رفتن به محتوای اصلی

نقش بی بدلیل تشکلها در پیروزی جنبش های انقلابی

نقش بی بدلیل تشکلها در پیروزی جنبش های انقلابی

 

نیروهای سرکوبگر رژیم با بازداشتهای گستردە و استقرار در خیابانها و انواع تهدیدات توانستند حضور خیابانی مردم در سالگرد قتل ژینا و جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی را محدود کنند. اما نتوانستند مانع اعتصاب عمومی اعلام شدە توسط احزاب کرد در کردستان شوند. همچنین دامنە اعتراضات خیابانی با وجود حضور فوق العادە نظامیان و حرکت نیروی زمینی سپاە با تدارکات نظامی جنگی و تبلیغات شدیدی کە از طرف رژیم علیە مردم کردستان از چند هفتە پیش تر در جریان بود، گستردە تر از مناطق دیگر بود.

موقعیت منحصر بە فرد کردستان علاوە بر دیرپایی سنت مبارزاتی تشکل یافتگی مردم بود. کما اینکە طی یک سال گذشتە دو اعتصاب عمومی دیگر بە درخواست احزاب کرد با استقبال مردم مواجە شدە بود و با موفقیعت انجام شد.

این واقعە اهمیت تشکل حزبی و مدنی را بیش از پیش برجستە کرد و نشان داد مبارزە خیابانی و مبارزە سازمانی لازم و ملزوم هم هستند و خصوصا زمانی کە خیابانها توسط نیروهای سرکوبگر بە اشغال در می آیند و مانع جدی بر سر راە حضور خیابانی وسیع مردم بوجود می آورند، تشکلها می توانند حضور موثر مردم را با دعوت بە اعتصاب و نافرمانی با هزینە کمتری تامین کنند.

تجربیات متعدد از جملە تجربیات یک سالە اخیر نشان دادەاند کە با حضور صرف خیابانی نمی شود جنبشی و انقلابی را بە نتیجە رساند. شبکە های مجازی و اجتماعی می توانند با شرط و شروطی بە خیابان بکشند، اما اگر متکی بە تشکیلات واقعی نباشند، قادر بە هدایت حضور خیابانی مردم بسوی هدف نیستند. کما اینکە در تجربە اعتراضات یک سال گذشتە دیدیم فراخوانهایی کە از طرف نهادهای مدنی برای تظاهرات دادە شد، گستردە تر، سازمانیافتە تر و منظم تر، از بقیە بودند. بهمین خاطر تمرکز سرکوب رژیم روی تشکلها بیشتر و مجازاتی کە برای آنها در نظر گرفتە شدشدیدتر بود. رژیم راحتتر می تواند تظاهرات خود بخودی را کە توسط تشکلها سازماندهی نشدەاند و دارای برنامە و نقشە راە نیستند تار و مار کند، اما برایش تار و مار کردن اعتراضاتی کە توسط تشکلهای سیاسی، مدنی و سندیکایی سازماندهی می شوند دشوارتر است. از آن گذشتە چون موجودیت نهاد سازمان دهندە محفوظ است، امکان برگزاری مکرر تظاهرات نیز بیشتر است.

کردستان یک نمونە است. در آنجا نە تنها از لحاظ حزبی و سیاسی مردم سازمانیافتە تر هستند، از لحاظ فعالیتهای سندیکایی و مدنی، محیط زیست و غیرە نیز کردستان وضعیت مطلوبتری از سایر نقاط کشور دارد. معلمان نمونە دیگری هستند کە بواسطە داشتن تشکل سراسری باوجود سرکوبهای گستردە علیە رهبران آن و غیر قانونی کردن فعالیت شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان و سایر تشکلها لحظەای از حرکت و پویایی باز نماندەاند و رژیم با همە ی اقدامات سرکوبگرانە و بازداشت چند ردە از رهبران و کادرهای آنها نتوانستە جلوی فعالیت شان را بگیرد. انقلاب مصر در بهار عربی سرکوب شد چون کمتر متکی بە تشکلهای مردم نهاد جدی بود و رهبری آن در فقدان تشکلهای نیرومند سندیکایی و مدنی و حزبی بە دست اخوان المسلم افتاد. در تونس انقلاب بە نتیجە رسید چون مردم متشکلتر و سازمانیافتە تر بودند و سندیکاهای کارگری هم در سازماندهی اعتراضات و اعتصابات و هم در جلوگیری از ایجاد انشقاق نقش برجسەای داشتند.

نقش احزاب و اتحادیە ها فقط برای سرنگون کردن رژیم های مستبد نیست کە اهمیت اولی دارد، برای پروسە گذار جامعە بە دمکراسی و عدالت اجتماعی بعد از سرنگونی وجود تشکلهای سیاسی، سندیکایی و مدنی الزامی است.

قطعا یکی از دلایل عمدە افتادن رهبری انقلاب بهمن بە دست خمینی و مرتجعین و بلایی کە بعد از انقلاب بر سر مردم آمد، نبود تشکلهای سیاسی و مدنی واقعی در اثر سرکوب تشکلها در قبل و بعد از ٥٧ بود.

اکنون نیز بە نتیجە رسیدن جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی، مستلزم سازماندهی و متشکل کردن مردم در احزاب، اتحادیە ها و نهادهای مدنی مختلف در حد و اندازەای است کە بتوانند با اعلام و عملی کردن اعتصاب عمومی کار رژیم مستبد، فاسد و عدالت ستیز را یکسرە کنند و مانع از سیطرە نوع دیگری از استبداد بر جامعە شوند.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید