پس از منتشر شدن عکسی از پرویز ثابتی، نفر دوم ساواک در رژیم پهلوی، بحثها در شبکههای اجتماعی و رسانهها درباره ماهیت شکنجه در نهاد امنیتی سرکوب متعلق به حکومت پیش از انقلاب ۵۷ بالا گرفت و بسیاری از طرفداران سلطنت، اعمال شکنجه در ساواک را نه تنها مشروع خواندند، بلکه با دلایلی چون مقابله «با تروریستها» سعی داشتند آن را توجیه کنند.
بر اساس کنوانسیون «منع شکنجه» سازمان ملل متحد مصوب سال ۱۹۴۸ میلادی، «شکنجه» به هر عمل عمدیای گفته میشود که در اثر آن درد یا رنج شدید جسمی و روحی علیه یک انسان به منظور کسب اطلاعات یا گرفتن اقرار از او یا از شخص ثالث اعمال شود.
این کنوانسیون نه تنها شکنجه را غیرانسانی دانسته، بلکه ماده دو این کنواسیون تصرح میکند که «هیچگونه شرايط استثنايی مثل حالت جنگی يا تهدید به آن، ناآرامیهای سیاسی داخلی، با هر گونه وضعيت فوقالعاده عمومی نمیتواند به عنوان دستاویزی برای توجیه شکنجه مورد استنناد قرار بگیرد.»
امیرحسین بهبودی، کسی که هم در دوران شاه و هم بعد از انقلاب به دلیل فعالیتهای سیاسیاش زندانی شده است، به زمانه درباره تجریباتاش از شکنجه میگوید و به این پرسش پاسخ میدهد که چرا دادخواهی در زمینه شکنجه شامل مرور زمان نمیشود و بعد از گذشت سالها هم پرداختن به آن امری ضروری است.
◼️ گفتوگوی زمانه با امیرحسین بهبودی را بشنوید:
امیرحسین بهبودی در دوران شاه وقتی به زندان افتاد بارها مورد شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفت. او میگوید بارها به تخت بسته شد و با کابل به کف پاهایش ضربه میزدند تا وادار به اعتراف شود.
بهبودی میگوید اگر کسی میخواست شکنجه نشود و اعتراف کند، به او میگفتند انگشتاش را بالا ببرد تا بازجو شکنجه را تمام کند، زیرا دستها و پاهای زندانیان را به تخت میبستند. به گفته امیرحسین بهبودی وقتی بر اثر ضربات کابل کف پای او زخم شده بود آن را پانسمان کردند، اما با این وجود شکنجهها تا زمان اعتراف ادامه پیدا میکرد و روی پانسمان هم شلاق میزدند که باعث میشد حفرهای در کف پا ایجاد شود.
بعد از انقلاب فردی از طریق روزنامه کیهان یا اطلاعات با امیرحسین بهبودی تماس میگیرد و از او میخواهد تا در بازجو ساواک که بازجوی بهبودی هم بوده است، شرکت کند. امیرحسین بهبودی میگوید اما چون به دادگاههای انقلاب اعتماد نداشته و آنها را واجد صلاحیت ندانسته است، از شرکت در این دادگاه و شهادت علیه بازجوی ساواک امتناع کرده است.
امیرحسین بهبودی در پاسخ به این ادعا که شکنجه «فقط علیه چریکها و تروریستها» اعمال میشد، میگوید این ادعا صحت ندارد و حتی قبل از آغاز «مبارزه مسلحانه هم شکنجه علیه زندانیان سیاسی اعمال میشد» و تفاوتی وجود نداشت بین کسی که با یک کتاب بازداشت شده یا با اسلحه. او در همین زمینه به بازداشت و شکنجه هنرمندان، شاعران و نویسندگانی چون احمد شاملو و سعید سلطانپور اشاره میکند و میگوید او به دلیل کتاب «دستهای آلوده» بازداشت شده است.
امیرحسین بهبودی در پاسخ به این پرسش که چرا دادخواهی زندانیان سیاسی دوران شاه ناتمام مانده میگوید یکی از معضلات این است که سیستم حکومتداری باید عوض شود نه آدمها. به باور او در سالهای ابتدایی پس از انقلاب ضدسلطنتی، فرهنگ دادخواهی در میان جامعه مدنی ضعیف بود.
افزودن دیدگاه جدید