رفتن به محتوای اصلی

وقتی نظریه به‌دام‌افتاده و از زندگی جدا می‌گردد!

وقتی نظریه به‌دام‌افتاده و از زندگی جدا می‌گردد!
هابرماس از نظریه «اخلاق گفتمان» تا سرسپردگی به گفتمان نظامی!

وقتی که سلاح نقد جایگزین نقد سلاح می شود و به‌جای زبان اقناع، سلاح‌ها سخن می‌گویند! 

الف- یورگن هابرماس، فیلسوف و جامعه‌شناس مشهور آلمانی در یادداشتی که برای روزنامه "زوددویچه سایتونگ" با اشاره به پدیدار شدن یک "گسست تاریخی" در جهان امروز، خواستار افزایش توان نظامی اروپا شده است. ناگفته نماند که سران اروپا در راستای گرایش به‌راست، خود از مدت‌ها قبل از این موضع گیری، با توجه رویکرد ترامپ، مسیر تقویت نظامی مستقل را در پیش گرفته بودند و همه کوشش خود را برای هموار‌کردن مسیر افزایش فوق‌العاده بودجه‌های نظامی (از جمله با تغییر قانون حد نصاب کسری بودجه نسبت به تولید ناخالص داخلی) و طبعا کاهش بودجه‌های اجتماعی و زیست محیطی و... و گسترش چتر حفاظت هسته ای مشترک و مستقل اروپا، با سودای شکل دادن به قطب ایالات متحده اروپای دارای بازوی نظامی نیرومند به‌کار‌گرفته بودند. و بنابراین این توصیه وی می‌تواند تنها درجهت تشویق و تقویت مشروعیت این تصمیم و چه بسا کند‌کردن زبان منتقدین نظامی‌گری و کاهش وظایف و خدمات اجتماعی دولت باشد. 

هابرماس با اشاره به بروز شکاف در غرب، همچنین نسبت به ظهور قدرت رهبری هرچه اقتدارگرایانه‌تر در ایالات متحده هشدار داده است. در این مورد هم باید گفت که گرایش اقتدارگرایانه در کل نظام سرمایه داری درحال نضج گیری است و صرفا متعلق به آمریکا نیست گرچه نقش آمریکا در بعد جهانی دادن به آن قابل توجه است. در اروپا نیز به درجاتی همان سیاست‌های ضدمهاجرتی و گرایش های راست کیشانه در حال تقویت است. 

هابرماس با اشاره به این که "توانایی‌های نظامی، پیش از هر چیز، نوعی دفاع وجودی از اتحادیه اروپاست"، می‌افزاید: «کشورهای عضو اتحادیه اروپا باید نیروهای نظامی خود را تقویت و یکپارچه کنند، زیرا در غیر این صورت در جهانی که از نظر ژئوپلیتیک در حال تحول و فروپاشی است، دیگر از نظر سیاسی به حساب نخواهند آمد. اتحادیه اروپا "تنها در صورتی می‌تواند استقلال ژئوپلیتیک به دست آورد که از توانایی اقدام جمعی، به‌ویژه در مورد به‌کارگیری زور نظامی برخوردار باشد و این امر می‌تواند حاکمیت ملی آلمان را تحت تاثیر قرار دهد. در مورد آلمان باید گفت که با توجه به وزنه اقتصادی آن در اتحادیه اروپا، طبعا بیشترین حجم هزینه‌های نظامی بر عهده آن می افتد. چنان که در یک اقدام غیر مترقبه طبق توافق دو حزبی (سوسیال دمکرات‌ها و دموکرات /سوسیال‌مسیحی‌ها ) و همراهی برخی نیروهای اقماری و همسو، با کسب دو سوم آراء در پارلمان، عملا بدون نیاز به تغییر قانون اساسی، چه در مورد تغییر شاخص کسر بودجه و چه امکان تخصیص نجومی و ارتقاء ارقام بودجه نظامی به نیم تریلیون دلار شاهد یک نقطه عطف کیفی پس از جنگ دوم هستیم. که مطابق آن، این کشور وارد رقابت‌ های بزرگ میلیتاریستی در ابعادی جدید می شود که البته پی‌آمدهای اجتناب ناپذیر خود در تغییر جهت گیری‌های تا‌کنونی را در پی خواهد داشت. 

ب- عدول هابرماس از محتوای اخلاق گفتمان که بر پذیرش دیگری و تعامل و رفتار به دور از خشونت و حل مسائل از طریق گفتگو بنا شده بود، پیش‌تر در مورد رویکرد‌ش نسبت به جنگ غزه * و موجه سازی خشونت دولت اسرائیل با وجود نقض آشکار اصل تناسب مجازات و نسل کشی و کودک کشی و موارد دیگر بر همه گان آشکار شده بود. حتی انتقادهای صدها فیلسوف نسبت به مواضع او، و یا حتی مشهود شدن ابعاد خشونت بی‌کران نسبت به غیرنظامی‌ها و بیمارستان‌ها و ارقام نجومی کشته‌ها و زخمی‌ها و یا محاصره غزه برای جلوگیری از دریافت مواد غذائی و بهداشتی و آب و سوخت و یا نادیده گرفتن هشدار ها و انتقادهای مکرر نهادهای بین‌المللی نسبت به ارتکاب جنایت‌های جنگی و علیه بشریت و نسل کشی هم نتوانست تزلزلی در رویکردش ایجاد کند. یکی از دلایل توجیهی او اصرارش براین باور بوده است که هم نسلان او، به دلیل آن فجایع تاریخی نازی‌ها، نمی تواند و گویا حق ندارد که از عملکرد و رفتاراسرائیلی‌ها انتقاد کنند. و حال آن‌که از قضا وفاداری به آن آموزه‌ها، مستلزم مخالفت قاطع با هرگونه جنایتی از آن دست و از جمله حذف و تصفیه یک گروه و یک جماعت و یک ملت و... توسط هر گروه و یا دولت و ملت دیگر در هر زمان و در هر شکل است. آیا فیلسوف واضع نظریه اخلاق گفتمان این دوگانگی مشهود و عریان را نمی بیند؟!. و اساسا چگونه به چنین نقطه ای رسیده است؟. آیا خشت اول را کج گذاشته است یا به تعبیری او از خودش و نظریه‌اش فاصله گرفته است؟! باین ترتیب هرچه که باشد تا آن جا که به جنگ غزه و اسرائیل مربوط است، برای او مساله فلسطین و خشونت صرفا از ۷ اکتبر شروع می شود و اصولی چون حقوق بشر و احترام به قوانین جنگی و یا اصل تناسب واکنش‌ و نسل‌کشی و غیره بلاموضوع است. 

ج- و اینک در گامی تازه و بزرگ به‌عقب، او بیش از پیش از نظریه اخلاق گفتمانی خویش عدول کرده و به‌قولی یک بار دیگر علیه خود ونظریه‌اش، در صحنه سیاسی‌ ظاهر می شود. وی به‌جای دفاع از صلح و تکیه و تقویت جنبش ‌ها و فشار ا‌ز پائین به دولت‌ها، خود به جرگه تیز‌کنندگان تیغ می‌پیوندد. در خط سیر عملی و فکری او ابتدا اروپا محوری جایگزین جامعه جهانی و جنبش‌های طبقاتی و اجتماعی از پائین می گردد. و در نزد او در فرایند شکل‌گیری اتحادیه اروپا، نگاه به بالا و اتحاددولت‌ها، جایگزین اتحاد از پائین می شود و در حقیقت این دولت‌های بر فراز جوامع اروپایی هستند که مرکز ثقل اخلاق گفتمان به‌شمار می آیند. به طوری که اینک با تأییدوروددولت‌ها و اتحادیه-همان دولت‌ها و اتحادیه‌ای که بزعم وی تبلور نظریه اخلاق گفتمان محسوب می شوند- به عرصه های نظامی‌گری و به توصیه او به تصویب بودجه‌های کلان جنگی، شاهد یک چرخش بزرگ به راست هستیم. باین ترتیب مسیر«جهنم» را پایانی نیست و و تجانس‌و هم‌ذات سازی بین نظریه «اخلاق‌گفتمان» و «اتحادیه اروپا» به مثابه پیوند روح و جسم و پیکربندی نظریه در این اتحادیه به مثابه محمل پیش‌بردآن با جدا شدن از «زندگی» بیش از پیش فاجعه آفرین می‌‌شود و او را تا مقام یک «فیلسوف دولتی» برمی‌کشد. 

این عبارت مشهور گوته، در مورد چگونگی بدام افتادن «نظریه»، تأمل برانگیز است: دوست من، تئوری خاکستری است، اما درخت جاودان زندگی سبز است! 

تقی روزبه  ۲۰۲۵.۰۳.۲۶

*- یورگن هابرماس از تقویت نظامی اروپا حمایت کرد

https://www.radiozamaneh.com/851115

*- هابرماس، جنگ‌غزه و رویکرد تناقض‌آمیز

https://www.azadi-b.com/?p=39222

دیدگاه‌ها

نادر عصاره

“دفاع وجودی” که در نقل از هابرماس، نویسنده مطلب بالا ذکر کرده است، آیا دیگر بلا موضوع شده است؟ در دنیای امروز “دفاع” یک کشور یا بلوکی از کشورها از موجودیت خود، امری غیر ضروری شده ؟ طرح موضوع دفاع، به جرگه تیز کنندگان منحصر است و خلاف «دفاع از صلح و تکیه و تقویت جنبش ‌ها و فشار ا‌ز پائین به دولت‌ها» ست؟ جهان ایده آل جایگزین واقعیت های جهان امروز شده است؟
چ., 26.03.2025 - 20:54 پیوند ثابت

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • No HTML tags allowed.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
CAPTCHA
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
لطفا حروف را با خط فارسی و بدون فاصله وارد کنید