با گذشت بیش از چهار دهه از عمر ننگین رژیم جمهوری اسلامی، کارگران و اکثریت مردم تحت ستم نه تنها تغییری در بهبود زندگی فلاکت بارشان ایجاد نشده است، بلکه تحت حاکمیت استثمار و سرکوب، فقر و گرسنگی به بالاترین حد خود رسیده است، طوری که حد فاصل بین دارا و ندار، عمیقتر شده، هر روزه توده های کارگر و زحمتکش را به کام نیستی و فلاکت بیشتری سوق می دهد. کارگران و مزدبگیران که با دستمزدهای چند برابر زیر خط فقر و یا بیکار سازیهای وسیع دست و پنجه نرم می کنند، زنانی که شدیدترین بی حقوقی ها و ستم مضاعف تحت حاکمیت رژیم اسلامی را با پوست و استخوان خود احساس میکنند، جوانانی که ابتدایی ترین حقوق انسانی از آنان سلب شده است و قربانیان اصلی معضلات اجتماعی همانند، بیکاری، اعتیاد هستند، تجارت دختران جوان و فحشاء و خشونت های گوناگون که در نهایت بازتاب آن به سرکوب، زندان، شکنجه و محرومیت ختم میشود. همه اینها از معضلات واقعی جامعه ایران است که میلیونها انسان با آن دست بگریبانند.
تورم و گرانی سر سام آور فقر و تیره روزی، بی خانمانی، فقدان ابتدایی ترین حقوق و آزادی ها، بی عدالتی، بیکاری، بی مسکنی و اختناق و سرکوب، عرصه زندگی را بر اکثریت جامعه هر روز تنگتر نموده و بطور ناخواسته آنها را بسوی یک زندگی مرگبار و غیر انسانی سوق می دهد.
سرکوب و تهاجم علیه فعالین کارگری، معلمان، بازنشستگان، پرستاران و هر انسان آزادیخواهی که برای حق و حقوق اولیه انسانی خود به اعتراض و مبارزه دست میزند سازمان داده شده است. دستگیریها تنها به فعالین کارگری و معلمین ختم نشده بلکه دهها فعال جنبشهای اجتماعی دیگر و انسانهای معترض را هم در بر گرفته است. تداوم و شدت دستگیریها، زندان، شکنجه و اعدامها از طرف جمهوری اسلامی تمامی ندارد، جامعه را با فضایی از رعب و وحشت مواجه نموده تا بتواند چندی بیشتر در قدرت باقی بماند. زندانیانی را که به زندان یا اعدام محکوم می کنند، اعترافات اجباری با شکنجه صورت می گیرد. در دادگاه های فرمایشی به دفاعیات زندانیان و در صورت داشتن وکیل به دفاعیات وکیل نیز توجهی نمی کنند.
اعدام ریشه و گذشته های دور و تاریک در زندگی و حیات انسانها را دارد، اما در شرایط کنونی ایران، یکی از کشورهای سیاهی است که ارقام اعدامش حتی صدای اعتراض بخشی از دولتها و نیزدم و دستگاه های مختلف جهانی را در آورده است. این ننگ انسانیت است که کماکان دولتهایی موجودند که از ابزار سرکوب، زندان، شکنجه، مجازات مرگ و اعدام استفاده میکنند.
این چه جامعه ای است که وسیله بهتری برای دفاع از خود جز جلاد نمی شناسد؟ باید برای لغومجازات مرگ و حکم اعدام، بدون قید وشرط متحد و متشکل شد و نیز خواهان نابودی چوبه دار واعدام گردید. باید خواهان آزادی تمامی کارگران زندانی و تمامی زندانیان سیاسی شد. برای تغییر سیستم و نظامی که بانی این فجایع و جنایتها است، باید متحد و متشکل بپاخواست.
نهادهای چپ و دمکراتیک، وظیفه خود را مقابله پیگیرانه علیه حکم جنایتکارانه اعدام دانسته و برای ایجاد یک حرکت وسیع عمومی گام خواهد برداشت. به جای اعدام می باید جامعه با کمکهای مختلف درمانی و اجتماعی مجرمان را نیز به یک زندگی انسانی یاری رساند. جزای هیچ عملی مرگ نیست.
نهادهای چپ و دمکراتیک، همگان را فرامیخواند که برای مبارزه علیه زندان و اعدام و از میان بردن این رفتار و قوانین ضد انسانی بپا خاسته، متحد و متشکل در مقابل طبقه حاکم در ایران به ایستیم!
نهادهای چپ و دمکراتیک درتجمع سراسری علیه اعدام و با خواست آزادی تمامی زندانیان سیاسی در ۲۸ سپتامبر ۲۰۲۴ ساعت ۱۴ درهلند، سنترال استاسیون، دن هاخ میدان مانیفلد در همراهی با تمامی نیروهای مترقی شرکت فعال خواهیم داشت.
هیئت هماهنگی نهادهای چپ و دمکراتیک
شهریور ۱۴۰۳ – سپتامبر ۲۰۲۴
دیدگاهها
با سلام ، این نهادهای چپ و…
انتخاب نام هیيت نمایندگی چپ و دمکراتیک
افزودن دیدگاه جدید