نزدیک به سه هفته است که بخشی از جنگلهای هیرکانی در منطقه «الیت» مازندران در آتش میسوزد. جنگلهایی با قدمت میلیونها سال که در فهرست میراث طبیعی یونسکو ثبت شدهاند و یکی از کمیابترین اکوسیستمهای کره زمین به شمار میآیند.
در این مدت، دهها هکتار از پوشش گیاهی، درختان کهنسال، نهالهای جوان و حتی لایههای حاصلخیز خاک از بین رفته است. گزارشهای محلی از مرگ شمار زیادی از حیوانات خبر میدهند. هنوز هم «کُندهسوزیها» و نقاط پراکندهی آتش ادامه دارد و زخم عمیقی بر پیکره جنگل باقی است.
هیرکانی کجاست و چرا اینقدر مهم است؟
جنگلهای هیرکانی، کمربندی سبز در امتداد ساحل جنوبی دریای خزر، از گیلان تا گلستان را دربر میگیرد و بهدلیل قدمت ۲۵ تا ۵۰ میلیون ساله، به «موزه زنده طبیعت» معروف است.
این جنگل نهتنها پناهگاه هزاران گونه گیاهی و جانوری است، بلکه نقش حیاتی در تنظیم اقلیم شمال ایران، کنترل سیلابها، حفظ رطوبت و تثبیت خاک دارد. نابودی بخشی از هیرکانی، در واقع نابودی بخشی از حافظه زمین است. ضایعهای که هرگز قابل جایگزینی نیست.
مسئولان چه کردند؟
با وجود هشدارهای اولیه و حجم فاجعه، واکنش رسمی به آتشسوزی با تأخیر جدی و اختلال در هماهنگی همراه بود.
* فقدان فرماندهی واحد: نیروها پراکنده اعزام شدند و خبری از مدیریت واحد بحران نبود.
* کسری تجهیزات: تجهیزات کافی، بهویژه در روزهای نخست، در منطقه وجود نداشت.
* کمک خارجی: ایران مجبور شد از ترکیه درخواست کمک کند و هواپیما و بالگردهای آبپاش ترک وارد عملیات شدند.
* تأخیر داخلی: هواپیماهای ایلوشین سپاه نیز با تأخیر وارد عمل شدند، در حالی که نقش آنها میتوانست از ابتدا تعیینکننده باشد.
* اولویتبندی اشتباه: دهیار الیت، سینا اسفندیاری، بهجای تقدیر، به دلیل بیان واقعیتهای میدانی بازداشت شد. نشانهای روشن از اینکه بهجای مدیریت مؤثر بحران، کنترل روایت و سانسور خبری اولویت بیشتری یافته است.
علت آتشسوزی چیست؟
پاسخ قطعیای ارائه نشده، اما چند عامل اصلی در ترکیب با یکدیگر مطرح است:
* عامل انسانی و سودجویی: منابع محلی احتمال «خطای انسانی»، «شکارچیان» یا «آتشسوزی عمدی» برای تغییر کاربری و ویلاسازی را مطرح کردهاند. در سالهای اخیر زمینخواری، معدنکاوی و تخریب جنگل برای پروژههای پرسود، تهدیدی جدی برای شمال ایران شده است.
* تغییرات اقلیمی: گرمایش زمین، کاهش شدید رطوبت خاک و افزایش دما، ریسک حریق را بهطرز چشمگیری بالا برده است.
* فقدان مدیریت پیشگیرانه: پاکسازی پوشش خشک کف جنگل، آموزش محلی، پایش ماهوارهای دقیق و آمادهباش فصلی، در عمل جدی گرفته نشده است.
ترکیب این عوامل، هیرکانی را به منطقهای با حساسیت بالا به حریق تبدیل کرده است. حساسیتی که دولت فاقد سازوکار کافی و تجهیزات لازم برای مدیریت آن است.
تفاوت کلیدی با مدیریت جهانی آتشسوزی
آتشسوزی جنگلی در جهان پدیدهای فراگیر است و کشورهای پیشرفته هم با بحران مواجه میشوند. اما تفاوت اساسی در مدیریت پیشگیرانه است:
* ایجاد مانعهای آتشبر استاندارد،
* پاکسازی دورهای و علمی پوشش خشک،
* سامانههای هشدار سریع،
* آموزش عمومی هدفمند،
* مدیریت واحد و پاسخگویی سریع.
در ایران، علاوه بر عامل تغییرات اقلیمی، سوءمدیریت، ضعف زیرساختها و فساد زمینخواری سهم بسیار بزرگتر و تعیینکنندهتری در آغاز، گسترش و طولانیشدن فاجعه آتشسوزی دارد.
مردم چه میتوانند بکنند؟
۱. آگاهیرسانی و مطالبهگری
انتشار خبر، یادآوری اهمیت جهانی هیرکانی و مطالبه شفافیت، بزرگترین ابزار جامعه مدنی است. سکوت، همدست نابودی است.
۲. گزارش موارد مشکوک
مشاهده دود، رفتار مشکوک (مانند تخریب یا آتش کوچک) یا حفاری باید فوراً و با شجاعت به یگان حفاظت منابع طبیعی گزارش شود.
۳. فشار مدنی برای اصلاحات ساختاری
* تدوین قانون سختگیرانهتر و بدون استثنا برای تغییر کاربری جنگلها
* تقویت گشتهای حفاظتی و اطفای حریق محلی
* افزایش بودجه تجهیزات اطفای هوایی مدرن
* ایجاد فرماندهی واحد و مستقل برای مدیریت بحرانهای طبیعی
* شفافسازی و رسیدگی علنی به خطاهای مدیریتی.

۴. مشارکت محلی در پیشگیری
داوطلبان محلی، کوهنوردان، انجمنهای محیط زیستی و مردم بومی میتوانند در پاکسازی جنگل و کاهش مواد قابل اشتعال نقش مستقیم داشته باشند.
جنگل هیرکانی فقط یک زیستبوم زیبا نیست. سرمایه ملی، جهانی و حافظه زمین است. آینده زیستمحیطی ایران بدون آن فقیرتر، ناپایدارتر و آسیبپذیرتر خواهد بود.
فاجعه الیت، زنگ هشداری برای همه ماست: اگر مدیریت ناکارآمد، فساد زمینخواری و بیتفاوتی عمومی ادامه یابد، فردا بخشهای بزرگتری از هیرکانی از دست خواهد رفت.
حفاظت از طبیعت، مسئولیت دولت است. اما در برابر حکومتی که مسئولیت نمیپذیرد، مردم آخرین و مهمترین سد دفاعی طبیعتاند. هیرکانی میراث میلیونها ساله ماست—و نابودی آن خیانتی است به نسل امروز و فردا.
دوشنبه ۳ آذر ۱۴۰۴ - ۲۴ نوامبر ۲۰۲۵
افزودن دیدگاه جدید