اگرچه آموزش و یادگیری روز و ماه و سال نمیشناسد و تمامی فصل های زندگی هر انسانی را شامل میشود، اما اردیبهشت را میتوان ماه معلمان نامید. ماهی که بهرغم فراموشی عمدی دستگاههای تبلیغاتی حکومتی، با نام و یاد سه تن از تاثیرگزارترین چهرهها در تاریخ آموزش جدید و مبارزات معلمان در کشور مزین شده است.
۱۱ اردیبهشت سالروز درگذشت محمد بهمنبیگی بنیانگذار آموزش عشایری و برنده جایزه یونسکو برای تلاشهایش در این مسیر،
۱۲ اردیبهشت سالروز جان باختن ابوالحسن خانعلی در تجمع اعتراضی معلمان در مقابل مجلس در سال ۱۳۴۰،
۱۹ اردیبهشت زادروز جبار باغچهبان، معلمی پیشرو در جهت حمایت از حقوق معلمان و توسعه آموزش در کشور و بنیانگذار تئاتر کودکان، آموزش ناشنوایان و... .
هر یک از این معلمان عالمانه و عاشقانه، زندگی کوتاه یا بلند خود را به تلاش برای رشد و اعتلای فرزندان این سرزمین اختصاص دادند و آگاهانه دریافته بودند تنها «انسان» است که میتواند و باید محور و هدف هرگونه تعلیم و تربیت قرار گیرد؛ فارغ از تعلق داشتن به هر دین، مذهب، قومیت، جنسیت، زبان، نژاد، محل سکونت و... .
این معلمان هریک به گونهای براساس موقعیت تاریخی و جغرافیایی که در آن قرار گرفته بودند، تلاش برای رفع کاستیهای جامعه خود را سازمان دادند. داشتن حق برابر در برخورداری از آموزش مناسب شاید همان انگیزهای بود که آنان را به تلاش برای بردن آموزش در میان عشایر، به دورافتادهترین نقاط یا کودکان ناشنوا، سوق داد. بیتوجهی به نقش محوری معلمان در آموزش و ضرورت برخورداری آنان از رفاهی نسبی نیز انگیزهای شد برای تلاشهایی فردی یا جمعی توسط این معلمان و ادامه دهندگان راهشان در دورههای مختلف و البته تقابل متحجران، چه در زیر نقاب دفاع از دین و مذهب، چه صاحبان قدرتی که آموزش را تنها در راستای پرورش افراد مطیع در برابر سیطره آنان میخواستند یا ترکیبی از هردو. روندی که نه تنها تکفیر افرادی چون رشدیه و بیبیخانم استرآبادیها را به دنبال داشت، بلکه همدستان قدرتطلب آنان را در دفاع از نظم و امنیت سلطهجویان، به زندانی کردن، تبعید و حتی شدیدترین اقدامات سرکوبگرانه - کشتن و اعدام- معلمان، در دورههای مختلف، راه داد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن گرامیداشت یاد و خاطره تمامی معلمانی که در راستای رشد و توسعه آموزش در این سرزمین به هر شکل کوشیدهاند اعلام میدارد هرچند با توجه به ناتوانی اشغالکنندگان پستهای مدیریتی در نظام آموزشی در ذیل ناکارآمدی کل نظام اجرایی و ضدیت کل حاکمیت با اندیشه و آموزش مدرن، امید به رخ دادن کمترین تغییر مثبت را از بین برده، اما همچنان پیگیر مطالبات انباشته معلمان (شاغل و بازنشسته) و حقوق دانشآموزان به همه روشهای ممکن و مدنی همچون گذشته هست.
انواع مطالبات معیشتی معلمان از جمله -اجرای دقیق قانون مدیریت خدمات کشوری برای شاغل و بازنشسته،
-اجرای رتبهبندی معلمان مطابق مصوبه اولیه،...
- بازگشت به اجرای اصل ۳۰ قانون اساسی،
- تامین آموزش با کیفیت و امنیت مدارس به ویژه برای دختران دانشآموز، ...
را خواهانیم.
اما به این باور نیز رسیدهایم که بدون بازنگری انتقادی و عمیق در
- مبانی فکریوسیاسی ایدئولوژی حاکم،
- بدون باز اندیشی انتقادی و عمیق در شیوههای حکمرانی و اداره مدارس،
- بدون رهاسازی مدرسه و نظام آموزشی از سیطره ایدئولوژی تمامیت خواه حاکم، که آموزش را از سرشت طبیعی خود تهی نموده است،
- بدون پذیرش تفاوتهای فردی، فرهنگی و اجتماعی دانشآموزان
- بدون برطرف نمودن تمرکزگرایی شدید موجود در نظام آموزشی که همراه با ایدئولوژی تمامیتخواه و اقتدارگرا، فضای مدرسه را با خفقان، رخوت و بیانگیزگی و تهی شدن از انرژیهای عاطفی و فرهنگی پر کرده و جایی برای نقش آفرینی معلمان و دانشآموزان در فرایند آموزش باقی نگذاشته،
- بدون تغییرات بنیادی در سازوکارهای موجود و شکست خورده اداره مدرسه که با اعمال عریان قدرت و استفاده از تکنیکهای سلطه جویانه عجین شده،
هدف نظام آموزشی را نه تربیت شهروند که تربیت سربازانی همسو با القائات تنگنظرانه ایدئولوژی تمامیت خواهان میداند،
آموزش در کشور راه به جایی نخواهد برد؛ به جای رسیدن به دانشآموز «تراز» و رساندن به «حیات طیبه»، از برهوت بی معنایی و ضدیت با ارزشهای مطلوبش سر در میآورد.
نهاد مدرسه نیازمند درک انسانهاست. درک اینکه دانشآموزان پیشینههای اجتماعی و فرهنگی متفاوت، ترجیحات و سبک های یادگیری، هوشهای چندگانه و مسیرهای زندگی گوناگون و علایق و نیازهای مختلف دارند.
نادیده گرفتن این تفاوت های فرهنگی و فردی و به اجبار گنجاندن همه دانش آموزان در قالب ها و ساختارهای همگن ساز، نه تنها انگیزه و رغبت دانش آموزان برای یادگیری را نابود میکند، بلکه آنها را به مقاومت فعالانه علیه برنامه درسی سوق می دهد.
آنچه در خیزش اجتماعی اخیر در مدارس و خیابانها دیده شد، شکست کامل الگویی بود که بیاعتنا به تحولات عمیق در عرصه واقعیتهای اجتماعی می کوشد تا ایدهآلهای غیرواقعبینانه خود را در نظام آموزشی محقق نماید.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن بزرگداشت مقام معلم از همکاران خود در سراسر کشور دعوت میکند تا
در روز سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
از ساعت ۱۰ تا ۱۲،
همراه با گرامیداشت یاد و خاطره تمامی تلاشگران عرصه آموزش کشور، اعتراض خود نسبت به
- بیتوجهی آشکار به جایگاه علم و معلمان
- حذف عملی اصل ۳۰ قانون اساسی،
- تشدید القائات ایدئولوژیک در کتابهای درسی،
- عدم اجرای درست قانون رتبهبندی و تبدیل آن از یک عامل تشویق معلمان به ابزاری برای مطیع کردن آنان،
- انتظار بیش از یک دهه برای همسانسازی حقوق بازنشستگان،
- عدم اجرای همین قانون نیمبند رتبهبندی برای بازنشستگان سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱،
- ایجاد ناامنی روانی و تهدید سلامت جسمی دانشآموزان به ویژه دختران دانشآموز
- ۰۰۰
اعلام نمایند.
زمان: سهشنبه ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲
ساعت ۱۰ تا ۱۲
مکان:
تهران: مقابل مجلس
مراکز استان: مقابل ادارات کل آموزش و پرورش
شهرستانها: مقابل ادارات آموزش و پرورش
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان
۱۲اردیبهشت ۱۴۰۲
افزودن دیدگاه جدید