رفتن به محتوای اصلی

هیچ‌کس غیر از خود ما بە فکر ما نیست!

هیچ‌کس غیر از خود ما بە فکر ما نیست!
گفتگوی "به پيش" با فعال کارگری مهدی عربشاهی
مصاحبه‌گر:
نام خانوادگی مصاحبه‌گر، نام کوچک:

آقای مهدی عربشاهی عزیز، در آستانه ١١ اردیبهشت روز جهانی کارگر قرار داریم، ضمن شادباش این روز بە شما، بفرمائید طی یک سال گذشتە از نظر شما چە تغییر و تحولی در وضعیت کارگران اتفاق افتادە است، وضعشان بدتر شدە یا بهتر؟

- می فرمانید وضعشان، اگر از لحاظ معیشتی منظورتان است کلاً کە خیلی خراب‌تر شدە است. وضع همە وخیم‌تر شدە و وضع عدەای کە حداقل بگیر هستند بە مراتب بدتر است.

پس این کە دولت و وزیر کار می‌گویند دستمزدها را بالاتر از نرخ تورم بالا بردەاند و وضعیت معیشتی بهتر و قدرت خرید بیشتر شدە است، صحت ندارد؟

صحت کە چە عرض کنم، شکر فرمودەاند. قیمت‌ها بە دلار شدە و دستمزد را بە ریال حساب می‌کنند. هفتە بە هفتە قیمت‌ها بالا می‌روند، در یک هفتە بە اندازە آن دە و نیم درصدی کە برای یک سال بە حقوق ما اضافە کردند. حالا هنوز یک ماە از سال بیشتر نگذشتە، خودشان اینجاوآنجا می‌گویند تورم ١٢ درصد شدە کە این هم ساختگی است. یک قیمت برای نان گذاشتەاند کە هیچ نانوایی با آن قیمت نان بە کسی نمی‌دهد. آن‌ها هم تقصیر چندانی ندارند می‌گویند دولت پول آب و برق و مالیات را زیاد کردە و با قیمت دولتی خرج و دخلمان را نمی‌توانیم جفت‌وجور کنیم. وضع بازنشستەها کە خیلی بدتر است و بقول دوستان سر پیری شورشی شدەاند و از لجشان شعارهای "ضدانقلابی" می‌دهند. مردم هم دیگە گوششان بدهکار این حرف‌ها نیست. بە همە چیز بی‌اعتماد شدەاند.

ولی قبل از انتخابات جو ظاهراً جور دیگر بود این‌طور نیست؟

بلە، البتە شما کە می‌دانید من خوش‌بین نبودم، برای شما تعریف کردم کە بە آن رفیق قدیمی کە دورە افتادە بود برای روحانی رأی جمع کند چە گفتم. پروندە این آقای وزیر کار هم کە برایم روشن بود، می‌فهمیدم کە او را بی‌جهت وزیر کار نکردەاند. از اول نوکری آخوندها و بهشتی را می‌کرد و یادم نرفتە کە چگونە دارودستە چماق‌دار راە انداختە بود و سندیکاها را با کمک آن‌ها و کمیتە چی ها تعطیل کردند.آدم از چنین آدم چە انتظاری جز این کە می‌بینیم می‌تواند از او داشتە باشد؟

نمایندگان خانە کارگر در شورای عالی کار هم می‌گویند دستمزدها امسال دو برابر تورم بیشتر شدە است و نظر وزیر کار را تائید می‌کنند؟

چه‌کاری مگر غیر از تائید می‌توانستند بکنند؟ اگر تائید نمی‌کردند مگر چە می‌شد؟ اولاً کە در اقلیت هستند و بودونبودشان علی السویە است، دومش این‌ها خودشان اکثراً حق و حساب بگیر دستگاە هستند و درنهایت همیشە با بقیە کنار می‌آیند. تا حالا نشدە کە یکی از این‌ها، فقط یکی‌شان برای اعتراض از مسئولیتش استعفا بدهد. تو این شرایط بیکاری و بی‌پولی هم حال و هم آیندە شان را تا وقتی گوش بە فرمان باشند تأمین می‌کنند. وقتی هم کە بازنسستە می‌شوند می‌فرستندشان در قسمت (پیشکسوتان) نزد حسن صادقی و او هم دستشان را در جایی بند می‌کند و حقوق ماهیانە خوبی به آن‌ها می‌دهند کە هر آدم بازنشستەای آرزویش را دارد. خودشان می‌گویند بر سر قیمت سبد خانوار با دولت و کارفرمایان بە مبلغ دو میلیون و هفت‌صد هزار تومان توافق کردەاند و آن را حمل بر موفقیتشان می‌کنند، اما دستمزدی کە در نهایت تعیین می‌شود کمتر از نصف این مبلغ است کە خود این دو هفت‌صد میلیون هم خیلی کمتر از خط فقر است.

شما خودتان یک زمانی معتقد بودید کە باید داخل شوراهای اسلامی رفت و مانند پیش از انقلاب کە بعضی ازسندیکالیست ها برای تسخیر تدریجی سندیکاهای رستاخیزی عضو آنان می‌شدند در شوراهای اسلامی هم رفت و همان کارها را کرد و گویا مدتی هم رفتید و عضو یکی از آن‌ها شدید، آیا نظرتان تغییر کردە است؟

درست میگویید؛ من حرفش را زدم در انتخابات شورای اسلامی کارخانە مان هم کاندیدا شدم، ولی قبل از انتخابات من و کارگر دیگری را کە فهمیدە بودند از جنس خودشان نیستیم حذف کردند و چون می‌دانستند هر دوی ما رأی می‌آوریم، تهدیدمان کردند کە اگر اعتراض کنیم به‌عنوان عامل نفوذی ضدانقلاب بە حراست معرفی‌مان می‌کنند. ما هم بدون سروصدا پذیرفتم. کارگران کە گویا بو بردە بودند عدە زیادی‌شان بە ما رأی دادە بودند، آنقدر کە مجبور شدند انتخابات را تجدید کنند و در دور دوم کمتر از یک‌سوم در انتخابات شرکت کردند. ولی فهمیدم کە این‌ها حساب همە چیز را دارند. برای عضویت در سندیکاهای رستاخیزی این همە کنترل و دنگ و فنگ نبود، البتە اگر تودەای و چپی بودی و آن را کشف می‌کردند از سندیکا اخراجت می‌کردند، ولی خیلی‌ها موفق می‌شدند وارد شوند و بعضی‌هایشان کە زرنگ‌تر بودند بە عضویت هیئت مدیرە هم درمی‌آمدند و می‌توانستند در حوزە مسائل صنفی کە خیلی ساواک سخت‌گیری نشان نمی‌داد بە کارگران کمک کنند. یک‌بار یادم هست کە تعداد این افراد در کنگرە سندیکاها آنقدر چشمگیر بود و این را از سخنرانی‌های کە شد متوجە شدند کە کنگرە را منحل کردند. در آن دورە بە اصطلاح نفوذی‌ها در سندیکاها دو دستە بودند. یک دستە بە قول خودشان برای افشاگری می‌آمدند و دستە دیگر برای کار بلندمدت و تأثیر گزار.

الآن شنیدەام کە بین شوراهای اسلامی و رهبری خانە کارگر شکاف ایجاد شدە و بقول یکی از دوستان شوراها بە راە خود می‌روند و رهبران هم بە راە خود. این شکاف چقدر جدی است؟

شکاف البتە طبیعی است کە بە هنگام بحران پیش می‌آید. بحران الآن شدید است. و خیلی از اعضای شوراها از عملکرد و سرسپردگی روسایشان ناراضی هستند. البتە در محیط‌های کار هم کارگران رفتار خوبی با آن‌ها ندارند.این‌ها همە بە آن‌ها فشار می‌آورد و بە مرکزگریزی آن‌ها دامن می‌زند. رهبری خانە کارگر البتە فرق می‌کند. آن‌ها چندتایی‌شان امنیتی هستند و حکم کارمند رادارند و باید بە دستوراتی کە می‌گیرند عمل کنند و امکان تغییر ندارند. ولی در میانشان رقابت هم زیاد است و می‌خواهند موقعیت هم دیگر را بگیرند. الآن حسن صادقی با محجوب بر سر موقعیت باهم رقابت دارند. تحکیم وحدت یک جریان دانشجویی مذهبی طرفدار جناح چپ حکومت بود، اما در اثر تجربە و تحت تأثیر تحولات جامعە به‌تدریج دگرگون و از بالا لیبرال شد. رهبری تحکیم وحدت و بخش قابل‌توجهی از بدنەاش توانست دگرگون شود چون امنیتی نبودند. خانە کارگر ولی متفاوت است.

وضعیت انجمن‌های صنفی بە چە صورتی است، همراە خانە کارگر هستند، مخالف آن‌اند، اصولاً چقدر نفوذ و استقلال دارند؟

انجمن‌های صنفی تا حدودی متنوع‌تر از شوراهای اسلامی هستند، بااین‌وجود بە استثنای تعداد معدودی از آن‌ها، نە نفوذ قابل‌توجهی دارند و نە از لحاظ استقلال تفاوت چندانی با شوراهای اسلامی دارند. البتە وارد شدن در آن‌ها بە مراتب آسان‌تر از وارد شدن در شوراهای اسلامی کار است و گروە بزرگی از آن‌ها کە در زمان احمدی‌نژاد و با نیت رقابت با خانە کارگر از بالا سازمان دادە شدند امروز تقریباً هیچ نفوذی ندارند و به همین خاطر دنبالە رو خانە کارگر هستند. روی انجمن‌های صنفی جز یک تعداد معدودی‌شان نمی‌شود حساب باز کرد. ظاهرشان ممکن است انسان را گول بزند. شوراهای اسلامی اما باوجود سابقە و اسم بدشان نقش بیشتری در محیط‌های کارگری دارند.

نقش کدام‌یک از این تشکل‌ها در اعتراضات کارگری بیشتر است؟

بیشتر از همە نقش محافلی است کە مستقل از این‌ها و به‌تدریج شکل گرفتەاند. برخی از شوراهای اسلامی هم البتە نقش دارند ولی نقش انجمن‌های رسمی زیاد نیست. بیشتر این محافل آن‌طور کە دوستان می‌گویند، گرایش سندیکایی و تعدادی نیز گرایش شورایی دارند.

الآن آیا وضعیت جوری نیست کە بشود تشکیلات سندیکایی در محل‌های کار ایجاد کرد؟

فکر نمی‌کنم، حساسیت حکومت و نیروهای امنیتی روی سندیکا و کلاً هر نوع تشکل مستقل خیلی بیشتر شدە. وزیر کار و خانە کارگر هم شدیداً مخالف سندیکا و تشکل مستقل هستند. حتی با تشکیل انجمن‌های صنفی کە بخواهد خارج از حیطە نفوذشان عمل کند مخالف‌اند و اجازە چنین کاری را نمی‌دهند. اگر شرایط فراهم بود اول بایستی سندیکاهای موجود و کانون صنفی معلمان را بە رسمیت می‌شناختند و رهبران زندانی‌شان را آزاد می‌کردند.

احساس می‌کنم بازنشستگان از خودشان خیلی آمادگی برای برگزاری تجمعات اعتراضی نشان می‌دهند و طی هفتە های اخیر نیز حداقل سە تجمع اعتراضی بازنشستگان را شاهد بودیم، پدیدە اعتراض بازنشستگان در گذشتە کمی دورتر کمتر شایع بود، در سال گذشتە هم اعتراضات خیابانی بازنشستگان خیلی زیاد بود انگیزە این اعتراضات جە هست؟

چهار انگیزە مهم را من شناسایی کردەام. یک، نگرانی از ورشکستگی صندوق‌های بازنشستگی کە مرتب در رسانە ها مطرح است. دو، عدم افزایش مستمری‌هایی کە جواب حداقل‌های زندگی را نمی‌دهد، سە، وقفە و تعویق مکرر در پرداخت مستمری‌ها، چهار اعتراض بە همسان‌سازی مستمری‌ها و پنج، پولی است کە بازنشستگان هم باید برای بیمە تکمیلی بپردازند.و اگر نتوانند بپردازند ناچارند خودشان بخش عمدە هزینە عمل جراحی‌شان را بپردازند. این‌ها چون گذشتە را دیدەاند وقتی وضعیت امروزشان را با قبل از انقلاب کە بدتر شدە مقایسە می‌کنند بە شدت واکنش نشان می‌دهند چنان واکنشی کە بە سن و سالشان نمی‌آید. رفیقی می‌گفت از پدر همسرش کە اصفهانی و بازنشتە است پرسیدە، حالا چرا شعار رضا شاە روحت شاد می‌دادید؟ وی در جواب بە دامادش گفتە بود، چون رضا شاە با آخوندها خیلی بد بود اما پسرش بە آنها رو می‌داد!

خبر دارید کە حدود یک ماە پیش حزب چپ جدیدی بنام حزب چپ ایران" فدائیان خلق" توسط تعدادی از سازمان‌های فدایی تشکیل شد. چقدر در جریان تشکیل این حزب قرار داشتید و نظرتان به‌طورکلی در این خصوص چیست؟

نیکی و پرسش؟ من راستش را گفتە باشم به خاطر نداشتن آشنایی کافی با اینترنت مستقیماً در جریان کار قرار نداشتم. عدەای از رفقا کە موضوع و کنگرە را دنبال کردە بودند من را بیشتر در جریان قراردادند. فکر نمی‌کنم هیچ‌کس کە نیت سوء نداشتە باشد اصولاً مخالف این وحدت باشد. منهم باوجوداین کە در حد اطلاعاتی کە دارم متوجە برخی کاستی‌ها هستم ولی خوشحالم از اینکە می‌بینم رفقای فدایی ما بعدازآن همە جدایی‌ها کە شاید خیلی‌هایشان به خاطر کم‌تجربگی و جوانی بود دوبارە دارند اختلافاتشان را رفع می‌کنند و باهم یکی می‌شوند بسیار خوش‌حالم. آرزویم این است کە حزب جدید بە آرمان‌های مردمی بنیان‌گذاران چریک‌های فدایی همچنان وفادار بمانند و مقام ارزندە جنبش فدایی در جنبش چپ را پاس بدارند.

روز کارگر امسال را چگونە می‌خواهید برگزار کنید؟

معلوم است هر جا کە ببینم حرکتی هست کە در آن عکس خمینی و خامنەای نباشد و از حقوق کارگر و آزادی و برابری و آزادی زندانیان سیاسی حمایت می‌خواهند بکنند، شرکت می‌کنم. من ٢٠ سال است کە هر وقت حرکت مستقلی بودە در آن شرکت کردەام، ولی در تظاهرات خانە کارگری‌ها حتی اگر عدەای بە قصد خیر در آن شرکت کنند، من شرکت نخواهم کرد.

توصیە خاصی برای کارگران دارید؟

تنها توصیەام دعوت بە همبستگی و وحدت و از دست ندادن امید بە آیندە بهتری است کە باید توسط خود ما کارگران ساختە شود. عزیزان بدانید هیچ‌کس غیر از خود ما بە فکر ما نیست.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید