رفتن به محتوای اصلی

نگاهی به کتاب «بر بال های آرزو» دفتر دوم

نگاهی به کتاب «بر بال های آرزو» دفتر دوم
مهاجرت رهبران و بخشی از اعضاء سازمان فدائیان(اکثریت) به اتحاد شوروی سابق

کتاب"بربال های آرزودفتر دوم که" به مهاجرت رهبران و بخشی از اعضاّء سازمان فدائیان "اکثریت" به اتحاد شوروی (سابق) اختصاص دارد به قلم نقی حمیدیان و توسط "نشر باران" در سوئد انتشار یافت. اهمیت این کتاب از آن جهت است که بخش مهمی از تاریخ فدائیان "اکثریت" را در یکی از حساس ترین برهه های تاریخ معاصر ایران با جزئیات به تصویر کشیده ودر نگرشی چند وجهی جوانب متنوع و پند آموز فعالیت های نظری، سیاسی و تشکیلاتی آنان در مهاجرت را مورد نقد و برسی قرار داده است.

حمیدیان که خود در کوران حوادث آن سالها حضوری فعال داشته است با احساس مسئولیت طی سال ها به کاوش پرداخته ودر حد توان، تاریخی مستند از دوره اقامت هفت ساله فدائیان "اکثریت" در شوروی(سابق) وتاثیرات آن بر افکار، ارگان ها و اعضای سازمان ارائه داده است. علیرغم انتقاد حمیدیان به عدم امکان دسترسی کامل به اسناد سازمان، اواما با تلاش خستگی ناپذیر در گردآوری اسناد این مسئولیت اخلاقی را یک تنه بعهده گرفته و از پس آن به خوبی بر آمده است.

حاصل تلاش او از این جنبه مهم است که گنجینه ای غنی اززندگی و مبارزه فدائیان "اکثریت" در این دوره را به تصویر کشیده ودر خلال آن، جا بجا با نگاهی انتقادی سیاست ها و مناسبات درون سازمان و همچنین جامعه و حزب کمونیست شوروی را به نقد کشیده است.

او که از بدو ورود به شوروی بخوبی دریافت که دانسته های قبلی اش در باره شوروی که عمد تا از ادبیات حزب توده ایران کسب شده بود با واقعیات "سوسیالیزم عملا موجود" در تناقض است، به شناخت مستقلانه همت گمارد و به همراه تنی چند از یاران هم فکرش به باز نگری اساسی در مبانی نظری - سیاسی سازمان پرداخت. زندگی در جامعه ی آنروز شوروی و مشاهده واقعیات زندگی مردم در او و هم فکرانش انگیزه ای قوی در فهم و نقد "سوسیالیزم عملا موجود" شد. در این هنگام شرکت او در آموزش حزبی در مسکو در زمانیکه نطفه های رفرم در حزب کمونیست شوروی جوانه میزد، بر سرعت تحولات فکری او و همفکرانش افزود و در بیان نواقص و کمبودهای جامعه و زیر سئوال بردن بسیاری از مبانی نظری صراحتی آمیخته با احتیاط یافت. به مرور آنها درمی یافتند که ساز و کار حزب کمونیست و ساختارهای جامعه ی شوروی نمیتواند منشاء و زمینه ساز جامعه ای دموکراتیک و مدرن باشد. در حالیکه کرامت انسانی و آزادی فرد قربانی اقتصاد دولتی شده بود، طی زمان انسان هائی مطیع و بی تفاوت و فاقد هرگونه انگیزه پیشرفت پرورش یافته بودند. سرمایه اجتماعی و جامعه ی مدنی به معنای مدرن آن وجود نداشت و انبوه انسانهای مسخ شده در هزاران انجمن و شورای حکومتی که در خدمت بروکراتها برای قرار گرفتن در مدار منافع رانتی بود ثبت نام شده بودند. در این رهگذر احترام به کرامت انسانی، آزادی و دموکراسی بعنوان مهم ترین سنگ بنای پیشرفت وتعالی انسانها و پیشرفت وترقی جامعه به فراموشی سپرده شده بود. حمیدیان در جای جای کتابش آثار مخرب حکومت ایدئولوژیک بر افراد و جامعه ی شوروی را به نقد میکشد و با مثال هائی واقعی خواننده را همراه میکند. آرمان هائی شریف که نیروئی عظیم را به میدان آورد و طی سالیان دراز رنج و دردی باور نکردنی را به مردم تحمیل کرد.

خشم ناشی از این تجربه تاسف بار برای آرمان خواهی چون او، که همه چیز خود را در راه تحقق خواستهای انقلابی اش گذاشته بود، هنگام مباحثه و مجادله با مدافعان وضع موجود در درون سازمان، در صفحات کتاب به چشم میخورد که البته قابل فهم است. در جای جای کتاب در مباحثات بی سرانجام حول موضوعات بی ارتباط با واقعیات، انقلابیونی آرمانخواه، جوان و دردمندی به تصویر کشیده شده اند که در مواجه با واقعیات حزن انگیز جامعه ی آرمانی خود حیران و سرگشته بدنبال راه یابی اند. کتاب در تصویرسازی روشن از مناسبات درون حزبی و تلاش و تنگ ناها در راهیابی برای برون رفت از بحران، در شرایطی که مبارزان در برزخ شکست انقلاب بهمن، مهاجرت سراسیمه و مشاهده فرو ریزش آرمان شهر خود قرار گرفته اند، موفق است. بنظر میرسد که بحث و درگیری در جزئیات نفس گیر وطفره رفتن از ایستادگی در برابر کج اندیشی ها و تعین تکلیف با خود در آن چارچوب تنگ تشکیلاتی و ایمان اعتقادی، کاری بس دشوار و نفس گیر بوده است . تحولی که تا سال ها پس از سقوط شوروی دست کم در بخش هائی از نیروهای سازمان به وقوع نمی پیوندد. روحیات و روانشناسی افراد در سنجش واقعیات، محافظه کاری و ملاحظات سیاسی در جامعه ی میزبان و محاسبات فردی و گروهی، سازمان را در کشاکش های فکری-نظری بی سرانجام درگیر کرده و در حساس ترین شرایط کشور در خود فرو برده است.

انسانهائی شجاع و بی باک که بر زمینه سنت های سازمانی خود حاضر به فدا کردن جان در راه آرمان هایشان بودند، چگونه در چنبره مقدرات سازمانی خود ساخته ، سر فرود آوردند و تمکین کردند. خفقان خود ساخته، مانع از فرارویش آن بی باکی در عمل، به جرئت داشتن در اندیشیدن و زدودن زنگارها شد. ایدئولوژی اندیشی، ابداع گفتمانهای ذهنی و پرستش آنها، بستن راه نقد با توجیهات تشکیلاتی، مهاجرت ودوری از جامعه، تعلیق اجتماعی ...از جمله عوامل درخور توجه است.

نقی حمیدیان که خود ناظری فعال در عمده مسائل دوره مورد بحث است طبعا تاریخ نگاری بی طرف نیست. او تصریح میکند که وقایع را از زاویه دید خود تحریر کرده ( با توجه به اینکه همه ی اسناد در اختیارش نبوده، آرشیو مدونی وجود نداشته و مواضع ارگانها و افراد تاثیر گذاراز طریق بیانیه ها، اطلاعیه ها، و تند نویسی جلسات در دسترس بوده است)، جا دارد تا دیگر نقش آفرینان این دوره تاریخی مهم نیز روایت خود را بیان کنند تا تصویری هرچه کاملتراز وقایع این دوره در اختیار پژوهش گران و نسل های آینده قرار گیرد.همچنین نویسنده کوشیده تا با آوردن تک نویسی هائی از سایر همراهان خود در حد امکان موضوعات مهم طرح شده را مستند کند و به دقت و سندیت کتاب بیافزاید.

دیدگاه ها ومواضع فعالان سیاسی را باید بر زمینه تاریخی پیدایش آنها فهمید و مورد قضاوت قرار داد. ایده ها و اندیشه ها بدون شناسنامه و تاریخ نیستند و در خلاء اتفاق نمی افتند. حمیدیان با ورود به جزئیاتی که گاه برای خواننده ملال آورست، کوشیده تا اوضاع و احوال آن زمان، روحیات افراد، مسئولیت فردی و جمعی آنها در تاثیر گذاری تصمیماتشان بر زندگی هم رزمان، تاثیر فضا ها و نیرو های سیاسی اجتماعی موجود و...را تصویر کند و زمینه قضاوتی نزدیک به واقعیات آن زمان را برای خواننده فراهم سازد. در درس آموزی از این تجربه ارزشمند تاریخی، جا دارد که از توطئه پنداری با توجه به سابقه این امر در فرهنگ سیاسی ایران پرهیز کرد و با توجه به شرایط و اوضاع و احوال آن زمان ونفوذ و تسلط ایدئولوژی بر افکار و اندیشه مبارزان چپ به قضاوت نشست.

کتاب جا بجا تصاویری ارزشمندی از جامعه ی آن روز شوروی ، مصائب مردم، ضعف ها و کمبودهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و نقش و عملکرد حزب کمونیست شوروی در هدایت جامعه، همچنین واکنش مسئولان و نیروهای سازمان نسبت به این مشاهدات را ارائه میدهد که مفید و درخور تامل است. او بدرستی مناسبات حزب کمونیست شوروی با "احزاب برادر" را بشدت مورد انتقاد قرار میدهد و توجیهات "ایدئولوژیک" چنین مناسبات یک جانبه را محکوم میکند.

صداقت و شفافیت او در نقد صریح سازمانی که خود از بنیان گذارانش بوده قابل ستایش وتلاش خستگی ناپذیرش در مستند کردن بخشهائی از تاریخ سازمان در خور تقدیر است. او آگاهانه از ورود به این عرصه مناقشه برانگیز ابائی نداشته وبا احساس مسئولیت در مقابل نسلهای آینده، به این مهم همت گماشته و به خوبی از عهده این کار برآمده است. خواندن این کتاب تداعی کننده فراز و فرود های زندگی و مبارزه بسیاری از همرزمانی است که این تجربه دشوار را زیسته اند و از آن درس آموخته اند. باشد که نقد ها و توصیه های دیگر یاران وهمرزمان اوبه غنای این تلاش بیفزاید وجلد سوم این اثر تاریخی مهم هرچه زودتر در اختیار پژوهشگران و علاقمندان قرار گیرد

آسفندیار کریمی
۱۷/مارس/۲۰۲۳

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید