رفتن به محتوای اصلی

استراتژیهای اتحادیه های کارگری معطوف به کار نامتعارف - بخش نهم

استراتژیهای اتحادیه های کارگری معطوف به کار نامتعارف - بخش نهم
مرکز اسپانیائی مطالعات تخصصی در علوم اجتماعی

۳. اتحادیه های کارگری اسپانیا و کارگران نامتعارف

شکلی از کار نامتعارف که از اواسط دهۀ ۸۰ قرن گذشته به این طرف در اسپانیا بیشترین اهمیت را پیدا کرده است، قرارداد کار موقت است. تنها در عرض هشت سال (از ۱۹۸٧ تا ۱۹۹۵) سهم این شکل استخدام به عنوان کسری از کل استخدامها از ۱۵ درصد به ۳۵ درصد رسید. کدام عوامل می توانند پاسخ این سؤال باشند که چرا نرخ استخدامهای موقت در اسپانیا از هر کشور اروپائی دیگری بالاتر است؟ دلایل چنین افزایش حیرت انگیزی این است که "قراردادهای با مدت معین با کاستن از هزینۀ اخراجها، میزان انعطاف – یعنی دست باز کارفرما برای پایان دادن به قرارداد معین – را افزایش می دهد و این نیز به نوبۀ خود امکانات تطبیق شرکتها را با نوسانات اقتصادی تقویت می کند."(1،2)

هدف این بخش نهائی از نوشتۀ حاضر در اولاً تحلیل اثرات استخدامهای موقت بر ظرفیت اتحادیه های کارگری اسپانیا برای نمایندگی کردن کارگران است و ثانیاً تعیین عوامل زمینه سازی است که می توانند بر تحول استراتژیهای مؤثر افتند که این اتحادیه ها در رویکردشان به سوی کارگران پیشه کرده اند(3). برای پاسخ به این سؤالات لازم است بدانیم کارگران موقت کدام کارگران اند، اعضای اتحادیه کارگری کدام، و تفاوتهای بین این دو گروه کارگران کدام.

  • پشتوانه اصلی اتحدیه های کارگری در اسپانیا

شاخصهای قدرت نمایندگی اتحادیه های کارگری در اسپانیا یکی میزان عضویت و دیگری نتایج انتخابات اتحادیه هاست(4). بین این دو شاخص تفاوتهای مهمی وجود دارند. عضویت اعضا مبین تعلق و تعهد آنان به سازمان اتحادیه است. در حالی که رأی دادن در انتخابات به یک اتحادیه فقط مبین ترجیح آن اتحادیه به دیگر گزینه ها برای ۴ سال آینده است. عضویت عامل مهمی در تأمین مالی اتحادیه هاست. در حالی که نتیجه انتخابات اتحادیه ها تأمین کننده وزن آنها در مذاکره با کارفرما بر سر قراردادهای جمعی و دیگر موضوعات کارگری است. میزان عضویت کارگران در اتحادیه در اسپانیا پايینُ حدود ۱۵ درصد است. در اروپا این میزان یکی از پايین ترینهاست. اما مشارکت در انتخابات اتحادیه ها بسیار بالاست: به طور متوسط بین ۷۵ تا ۸۰ درصد کل جمعیت شاغل. از این رو است که اتحادیه های کارگری اسپانیا سازمانهای رأی دهندگان تلقی می شوند و نه سازمانهای اعضا.

بنابراین پشتوانه اتحادیه ها در اسپانیا هم اعضای آنها و هم رأی دهندگان به آنها را شامل می شود. متعهدان به اتحادیه گروه بسیار متجانسی را تشکیل می دهند، که هسته اصلی آن شامل کارگران مرد بین ۳۰ تا ۴۰، دارای قرارداد کار دائم است. اما انتخاب کنندگان اتحادیه ها گروه نامتجانسی را تشکیل می دهند. میزان مشارکت در انتخابات اتحادیه ها در میان زنان، همچون مردان، در تمام بخشهای اقتصاد و در تمام شرکتهائی که در آنها انتخابات برگزار می شود، بسیار بالاست. از این رو سخن گفتن از یک شرکت کننده تیپیک در انتخابات اتحادیه ها ناممکن است.

مشخصه اصلی اعضای اتحادیه ها و رأی دهندگان به آنها این است که هر دو گروه از کارگران دارای قراردادهای دائمی تشکیل می شوند. طبق تحقیقی که سالها پیش زیر نام "ساختار، زندگینامه و آگاهی طبقه کارگر" انجام شده است، ۸۸ درصد اعضای اتحادیه ها یا کارمند دولت (۲/۵۲ درصد) یا از زمره مزدبگیران دارای قرارداد دائمی (۶/۳۵ درصد) بوده اند. از سوی دیگر بیش از ۸۵ درصد رأی دهندگان به اتحادیه ها کارگرانی بوده اند که دارای قرارداد کار دائمی اند.

  • کارگران موقت

استخدام موقت در اساس متوجه کارگران یدی - به خصوص کارگران زن و جوانان - با تواناپیهای محدود برای انجام کارهای ساده است. این کارگران علی القاعده در بخش خصوصی، به مراتب بیشتر از بخش دولتی، حضور دارند. استخدام موقت اگرچه در تمام بخشهای اقتصاد رو به افزایش بوده، اما خاصه در بخش کشاورزی و صنایع ساختمانی تقریباً عمومیت دارد.

شرایط استخدامی این گروه از کارگران بسیار نامطمئن و مبهم است. قرارداد موقت غالباً مدت بسیار کوتاهی دارد و به ندرت به یک قرارداد دائمی تبدیل می شود. این وضع به سطح بالائی از جابجائی از یک کار موقت به یک کار دیگر، و محکومیت کارگران به ماندن دائمی بر سر کار موقت انجامیده است.

کارهای موقت علی القاعده با دستمزدهای پائین همراه اند. مطابق برخی تحقیقات دستمزد کارگران موقت، برای انجام کار واحد، بین ۵/۸ تا ۱۱ درصد از دستمزد کارگران ثابت کمتر است.(5)
علاوه بر اینها، استخدام
موقت با شرایط کار بد و دشوار پیوند خورده است. توان پائین کارگران موقت برای اعتراض و آرزومندی شان برای کسب کار دائم آنان را، در قیاس با کارگران دائم، به پذیرش شرایط کار بد و دشوارسوق می دهد. این نکته توضیح درصد بالاتر حوادث کار در بین کارگران موقت نیز هست.(6)
مقایسه کارگران موقت و اعضای تیپیک اتحادیه ها، نشان می دهد که کارگران موقت اینها دو گروه بسیار متفاوت از کارگران اند. تمایز بین این دو گروه از موقعیت متمایز استخدامی آنان و شرایط کارشان ناشی می شود. اهمیت این نکته هنگامی آشکارتر می شود که می بینیم تفاوت شرایط استخدامی موجب مطالبات متفاوت و حتی گاه متعارض آنان می گردد. اولویتهای کارگران دائم امنیت شغلی و دستمزدهای بالاتر است. در مقابل، اهداف عینی کارگران موقت نیل به کار دائم است. این تمایز، خاصه در زمان بحران اقتصادی، گاه به تعارض نیز می انجامد.

-----------
(1)- هزینه های اخراج کارگران با قرارداد کار ثابت حدود 20 تا 45 روز از آخرین حقوق به ازای هر سال سابقۀ کار است. در حالی که هزینۀ اخراج کارگران موقت فقط 12 روز حقوق به ازای هر سال، و در بسیاری از موارد، برابر هیچ است.

(2)- طبق نظر برخی از محققان افزایش سریع قراردادهای کار موقت در اسپانیا ناشی از هزینه های بالای اخراج کارگران ثابت بوده است. حفظ شرایط کاری کارگران ثابت از طریق کاهش امنیت کار کارگران موقت ممکن می شده است. این واقعیت را برخی محققان "انعطاف در مرزهای کار" نام نهاده اند و این عبارت اصطلاح را چنین توضیح داده اند: اعمال فشارهای ناشی از نوسانات اقتصای بر کارگران موقت به جای کارگران ثابت. نتیجۀ این تاکتیک انشقاق دربازار کار اسپانیا بین این دو گروه از کارگران است.

(3)- اتحادیه های کارگری اسپانیا که در این نوشته به آنها ارجاع داده شده است، دو مهمترین اتحادیۀ کارگری در اسپانیا، یعنی اتحادیۀ سراسری کارگران اسپانیا و کنفدراسیون کمیسیونهای کارگری اند.

(4)- انتخابات اتحادیه ها هر چهار سال یک بار برای انتخاب نمایندگان کارگران در محل کار، برگزار می شود.

(5)- تبعیض دستمزدی در اسپانیا ممنوع است، اما این تبعیض با طبقه بندی کارگران موقت در مراتب پائینتر، پوشانده می شود.

(6)- ۶۰ درصد سوانح کار متوجه کارگران موقت است.

دیدگاه‌ها

بهرام

من فکرمیکنم به کارگران کارفکری خیلی ظلم میشود.عموماچون کرگران کاریدی استثمارشان عریان تراست حتی درادبیات کارگری تقریبا کارگران فکری فراموش شده اندوحتی کارگرانی که دررشته خدمات کارمیکنند .اگرمعیاراین باشدکه به کسی می
گوییم کارگرکه نیروی کارخودرابه فروش میرساند طیف عظیمی درطبقه کارگرقرارمیگیرندازکارگران دررشته تحقیقات کلیه علوم وحتی بااین تعریف بسیاری ازدانشمندانی که برای شرکتهای بزرگ کارمیکنند.یکنفرجرات کندوطیف کسانی راکه به آنها کارگرگفته میشوددرمقاله ای بیاورد.چراحقوق آنهانادیده گرفته شودفقط به جرم اینکه جرات نمیکنیم آنهاررا کارگربنامیم.آنوقت به جرات میتوانیم درمقابل سرمایه بگوییم که طبقه کارگرخودسوادلازمه خودش رادارد.

س., 10.12.2019 - 18:43 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید