۵ دیماه ۱۴۰۲، پروین توکلی در سن ۹۷ سالگی درگذشت و دو روز پس از آن در مشهد به خاک سپرده شد.
او آخرین مادر بود؛ آخرین مادر از نسل مادرانٍ جوانان انقلابیای که در دههی ۵۰، برای آزادی، عدالت اجتماعی و علیه وابستگی ایران به پا خاستند و خود را چریکهای فدایی خلق نامیدند. جوانانی که بهدست عُمالِ رژیم شاه، یک به یک به خاک و خون افتادند، و یا زندانهای رژیم را انباشتند. قهرمانانی که جان خود را وثیقه انقلابی کردند که قرار بود آرمانهای انسانی را تحقق بخشد. آن انقلاب رخ داد و بساط ستم و تبعیض شاهی را برچید، اما دستگاه ستم و تبعیض حکمرانی اسلام را جایگزین آنچه بود کرد تا بربریت تاریخ معاصر ایران را بهکمال رساند.
با برآمد جمهوری اسلامی، میراث آن قهرمانان انقلابی جان باخته به تاراج رفت. و بدین ترتیب تاریخچه آنان نیز پایان گرفت. اما مادران آنان برجا ماندند و در رژیم اسلامی کولهبار دردها ی خود را بسی سنگینتر یافتند: با قربانیان تازه، محبوسین تازه، جنایتهایی در ابعادی خوفناکتر و گستردهتر، چه درپهنهی جامعه و چه درعرصهی خانواده و خویشان خود.
پروین توکلی یکی از آنان بود. در رژیم شاه، یک فرزند و دامادش اعدام شدند، یک فرزندش را در خیابان کشتند و دو فرزندش را به زندان انداختند. در رژیم اسلامی یک فرزندش را دوباره زندانی کردند، و مامورین با طنابهای دارشان پیگرد فرزند دیگرش را در دستور داشتند. رنجها و دردها همچنان ادامه یافت.
با برآمدن انقلاب، آن فداییهای جانباخته ماه روشنِ آسمان ایران شدند. در وصف آنان کتابها نوشته شد، حکایتها روایت شد، شعرها سروده شد، سرودها خوانده شد و دلیری و انسانیتشان ستایش شد. اما کسی نیمهی ناروشن ماه را، مادران آنها را نمیدید. رنجها، ترسها، مصیبتها، فشارهای اجتماعی، لطمههایی که دیدند و آسیبهایی که خوردند ناگفته ماند، لابد چون بدیهی محسوب میشد.
تاریخ معاصر ایران نیز همچون تاریخ قهرمانان و ضد قهرمانان روایت میشود؛ تاریخِ "به چرا مرگ خودآگاهانِ" دلیری که "در کمرگاه دریا دست حلقه توانند کرد"؛ آرشهایی که خود جانشان را در کمان مینهند و رهایش میکنند؛ جانبازانی که از مادران میخواهند که اشکهایشان را پنهان کنند؛ و سوگواری را به رسمیت نمیشناسند. در این تاریخ، انبوه زندانیانی که قهرمان نبودهاند، انبوه مادران، پدران، خواهران و برادران این قربانیان مکانی ندارند. اینان بخشی از واقعیت این تاریخ هستند که کسی درباره آن سخن نمیگوید؛ همچون شرح حال بازماندگان جنگی که شمارشان از شمار کشتههای نبردها بسیار فراتر میرود اما در تاریخ روایت نمیشود.
مادرانی که در رژیم شاه و جمهوری اسلامی، یک، دو، سه و یا بیشتر، فرزندان خود را از دست دادند، بسیارند. در میان اینان، بودند مادرانی که مبارزهی فرزندانشان معنای زندگیشان شد. کسانی چون مادر انوشیروان لطفی، مادر سنجریها، مادر بهکیشها ....
افزودن دیدگاه جدید