امسال دراول مهرماه بار دیگر زنگ مدارس بهصدا درمیاید ۱۶ میلیون دانشآموز و ۱ میلیون ۱۰۰ هزار معلم و کادر آموزشی در۹۶ هزار مدرسه فعالیت خود را آغاز خواهند کرد. اما با توجه به وضعیت ناکارآمد آموزشی و فقر و شرایط اقتصادی بخش زیادی از مردم امسال نیز شاهد محرومیت و افت تحصیلی صدها هزار کودک و دانش اموز خواهیم بود و برنامههای آموزشی بهعلت عدم دخالت کارشناسان با تجربهی آموزشی همچنان از نظرکیفیت و محتوا سیر نزولی خواهد داشت زیرا نظام آموزشی نمیتواند از دیگر سامانههای بحران زده کشور جدا باشد، از اختصاص بودجه امسال به بخش آموزش و پرورش میتوان بهمیزان بیاهمیتی نظام آموزشی در دیدگاه برنامهریزان حکومت پی برد. بودجه ایکه امسال به آموزش و پرورش که ۱۷ میلیون نفر از شهروندان را در بر میگیرد، اختصاص یافته مبلغ ۲۷۸ هزار میلیارد تومان است درحالیکه بودجهی نهادهای مذهبی مبلغ ۵۴ هزار میلیارد تومان است که نسبت به سال گذشته ۶۰درصد افزایش یافته است .
برخی از ویژگیهای نظام آموزشی در ایران.
۱- انواع مدارس
الف «مدارس دولتی» هر چند در قانون اساسی تاکید شدهاست که آموزش و پرورش رایگان است و از دانشاموزان بهطور رسمی شهریه دریافت نمیشود اما در طول سال تحصیلی به بهانههای گوناگون مانند "تعمیر کلاسها، اسفالت زمین ورزش، خرید نیمکتهای جدید" خانوادهها را مجبور به پرداخت پول میکنند.
ب - «مدارس غیر انتفاعی» مدارس غیر انتفاعی که بیشتر در مناطق مرفهنشین و متوسطنشین قرار دارند، شهریههای این مدارس بستگی به منطقه و برخورداری از امکانات ضروری مانند معلمان با تجربه، امکانات ورزشی و آزمایشکاه از ۴ تا۲۰ میلیون تومان متفاوت است.
ج - «مدارس شاهد» این مدرسه به فرزندان و خانودههای شهدا و جانبازان اختصاص دارد و شهریه دریافت نمیشود و تعالیم و برگزاری مناسک مذهبی دراین مدارس بیشتر است و در دانشگاهها نیز دارای سهمیه هستند.
د - «مدارس خانگی» در سالهای اخیر مدارس خانگی هم توسط خانوادههای مرفه ایجاد شده، این مدارس توسط خانوادهها و معلمان با تجربه اداره میشود و در پایان سال بهطور متفرقه در امتحانات شرکت میکنند.
۲- «تبعیض در نظام آموزشی» بدون شک نطام آموزشی یکی از طبقاتی ترین و تبعیضآمیزترین سامانههای کشوراست. از یک سو مدارس غیر انتفاعی در مناطق مرفهنشین که از تمام امکانات آموزشی و ورزشی برخوردارند و از سوی دیگر، مدارس کپری بلوچستان و روستاهای هرمزگان وبوشهر وهمچنین مدارس یک اتاقه در ایلام وکردستان نشانگر تبغیض شرم آوریست که براثر سیاستهای رژیم به مناظق محروم تحمیل شده است.
۳- «محتوای کتابهای درسی» کتابهای درسی در رشته های تاریخ، فلسفه، ادبیات و علوم اجتماعی آکنده از عوامفریبی، دروغ و تحریف است، روحانیون را تنها مبارزان راه آزادی در تاریخ مبارزات ایران معرفی میکنند و هیچ اشارهای به مبارزان راه آزادی و عدالت ندارند. رهبران دینی را انسانهایی با توانیها و دانش فوق بشری جلوه میدهند، اما چون محتوای کتابها با واقعیات تاریخی و واقعیات دانش امروزین بشری تطابق ندارد، از اینرو مورد پذیرش اکثریت دانشاموزان قرار نمیگیرد.
۴- «آموزش بدون پرورش» نظام آموزشی، آموزش و پرورش نام دارد اما هیچگونه برنامه و تدبیری درجهت پرورش دانشاموزان صورت نمیگیرد. اعتیاد و لمپنیسم در مدارس رو به افزایش است و تا کنون دو دانشاموز بر اثر چاقو کشی در مدارس بهقتل رسیدهاند و بر اساس گفتهی یکی از کارمندان تربیتی آموزش و پرورش در یکی از مدارس جنوب شهر تهران ۱۶ درصد دانشاموزان معتاد و نیمه معتاد هستند.۶۰ درصد از زندانیان کانونهای اصلاح و تربیت را دانشاموزان تشکیل میدهند. اعزام دهها هزار طلبه برای آموزش دینی و تربیت اخلاقی نیز کوچکترین تاثیری در گرایش دانشاموزان به باورهای دینی نداشت.
۵- «نقش زنان در کتابهای آموزشی» یکی از ارتجاعیترین بخشهای کتابهای درسی مخدوش کردن نقش زنان در جامعه است. در این کتابها تلاش میکنند تا نقش زنان را در عرصههای تولیدی، سازندگی، علمنی هنری و ورزشی نادیده بگیرند در کتابها زنان را در تصاویری مانند خیاطی، آشپزی یا آماده کردن فرزندان برای مدرسه دیده میشوند و هیچ تصویری از آنان بهعنوان پزشک، معلم و یا مهندس دیده نمیشود.
۶- «محرومیت و افت تحصیلی» سالانه دهها هزار کودک بهعلت فقر یا بهعلت اینکه ناچار به کارکردن هستند تا هزینههای زندگی خود و خانواده را تامین کنند، از تحصیل محروم میشوند. از سوی دیگر، بعضی از آموزگاران نیز برای جبران کمبود در آمد ناچار به کار دوم هستند و خستگی ناشی از کار زیاد از توان معلمان را برای تدریس میکاهد و بازدهی لازم را ندارد. اما باید سپاسگزار معلمانی بود که با توجه به شرایط اقتصادی و اختناق جامعه با اخساس مسئولیت به آموزش و تربیت نوباوگان میهنمان خستگی ناپذیر تلاش میکنند .
افزودن دیدگاه جدید