خاص برمیخیزند. زیبایی این تنوع که گاه متضاد مینماید در تفاوت زاویه دید به رویدادهاست.
نوشتهی حسین سازور هم ضمن اینکه در ارایهی تصویری عام از مبارزات دههی نخست پنجاه، در تشریح تلخلحظههای شکنجههای طاقتفرسای آن دوره و گذران زندگی در زندانها بسیار موفق است، اما خودویژگیهایی هم در خود دارد که امتیاز خاصی برای آفرینندهاش به شمار میآید. بر دو تای آنها انگشت مینهم، بی آنکه لزوماً وارد جزئیات آنها شوم. برداشت مشخص را بر عهدهی خواننده میگذارم.
یکی اینکه حسین در دورهی دستگیری اول خود که دربرگیرنده زمستان ٥١ تا ٥٢ است، چند زندان مختلف را میچرخد و زندان را با بهرهمندی از آموزههای کادرهای استخواندار و مجرب ترک میگوید. اهمیت تصویرگری خاطرات این دورهی وی، به نقش آفرینی آزاد شدههای این مقطع زمانی در حیات سازمان بعداً متبوع اوست که سازمان ضربه خوردهی ٥٠ توانست با آنها خود را بازسازی کند.
دیگری هم خاطراتی که حسین از دیدارها و گفتگوهایش طی سال ٥٤ با «سیروس» (بهمن روحی آهنگران) نقل میکند. یادآوریهای سازور در این زمینه، چه بخاطر جایگاه حساس بهمن در سازمان و چه اینکه سازمان در این زمان پا در دگردیسیهای نظری و سیاسی مهم ولو هنوز نه چندان شفاف گذاشته بود، ارزش تاریخی ویژه دارد.
بنا به شناخت و برداشتی که از دوستم حسین سازور دارم، علاقمندم خاطرهنویسی او را شروع تلقی کنم تا ادامهاش را در خوانش تحولات فکری سازمان چریکهای فدایی خلق آن زمان بیابیم که خود از نزدیک شاهدش بود. با دست مریزاد به حسین عزیز، موفقیت بیشتر او در بازگوییها را خواهانم؛ او بیشتر به تاریخ خدمت خواهد کرد اگر شنیدهها و اندیشیدههای خود در این زمینه را از سینه بیرون دهد.
بهزاد کریمی ١٣ بهمن ماه ١٤٠١ برابر با ٢ ژانویه ٢٠٢٣
افزودن دیدگاه جدید