رفتن به محتوای اصلی

چرخش به راست: در آمریکا و روند جهانی

چرخش به راست: در آمریکا و روند جهانی

انتخاب ترامپ بعنوان ۴۵ امین ریاست جمهوری امریکا که با رای اکثریت قاطع مردم امریکا همراه بود، روند نوینی را برای آمریکا و جهان رغم خواهد زد. مشخصه های سیاسی دانالد ترامپ وپایگاه سیاسی و اجتماعی وی را میتوان در  ویژه گی های زیر توضیح داد:

۱-ناسیونالیسم بغایت شونیستی، پوپولیستی و برتری طلبی ملی و کشوری.

۲-دیده گاه ضد جهانی و مخالفت با سیاست گلوبالیسیم.

۳-اول آمریکا و بقیه جهان هیچ.

۴-ضدیت جنسیتی بویژه برابری اجتماعی زنان و ضدیت با دگرباشان.

۵-خصلت اتوکراتیک در امر کشور داری وسیاست.

 

سیاست های داخلی:

هنوز بیش از چند هفته ای از زمامداری دانالد ترامپ بعنوان رئیس جمهوری امریکا نگذشته است که، تا کنون تمام سیاست های وی از طریق حکم حکومتی بدون عبور از مجاری قانونی و مشورت با نمایندگان کنگره و سنا انجام گرفته که در بسیاری موارد نقض صریح قوانین جاری است (بطور مثال تعلیق کمک های بشردوستانه آمریکا در جهان). آنچه که بشدت حیرت آور است بی عملی نمایندگان منتخب در کنگره و سنا در مقابل این عملکرد اتوکراتیک ترامپ است. وی با انتخاب کابینه ای که شرط انتخابشان اطاعت بدون و چون چرا از فرامین و دستورات وی بوده، از نخستین روز ریاست جمهوری قدم به قدم در جهت قول و قرار های انتخاباتی اقدام نموده است. فرا تر از این با ایجاد یک مرکز غیر حکومتی که با هیچ کدام از قوانین جاری امریکا مطابقتی ندارد، با قرار دادن ایلان ماسک به ریاست «سازمان بهره وری دولت» (Department of Governmental efficiency) ، که یک ارگان غیر دولتی است، و دادن قدرت تام و کمال به وی در برکناری مسئولین دولتی تا بستن بعضی از دفاتر دولتی که به باور وی دارای بهره وری نبوده اند، و باعث گسترش دستگاه دولت و هدر دادن هزینه ها دولتی بوده اند، در حال اقدام است، تشکیلات در مقابل هیچ ارگان قانونی از جمله کنگره و سنا پاسخگو نیست و در ارتباط مستقیم با ترامپ و پیشبرد برنامه وی اقدام میکند.

در ارتباط با اجراخ مهاجرینی که دارای اقامت قانونی در آمریکا نیستند با بسیج تمام نیروهای انتظامی تاکنون نزدیک به ۳۰ هزار نفر را شناسائی و در معرض اخراج قرار داده و ترس و وحشتی را در بین مهاجرینی که طی سه سال در دروه بایدن بدون هیچ مانعی بصورت موج وار، از طریق مرزهای جنوبی و شمالی وارد آمریکا شده اند، بوجود آورده است؛ حتی بین مهاجرین قانونی! از زمان قرار گرفتن ترامپ در کاخ سفید بطور متوسط روزانه ۳۵۰۰ نفر مهاجر از امریکا اخراج شده اند. طبق امار اداره مهاجرت آمریکا ۱.۵ میلیون نفر از ۲۰۸ کشور جهان با حکم دادگاه مهاجرت دستور خروج از آمریکا را دریافت کرده اند که در صف مقدم اخراج اجباری از آمریکا قرار دارند. طبق برآورد محافظه کارانه  اداره مهاجرت آمریکا رقم نسبی مهاجرین غیر قانونی در آمریکا ۱۱ میلیون نفر است.

سیاست راست افراطی که با حاکمیت تام و تمام ترامپ نمایندگی میشود، خواستار خودداری و پايان دادن به کمک های دولتی به طبقات فرو دست آمریکائی است، حتی تمایلاتی نیز جهت محدویت بیمه بازنشستگی بالای ۶۵ سال نیز شنیده میشود. هر چند چنین اقداماتی بدون شک با مقاومت جامعه مدنی آمریکا و مخالفت میلیون ها نفر از شهروندان آمریکائی روبرو خواهد شد. به نظر نویسنده، چنین اقدامی قابلیت اجرائی در آمریکا را ندارد.

ماحصل سیاست ترامپ در امور داخلی آمریکا فشل خواندن تمام سیاست مداران پیشین در اجرای پایین آوردن بدهی های آمریکا و درست بودن رویکرد او در حل مشکلات اقتصادی است. البته این باور شخصی اوست که با داشتن میلیاردها دلار ثروت هرگز در طول عمر خود لحظه ای از امکانات زندگی اشرافی بی بهره نبوده است.

 

روند بین المللی سیاست های ترامپ:

سیاست های بین المللی ترامپ به چند عامل متکی است:

۱-توقف مبادلات ارزی در جهان. دلار هم چنان بعنوان مهم ترین پول جهانی نقش تعیین کننده ای در مبادلات بین المللی دارد، دلار۵۸٪، یورو ۲۰٪ ین ۴.۷٪. چنین سهم مبالاتی در عرصه بین المللی نقش تعیین کننده ای در اقتصاد جهانی برای آمریکا ایجاد نموده است.

۲- برتری نظامی و آماده گی رزمی آمریکا. میانگین درصد در آمد به قوای نظامی امریکا ۱۳.۴٪ تا سال ۲۰۲۳، اروپا ۱.۶٪و چین ۱.۷٪ بوده است.  آمریکا دارای ۷۵۰ پایگاه نظامی در ۸۰ کشور جهان است، البته این رقم تقریبی است و با وجود پایگاه های مخفی در اقصی نقاط جهان بیشتر میتواند باشد، ۷۵۰ رقم رسمی اعلام شده است.

۳-ایالات متحده بدلیل داشتن وسعت عظیم جغرافیائی و دسترسی به انرژی عظیم فسیلی، طبیعی، انسانی و حاکمیت کم و بیش مطلق در نیم کره شمالی از موقعیت استثنائی بر خوردار است و بعنوان اولین اقتصاد جهانی موقعیت ویژه ای برای آمریکا در امر و نهی سیاست مداری بوجود می آورد، که در شرایط خاصی میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. از جمله طرح بر گرداندن تنگه پاناما به آمریکا وحتی احتمال استفاده نظامی برای این منظور.

۴-ایالات متحده آمریکا بیشترین بودجه نظامی ناتو را تامین میکند، بیشترین ابزار و ادوات نظامی ناتو، امریکایی است و در این زمینه هیچ کدام از کشورهای اروپايی توان و قدرت برابری با آمریکا را نداشته و همین زمینه ای جهت پیشبرد سیاست های آمریکا در ناتو است. تا قبل از دور اول ریاست جمهوری ترامپ میزان مشارکت اتحادیه اروپا ۱.۴۳٪ بودجه تا سال ۲۰۱۴، در دور نخست ریاست جمهوری ترامپ اتحادیه اروپا با فشارهای ترامپ این مبلبغ را افرایش داد تا سال ۲۰۲۴ این مبلبغ ۲.۰۲٪ بوده است.

عوامل فوق زمینه های مناسبی برای پیشبرد سیاست های بین المللی امریکا در دوره ترامپ ایجاد کرده است. ترامپ در دور دوم ریاست جمهوری همچنان که که در کمپین های پیش انتخاباتی اعلام کرده بود، گزینه تعرفه گمرکی را در هفته دوم ریاست جمهوری علیه کانادا و مکزیک و چین اعلام کرد. ترامپ همین سیاست را در ارتباط با اتحادیه اورپا و حتی انگستان نیز مطرح کرده است. هدف ترامپ گرفتن امتیازات بیشتر اقتصادی و اثر گذاری بر سیاست های ملی کشورهای اروپائی است.

 امریکا در جهان غرب تا قبل از اعلام افرایش تعرفه های گمرکی در دروه ترامپ، پايین ترین تعرفه های گمرکی را در جهان داشته است، و از همین نقطه نظر بیشترین زمینه جذب سرمایه گذاری های خارجی را جهت رشد اقتصادی داشته. برآورد صاحب نظران اقتصادی این است که سیاست تعرفه گمرکی در امریکا ضمن افزایش قیمت ها در داخل کشور تاثیراتی نیز بر این روند سرمایه گذاری خواهد داشت.

روند تاثیر سیاست های ترامپ در این دوره فشار بر اتحادیه اروپا در جهت برعُهده گرفتن سهم بیشتر در هزینه های نظامی و مجبور کردن اروپا در خرید بیشتر کالاهای امریکائی بویژه در زمینه کشاورزی خواهد بود. اینکه این سیاست با توجه به مقرارت غذائی که اتحادیه اروپا دارد و با استانداردهای آمريکايی همراهی نمیکند تا چه اندازه ای امکان پذیر باشد به عوامل متعددی بستگی دارد. یکی از مهم ترین این عوامل جنگ روسیه علیه اوکراین است که امریکا بیشترین هزینه های نظامی آنرا متقبل شده و هیچ کدام از کشورهای اروپائی چه از نقطه نظر اقتصادی و چه امکانات لجستیکی فاقد این توامندی میباشند. این برگ برنده ای است که در اختیار امریکای ترامپ قرار دارد.

 

سیاست ترامپ در ژئوپلیتک منطقه خاورمیانه:

ترامپ بعنوان سمبل یک بازاری و معامله گر ساخت و سازگر دارای همان منطق و ادبیات بازاری و معامله گر است. سیاست در قامت ترامپ سود بری به هر شکل و شمايلی است. هیچ قانومندی که شرط قوانین سیاست ورزی باشد در قامت وی وجود ندارد. ترامپ با قرار گرفتن در راس کشوری که دارای قدرتمند ترین نیروی نظامی و اقتصادی است امکان مانور در بازی های سیاسی را بصورت معامله گری پیش میبرد. نمونه بارز این رویکرد صلح شکننده ای است که بین حماس و اسرائیل بعد از ۱۵ ماه جنگ نابرابر، بر قرار شد. با توجه به اینکه طرح صلح همانی بود که از می ماه ۲۰۲۴ توسط دولت بایدن ارائه شده بود و علی رغم تمام خوش رقصی و جنایت پیشه گی بایدن در دادن تسلیحات به اسرائيل، نتانیاهو پای قرار داد صلح نیامد. اگر فشار های پشت برده ترامپ به نتانیاهو و قول و قرار های پنهانی نبود اسرائیل جنگ را ادامه میداد. اکنون با طرح گرفتن نوار غزه از طرف امریکا روشن است که قصد امریکا در قانع کردن نتانیاهو چه بوده. اینکه این امر تحقق پذیر باشد یا نه، بنظر من عملا با مشکلات بسیاری در منطقه و حتی تاثیر بر روابط امریکا با کشورهای منطقه که همواره یارو یاور امریکا بوده اند، روبرو خواهد شد. از طرف دیگر نباید عامل وابستگی کشورهايی چون عربستان سعودی و امارات، کویت و... در زمینه های نظامی و اقتصادی و سرمایه گذاری های امریکائی در نظر نداشت، اینکه این عوامل در زمینی کردن این سیاست چگونه عرض اندام خواهد کرد، کاملا روشن نیست ولی آنچه‌ را بطور روشن میتوان گفت اینست که هنوز امریکا در این زمینه حرف آخر را خواهد زد.

سیاست ترامپ در ارتباط با مسئله فلسطین تحقق خواست اسرائیل مبنی بر صاحب شدن و بیرون راندن مردم فلسطین از خانه و کاشانه شان و تسلیم شدن نهائی است. این سیاست در دور قبلی ریاست جمهوری ترامپ هم پیش رفت که به انتقال پایتخت اسرائیل به اروشلیم و به رسمت یافتن بلندی های جولان انجامید. ترامپ این سیاست را در ارتباط با نوار غزه نیز در سر دارد. چندین ماه قبل از پایان جنگ و حتی قبل از انتخابات نوامبر در امریکا داماد وی کوشنرکه از طرف پدری با نتانیاهو رابطه نسبی هم دارد بارها طرح نموده بود که نوار غزه یکی از بهترین املاک کناردریا ست که دارای توامندی اقتصادی کم نظیری است. (۱)

اما ترامپ با چالش های جدی جهت انتقال ۲ میلیون نفر اهالی غزه به کشور تالث مواجه هست، اینکه این بازی با جان ۲میلیون انسانی که در زیر خرابه های صددرصدی غزه از یک خرابه به یک ویرانی دیگر در حال پس و پیش هستند چگونه شکل خواهد یافت، از جمله به میزان زیادی به ادامه آتش بست موجود ارتباط دارد. هم چنین نقش نیروهای مقاومت فلسطینی و میزان واقع گرائی رهبران آنان‌ از عوامل مهم دیگر در چشم انداز آینده فلسطین خواهد بود. 

 

ترامپ وجمهوری اسلامی:

بعد از شکست نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه و سقوط بشار اسد در سوریه و شکست رقت بار حلال شیعی در منطقه و سیاست خارجی "عمق استراتژیک"، جمهوری اسلامی در ضعیف ترین وضیعت سیاسی خود در ۴۶ سال گذشته قرار دارد. تضعیف پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی و ضدیت ونفرت مردم از این نظام به حد اعلای خود در جامعه دیده میشود، علی رغم این احساس اجتماعی در ایران که شاید با برآورد های متفاوت چیزی در حد ۸۰ در صد مردم را شامل میشود، نظام هنوز با در دست داشتن بازوی نظامی خون بار خود قدرت سرکوب را داشته و در طی سالهای گذشته نشان داده که با چه تنفر و شقاوتی از  کشتن هزاران نفر از مردم ابائی نداشته و هنوز دارهای اعدام این رژیم در احتزاز است، حتی در ضعیف ترین موقعیت این نظام!

افزون بر عوامل بالا، ورشکستگی اقتصادی و خالی بودن خزانه مالی جمهوری اسلامی در تامین نیازهای روزمره جامعه و افزایش فشار اقتصادی کشور را در آستانه بروز یک برآمد اعتراضی قرار داده است. رژیم به خوبی از خطرات جدی که کلیت نظام را هدف قرار داده مطلع است. مانور هفته های گذشته نیروها انتظامی در تهران و دیگر کلان شهرهای ایران نشان از جدی بودن این برآمد عمومی دارد. عقب نشینی رژیم در ارتباط با تعلیق قانون حجاب نیز از جمله این موارد است. تنها عامل «باز دارنده» از دیدگاه نظام در مقابل غرب و آمریکا فرا آوری هسته ای در سمت دستیبابی به سلاح هسته ای است. غرب و بویژه آمریکا، با اصرار اسرائیل بعنوان ادامه بازوی آمریکا در منطقه خاورمیانه در مقابل این رویکرد جمهوری اسلامی بطور قطع حمله نظامی به ایران را بعنوان یک گزینه جدی، برای نابودی زیر ساخت های اقتصادی و نظامی و هسته ای در دستور کار خود دارد. چناچه دیپلماسی سیاسی به نتیجه نرسد، دست نیافتن ج.ا به سلاح هسته ای خط قرمز سیاست غرب و بویژه آمریکا میباشد. با این تاکید که حتی دست یافتن جمهوری اسلامی به سلاح هسته ای بعنوان «عامل باز دارندگی» سوال بر انگیز است! جمهوری اسلامی حتی با داشتن چندین سلاح هسته ای هم هرگز به اهداف منطقه ای خود، نابودی اسرائیل و بیرون کردن امریکا از خاورمیانه، نخواهد رسید. چنین سناریویی چیزی جز نابودی کشور و زیر ساخت های اقتصادی و نظامی، بهمراه نخواهد داشت. 

حکم حکومتی ترامپ در ۴ فوریه برای باز گردانیدن فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی، حاوی نکات حداکثری  خواست های امریکا از جمهوری اسلامی است؛ که هدف آن کشاندن جمهوری اسلامی پای میز مذاکره است. طبیعتا جمهوری اسلام در مقابل چنین درخواست های حداکثری تسلیم نخواهد شد. قصد ترامپ هم لزوما تحقق تمامی این درخواست ها نیست، بلکه بعنوان یک معامله گر با دست پر در زمانی که جمهوری اسلامی در ضیعف ترین موقعیت خود قرار دارد، گرفتن حداکثر امتیازات از ج. ا است. مسئله هسته ای، و مهم ترین آن عقیم کردن رویکرد جمهوری در ارتباط با اسرائیل و عدم حمایت از نیروهای نیابتی در منطقه است.

تنها اتکاء جمهوری اسلامی در نگاه به شرق و تکیه به اهداف حمایتی روسیه است که اخیرا نیز با امضاء قرارداد استراتژیک با روسیه به آن امید بسته است؟ به باور من چین هرگز منافع عظیم اقتصادی و استراتژیک خود را فدای دفاع و حمایت بدون چون چرا از جمهوری اسلامی نکرده و نمی کند.

در مورد روسیه هم بنظر من آفتاب آمد دلیل آفتاب، روسیه دستش تا چانه درگیر در جنگی است که در نزدیک به سه سال نتیجه مطلوبی برای او نداشته با هزینه میلیارد ها دلار و از دست دادن صدها هزار نیروی انسانی خود نتوانسته به اهداف نظامی خود در اوکرائين برسد. (۲)

در نتیجه برای جمهوری اسلامی هیچ راهی جزء مذاکره با آمریکا قرار نداشته و دیر یا زود علی رغم همه گنده گویی ها و مخالفت طلبی خامنه ای و اهل بیت، مذاکرات انجام خواهد شد. گزینه دیگر در مقابل جمهوری حمله نظامی است که توسط اسرائیل و حمایت کامل امریکا خواهد بود.

 

سیاست حزب چپ ایران :

رویکرد بین المللی حزب چپ ایران باید مبتنی بر عوامل زیر باشد:

۱-همبستگی بین الملی در تشنج زدایی و تقویت صلح

۲-همبستگی و دفاع از تمام اقدامات بین المللی جهت تحقق حقوق ملت فلسطین

۳-همکاری با سازمان های بین المللی جهت فشار بر جمهوری اسلامی جهت توقف اعدام

۴-دفاع از سیاست غیر هسته ای در منطقه خاورمیانه

با توجه به تحلیل از شرایط بشدت وخیم سیاسی و اقتصادی و شکست های متعدد بین المللی نظام و بی کفایتی رهبران جمهوری اسلامی، طی ماه های آینده باید در انتظار اعتراضات وسیع تر مردم باشیم. مهم ترین مسئله در چنین برهه زمانی تدارک جهت یک الترناتیو سیاسی است که باید متشکل از همه نیروهای دموکرات سکولار و باورمند به دموکراسی در داخل و خارج ایران، صورت گیرد. پیام حزب باید طرح نظر خواهی تحت عنوان رفراندوم در ایران جهت برکناری جمهوری اسلامی و تشکیل مجلس موسسان باشد. حزب در محور این تشکل جهت تقویت نیروهای چپ و دموکراتیک باید از تمام نیروهای چپ ایران با دادن یک فراخوان دعوت به همگامی و مشارکت جهت همبستگی نیروهای چپ وتقویت این نیرو در این لحظات حساس سیاسی، بکند. 

 

منابع:

1-The Guardian: Jared Kushners says Gaz’s water Front property could be very valuable . Tuesday March 19, 2024.

 

۲-امار کشته شدگان جنگ در روسیه.

https://www.google.com/url?sa=t&source=web&rct=j&opi=89978449&url=https…

دیدگاه‌ها

میرنادر

براساس اطلاعاتی که تا کنون علنی شده اند، آمریکا ۳ خواست از ایران دارد: ۱- عدم دستیابی به سلاح هسته ای ۲- عدم پشتیبانی از جنبشهای استقلال طلبانه مردمی در منطقه ۳- خلع صلاح کامل نه تنها در مورد موشکهای بالستیک، بلکه در تمامی سلاحهای متقارن و نا متقارن در مورد اول، این دوست عزیز د یک قدم از آمریکا جلوتر رفته و طرفدار ممنوعیت هرنوع توسعه هسته ای هستند. در دومورد دیگر بهتر بود ایشان توضیح میدادند نظرشان چیست.
د., 17.02.2025 - 15:58 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید