رفتن به محتوای اصلی

معجزه رشد ویتنام

معجزه رشد ویتنام
کارخانه های بزرگ، آیفون و وین فاست 9 ( VF9) به جای برنج
مترجم:

در یک شهرک صنعتی در حومه شهر بندری هایفونگ، به وضوح می توان دید که اقتصاد ویتنام در حال شکوفایی است. تمام مزارع برنج ناپدید شده و به جای آنها کارخانه‌های بزرگی که تبلت‌های مایکروسافت، ساعتهای اپل یا تایرهای زمستانی بریجستون تولید می‌کنند، نشسته اند. در ادامه، زمین شنی پوشیدۀ وسیعی را می بینید که تا خلیج تونکین امتداد دارد و فضا را سخاوتمندانه برای شرکتهای خارجی جدید فراهم می کند. در افق هم جرثقیلهای بزرگی را می بینید که در بندری نوساز در حرکت اند. به احتمال زیاد این جرثقیلها مشغول بارگیری خودروهای برقی نوساختۀ  برند ویتنامی وین فست (VinFast) برای بازار آمریکا هستند.

کوئن سوئننس (Koen Soenens)، مدیر پروژۀ "منطقه صنعتی دیپ سی (DEEP C Industrial Zone)، می گوید: «سرعت رشد سرسام آور است». این شرکت بلژیکی تا کنون پنج شهرک صنعتی عظیم در شمال ویتنام ساخته است. ششمین شهرک در دست برنامه ریزی است. او می افزاید: «هر هفته با هیئتهایی از سراسر جهان دیدار دارم که می خواهند بدانند اینجا چه می گذرد». به گفته سوئننس، بسیاری از تولیدکنندگان از سیاست کووید صفر چین و تحریم آن کشور توسط آمریکا شوکه شده اند و کشورهائی چون ویتنام و هند، به عنوان بدیل، از "مزایای" این وضع بهره می برند. او با اشاره به یک دودکش قرمز و سفید، کمی دورتر، می گوید: «این یک شرکت چینی است که صفحاتی را برای پنلهای خورشیدی آماده می کند که روی آنها دیگر "ساخت چین" نوشته نمی شود. این صفحات در اروپا و امریکا فروش خوبی دارند».

سوئننس، چنان که رسم اش شده، مزایای ویتنام را برمی شمرد: «خط ساحلی طولانی با بنادر عمیق نزدیک به چین که اکثر محصولات نیمه تمام از آنجا می آیند، جمعیت جوان و نسبتاً تحصیلکرده صدمیلیونی، حداقل دستمزد 230 یورو در ماه، یعنی نصف دستمزدهای کنونی در چین، مقررات سهل مالیاتی (متوسط ​​4.35 درصد مالیات کسب و کار در سال برای 15 سال اول) و یک سیستم سیاسی پایدار. سرمایه گذاران از عدم اطمینان متنفر اند. در اروپا یک دولت جدید می تواند همه چیز را معکوس کند، در ویتنام حزب کمونیست از هرگونه اقدام غافلگیرکننده می پرهیزد».

اقتصاددانان سرعت سرسام آور توسعه ویتنام را با شگفتی نظاره می کنند. در طی سی سال (یک نسل)، ویتنام از یکی از فقیرترین کشورهای جهان به یک بازیگر مهم در اقتصاد جهانی تبدیل شده است. ویتنام در حال حاضر کشوری با درآمد سرانۀ متوسط حدود 4000 یورو در سال است. اگرچه این میزان نسبت به کشورهای همسایه مانند تایلند و اندونزی کمتر است، اما فاصله دارد کم می شود. ویتنام در سال گذشته یک رشد اقتصادی 8 درصدی داشت که نسبت به کشورهای مذکور بیشتر بود. علاوه بر این، این کشور در زمینه هایی مانند آموزش ابتدایی و مراقبتهای بهداشتی بهتر از بسیاری از کشورهای ثروتمندتر عمل می کند.

ویتنام، پس از آغوش گشودن به روی سرمایه داری در دهه 1980، ابتدا به عنوان یک صادرکنندۀ عمدۀ محصولات کشاورزی مانند برنج، و سپس سازندۀ منسوجات و کفش برای برندهای آمریکایی مانند تارگت و نایک پا به عرصۀ اقتصاد جهانی گذاشت. اما اکنون تولیدکنندۀ کالاهائی چون آیفون، مک بوک اپل، تلویزیون ال جی و تبلتهای سامسونگ است.

فرزندان پناهندگانی که پس از پایان جنگ ویتنام در سال 1975 (که در ویتنام جنگ آمریکا نامیده می شود) وحشتزده با قایق به غرب گریختند، اکنون به کشور والدین خود بازمی گردند، زیرا در آنجا، نسبت به "کشور میزبان"، فرصتهای شغلی بهتری در انتطار آنهاست. حزب کمونیست - که پرچم قرمز مزین به داس و چکش آن بر روی تمام ساختمانهای دولتی در اهتزاز است – می خواهد در سالهای آینده یک قدم جسورانه به جلو بردارد و ویتنام را به سطح یک تولیدکنندۀ جهانی تراشه ارتقاء دهد.

بدون شک ساخت خودروهای الکتریکی وین فاست، که ارزش سهام آن در بدو عرضه در بازار بورس امریکا به 80 میلیارد یورو، یعنی بسیار بیشتر از ارزش سهام فورد و فولکس واگن سر زد، موجبی برای غرور ملی است. در یکی از سالنهای تولید این خورو در نزدیکی هایفونگ، "آتش بازی" بی انقطاعی جریان دارد، زیرا روباتها مشغول جوش دادن تکه های بدنۀ مدل جدید به هم اند.

جوانان ویتنامی مشغول سیمکشی اند و باتری بزرگی را، که تقریباً تمام قسمت زیرین خودرو را می‌پوشاند، در عرض 10 ثانیه در جای خود قرار می دهند. سرعت کار امروز: 38 ماشین در ساعت. احمد کاتین، مسئول مونتاژ ترک، که پیشتر در چین کار کرده است، می گوید: «ویتنامی ها سریع و دقیق کار می کنند. آنها همچنین بسیار پرشور و متعهد اند. او به نوعی انگیختگی در زندگی روزمرۀ ویتنام اشاره می کند: «انگار شما در خط مقدم ورود به یک دوره جدید هستید».

وین فاست متعلق به اولین میلیاردر ویتنام، پهام نهات وونگ (Pham Nhat Vuong) است. او زمانی به عنوان تولید کنندۀ نودل فوری در خارکف اوکراین شروع به کار کرد و اکنون بزرگترین پروژه ساز ویتنام است. گروه او مشغول ساخت شهرکی است برای "طبقۀ متوسط" ​​جدید، مجهز به مراکز لوکس خرید، استراحتگاه هائی برای گذراندن وقت آزاد و تعطیلات، کلینیکهای پزشکی و مدارس خصوصی. حتی در حومه هانوی، پایتخت ویتنام، یک دانشگاه (دانشگاه وین Vin)، با محوطه، خوابگاه و تأسیسات کامل دانشگاهی وجود دارد. در این مکان‌ها خبری از دکه های غذای سرپائی یا با چارپایه های پلاستیکی، صف اسکوترهای پرسروصدا در راهبندان، و زباله های سرگردان، که منظرۀ غالب خیابانهای جنوب شرقی آسیاست، خبری نیست.

یکی از سخنگویان گروه وین، در کنار دریاچه ای لاجوردی که اخیراً در حومۀ هانوی ساخته شده، با افتخار می گوید: «ما ویتنامی ها را با سبک زندگی مدرن آشنا می کنیم». به خانه های لوکسی با سقفهای نوک تیز، که در امتداد یک ساحل شنی مصنوعی با درختان نخل، ساخته شده اند و با حصارهای سفیدرنگی از هم جدا شده اند، اشاره می کند و می گوید: «خودم هم اینجا زندگی می کنم. جو بسیار دلپذیری دارد». به نظر او، پهام نهات وونگ، رئیس ارشد وی، می خواهد به جهان نشان دهد که ویتنام غیر از کشت برنج خیلی کارهای دیگر را هم می تواند انجام دهد. می گوید: «اگر ما موفق به ورود به بازار امریکا - پرتقاضاترین بازار خودروهای الکتریکی - بشویم، به یک ضرب جای پایمان را محکم کرده ایم».

لی وان کوینه، 36 ساله، که در یکی از شعب "هایلند کافی" (Highland Coffee) یک آیس تی با لیموی تازه سفارش داده، می گوید: «من به عنوان پژوهشگر در دانشگاه وین کار می کنم. می توانستم در هلند یا در امریکا کار کنم. من در آنجا، در دورۀ دکترا، تحقیقات ام را در زمینه نانوفوتونیک (دستکاری نور در مقیاس نانو) انجام داده ام. اما در اینجا همسرم می تواند شغل خوبی در بانک پیدا کند». به گفته این فیزیکدان، ویتنام با سرعتی باورنکردنی در حال توسعه است. می گوید: "درآمد سالانۀ من و همسرم بیشتر از آنی است که والدینم در تمام زندگی خود به دست آورده اند. برای مهد کودک دخترانم ماهانه 800 یورو می پردازم. زندگی من، وقتی به سن آنها بودم، به گرسنگی می گذشت".

قدم زدن در محلۀ ایده آل وونگ میلیاردر این سوال را برایم ایجاد می کند که آیا سرعت تغییر ویتنام بیش از حد نیست؟ آیا این رفاه فزاینده واقعاً عادلانه توزیع می شود؟

پاسخ لی دانگ دوانه، مدیر سابق آژانس تحقیقات ویتنامی (CIEM) به این سؤالات، خالی از تردید و علامت سؤال نسبت به موضوع توسعۀ ویتنام نیست. او می گوید: «برای توسعه هنوز باید گامهای اساسی برداشته شوند. مثلاً بخش غیررسمی گسترده – شامل کشاورزان خرد، ماهیگیران، انواع خرده فروشها، ... - که بیش از یک چهارم اقتصاد ویتنام را تشکیل می دهد، از جهاتی باید به جرگۀ اقتصاد رسمی درآید. همه باید مالیات بپردازند. حزب کمونیست باید اجازه خصوصی سازی بیشتری را بدهد. دیجیتالی شدن جامعه باید گسترش یابد. با فساد در تمام سطوح جامعه باید با قدرت بیشتری مقابله شود. انجام این کارها اصلا ساده نیست».

دوانه همچنین بر لزوم حفاظت بهتر از محیط زیست تأکید می کند: «کنترل و اجرا وجود ندارد و این یک مشکل بزرگ است». او همچنین به افزایش نابرابریهای اجتماعی در ویتنام اشاره می کند: «ما قبلاً همگی مان به یک اندازه فقیر بودیم، اما اکنون اختلافهای بزرگی بروز کرده اند». به گفته او «اقلیتهای قومی در مناطق بلند و دورافتاده شایسته توجه ویژه اند. میلیونها ویتنامی در شرایطی زندگی می کنند که هنوز مجبور اند بخشی از غذای خود را از جنگل تأمین کنند. آنها دسترسی کمی به امکانات تحصیلی و کار دارند. دولت، با ساخت جاده و بازار، در تلاش است آنها را در توسعه کشور مشارکت دهد. اما این تلاشها به دشواری پیش می روند». نباید ناگفته گذاشت که زندگی برای اکثر ویتنامی ها به طور قابل توجهی بهبود یافته است. و دوانه تأکید می کند: «آری، به ویژه در حومۀ شهرها. در آنجاها جاده هست، برق هست، و ساکنان شان دسترسی بیشتری به آموزش و مراقبتهای بهداشتی دارند».

بنا به گفتۀ او، درآمد سرانۀ ویتنامی ها، اگر برحسب قدرت خرید تعیین شود، سالانه معادل 11 هزار یورو است (بیشتر از اوکراین). ویتنام می خواهد در سالهای آینده گام بلندی بردارد و به یک اقتصاد دانش بنیان تبدیل شود. در حال حاضر این کشور نیمه هادی های بسیاری تولید می کند و بزرگترین کارخانۀ تولید تراشه در جهان، اینتل آمریکایی، در جنوب این کشور مستقر شده است. اما سهم ویتنام از مراحل مربوطه به تولید، آزمایش و بسته بندی محدود می شود، و ویتنام می خواهد خود طراح تراشه ها باشد.

سال گذشته، شرکت سامسونگ، تولیدکننده کره ای و بازیگر اصلی در ویتنام، با صدهزار کارمند، اولین شرکت خارجی بود که یک مرکز تحقیق و توسعه را در هانوی راه اندازی کرد. جو بایدن، رئیس جمهور امریکا، در یک سفر برق آسا به ویتنام قول دسترسی بیشتر به دانش و سرمایه گذاری با تکنولوژی پیشرفته را داد. این موضوع همچنین در پروتکل دیدار مارک روته، نخست وزیر هلند، که قرار است اوایل نوامبر امسال همراه با هیئتی تجاری از هلند به ویتنام سفر کند، قرار دارد. قرار این است که در بارۀ استقرار کارخانۀ ساخت ماشینهای سازندۀ تراشه ASML مذاکره شود. این قرار مورد رضایت بسیار رهبران کمونیست هانوی است که رشد اقتصادی را برای دوام مشروعیت نظام تک حزبی خود نیز دنبال می کنند.

سوال این است که ویتنام کارگران لازم برای یک اقتصاد دانش بنیان را چگونه تأمین خواهد کرد، تا بتواند این گام بلندپروازانه را به سمت یک اقتصاد دانش بنیان تحقق بخشد. در حال حاضر شرکتها و مناطق صنعتی برای جذب کارگران تولیدی به رقابت سنگینی با یکدیگر در سراسر کشور مشغول اند؛ با پرداخت دستمزدهای بالاتر از دیگران (500 یورو در ماه)، مسکن رایگان، مدرسه رایگان برای کودکان کارگران، ... برای مثال، شرکت دانمارکی سازندۀ لوگو، که در حال ساخت یک کارخانه بزرگ در حومۀ شهر هوشی مین است، به کارمندان آینده اش قول حقوق خوب، وام مسکن و تخفیف در هزینه های مهد کودک را می دهد.

روشن است که کارگرانی با تحصیلات دانشگاهی کمیاب تر اند. بنگاه های کاریابی حتی به دانشجویان با استعداد سال اولی مراجعه می کنند. به گفته دوانه «کیفیت آموزش ابتدایی در ویتنام عالی است، اما متأسفانه در مورد آموزش آکادمیک نمی توان این را گفت. کسانی که امکانش را دارند برای تحصیلات عالی به خارج می روند». استقبال گرم از فرزندان تحصیلکردۀ پناهندگان سابق تا حدودی به همین دلیل است. تابستان امسال، دولت ویتنام برنامه آموزشی جدیدی را اعلام کرد که باید [در خلال یک دورۀ دانشگاهی] بین 30 تا 50 هزار مهندس متخصص الکترونیک را آموزش دهد.

تصویر

انتظار شنیدن یک سرگذشت سودائی در بارۀ گذشته را از مردم ویتنام نداشته باشید. خاطره فقر و سختی کار در مزارع برنج هنوز برای آنان زنده است. روستای ترانگ دوئه (Tràng Due) را به یاد آورید که زمانی در میان مزارع برنج در خارج از هایفونگ محصور بود، و اکنون در سایه تأسیسات عظیم تولیدکنندۀ لوازم الکترونیکی ال جی (LG) قرار دارد. خانوادۀ دونگ تی هوین هم تمام زمینهایشان را فروخته اند. به گفته این کشاورز 68 ساله «عایدات خالص یک مزرعۀ برنج، در هر برداشت 75 یورو بود. اکنون سه فرزندم در کارخانه ال جی کار می کنند. آنها حدود 300 یورو در ماه درآمد دارند؛ ماهی 300 یورو!». خانم دونگ هم با شادمانی می گوید: «آن وقتها من زیر آفتاب سوزان کار می کردم. حالا در خانه می نشینم و از نوه‌هایم مراقبت می‌کنم. آنها حتماً زندگی بهتری از من خواهند داشت. شاید حتی به دانشگاه هم بروند!».

دیدگاه‌ها

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید