رفتن به محتوای اصلی

ترس از مرگ یا عشق به زندگی

ترس از مرگ یا عشق به زندگی

در ۱۷ سپتامبر، اسرائیل بیش از دوهزار و هفتصد پیجر (دستگاه تلفن یک طرفه ای که دریافت کننده فقط میتواند به پیام وارده گوش کند) کارکنان حزب الله را منفجر کرد . این حمله بزرگی علیه حزب الله بود. روز بعد هم چند صد رادیوی باطری دار و دستگاه‌های بی‌سیم منفجر شدند. این حملات روی هم ۳۴ کشته و چند صد زخمی به جا گذاشتند.

پیجرها را در پنج ماه گذشته حزب الله خریده بود که کادرهای ردیف نسبتا پائین حزب الله (برای دور زدن خطر احتمالی شنود موساد  اسرائیل ) به کار برند.

روشن شد که این پیجرها دارای مارک یک شرکت در مجارستان هستند. شرکت مجار اجازه ی ساخت آن‌ها را از یک شرکت تایوانی داشت (که شرکت تایوانی به محض بروز این ترور اعلام برائت کرد) . شرکت مجاری هم اعلام برائت کرد ولی حدس زده می‌شود که این شرکت در واقع یکی از شرکت‌های موساد است. به علاوه آقای ویکتور اوبان (نخست وزیر مجارستان) هم از هواداران پرو پا قرص اسرائیل بوده‌است. هنوز عاملین واقعی و قطعی این ترور تعیین نشده‌اند. بعضی گمانه‌ها مظنون بلغارستان هستند ولی فعلا بیشترین گمانه ها به سمت دولت مجارستان و شرکت مجاری بر می‌گردند.

باطری‌های پیجرها دستکاری شده بودند. حدود پنج گرم مواد منفجره در کنار باطری‌ها با ظرافت تعبیه شده بودند. پیجرها هم به‌طوری تنظیم شده بودند که حدودا سه ثانیه پس از زنگ زدن منفجر شوند ( حدودا سه ثانیه بعد از زنگ زدن یعنی مدت زمانی که دریافت کننده ،پس از زنگ زدن، دستگاه را به گوش خود می آورد . به همین دلیل هم اکثر جراحات در گوش و دست‌های مجروحین اتفاق افتادند).

کاربرد پیجر برای  وارد کردن جراحت یا قتل – از زاویه تعریف کلاسیک تروریسم -  یک اقدام تروریستی است چرا که عامدانه باعث قتل یا جراحت افرادی می‌شود که هیچ نقشی در منازعه ندارند (هم‌چنان که دو نفر از کشته شدگان کودک بودند و چندین نفر هم "غیر نظامی" بودند). تا آن‌جا که من خوانده‌ام، امریکا در مورد این اقدام اسرائیل سکوت کرده‌است.( با سکوت در این مورد، امریکا می‌تواند همانند گذشته، حماس و حزب الله را تروریست بنامد). فکر می‌کنم بقیه دنیا می‌دانند تروریست واقعی کیست ولی رسانه‌های غربی در مورد خلافکاری‌های اسرائیل عمدتا سکوت می‌کنند.

اکنون تقریبا یک سال از شروع جنگ غزه می‌گذرد. جنگ غزه به جنگی فرسایشی تبدیل شده‌است. هیچ کدام از اهداف اعلان شده‌ی اسرائیل برآورده نشده‌اند. اسرائیل هم آمادگی جنگ فرسایشی را ندارد. (جنگ‌های گذشته چند روزه و یا چند ماهه بودند) هزاران نفر از اسرائیلی‌ها اسرائیل را ترک کرده‌اند و به اقتصاد اسرائیل هم صدمات سنگینی وارد شده‌اند. با تمام این‌ها آقای نتانیاهو به جنگ ادامه می‌دهد. احتمال توسعه ی جنگ غزه به جنگی منطقه ای هر روز بیشتر می‌شود. نتانیاهو با سرنوشت اسرائیل – و سرنوشت تمامی خاورمیانه – تاخت می‌زند. منطقا ناکامی اسرائیل باید با تغییر یک رکن عمده به ختم جنگ – به "آتش بس دائمی" – بیانجامد ولی رهبران اسرائیل رکن تازه ای را – بزرگ‌تر و خطیرتر از ارکان کنونی – به میان می آورند. اگر ناکامی کنونی ادامه یابد تمامی سرنوشت اسرائیل مورد سئوال قرار می‌گیرد.

اسرائیل دچار مخمصه ی پر دردسری شده است. فرمول آشنای ناتانیاهو هم اینست که هر زمان با مشکلی روبرو میشود، جنگ را توسعه میدهد. احتمال توسعه ی جنگ برای بقیه ی دنیا (منجمله امریکا) دهشتناک است ولی برای اسرائیل یک غنیمت است که مخصوصا اگر بتواند پای امریکا را مستفیما به جنگ بکشد (از زاویه ی دید اسرائیل) یک تاکتیک موفق است.

هنوز امریکا مستقیما وارد جنگ نشده است ولی اسرائیل از حضور امریکا در خاورمیانه سود برده است. (براستی چه فرق می‌کند که پرچم امریکا در جنگ نبوده است؟ تصور کنید که فرمانده ارتش امریکا به لشگرش – با پرچم اسرائیل – فرمان حملات کنونی را می‌دهد ولی بقیه‌ی لشگرش را به حال آماده باش نگاه می‌دارد. باز هم همین چشم انداز کنونی به‌دست می آید. هیچ یک از مولفه های اصلی تغییر نمی‌کنند).

ناوگان‌های دریائی و زیر دریائی اتمی امریکا در حال آماده باش در خاور میانه اند. هر اقدام ماجراجویانه ی اسرائیل با این اخطار آمریکا همراه بوده است که از توسعه ی جنگ جلو گیری کنید وگرنه با ارتش امریکا روبرو هستید. این شمشیر داموکلس در تمام دوران جنگ بالای سرمان بوده است.

قریب یک هفته است که دولت اسرائیل "شکست حزب الله" را به اهداف جنگ افزوده است. مرکز ثقل توجه ارتش اسرائیل از نواحی جنوبی به نواحی شمالی این کشور منتقل می‌شوند. در شرایط تازه، جنگ غزه و جنایات اسرائیل در غزه در سایه قرار می‌گیرند و اسرائیل با راحتی بیشتری به دستیابی هدف خود در غزه می‌پردازد.

در چنین شرایطی‌است که اقدام تروریستی جدید (عمدتا) در لبنان شکل می‌گیرد. سخنگویان اسرائیل به‌صورت ظاهر  از تایید یا تکذیب این اقدام معین خودداری کرده اند (در موارد دیگر هم این تاکتیک "نه تایید نه تکذیب"را به کار برده اند)  ولی در همان حال اظهار می‌دارند که ما بسیاری شگردهای دیگر هم داریم. اسرائیل می‌خواهد همسایگان عربش را از مرگ بترساند. 

شایداین‌چنین تاکتیکی در کوتاه مدت موثر باشد ولی ماندگار نیست. هیچ فرمولی که با تهدید به مرگ اعمال شود ماندگار نیست و به جنگ بیشتر و مرگ بیشتر می انجامد. تنها فرمول ماندگار نه ترساندن همسایگان بلکه تایید عشق به زندگی‌است. به رسمیت شناختن یکی از این دو راهبرد متفاوت و متضاد در شکل گیری آتیه‌ی  خاورمیانه نقشی مهم دارد.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید