در هفته های اخیر رویداد غریبی در قفقاز جنوبی اتفاق افتاد، که هم چنان ادامه دارد: تمام دنیا توافق آذربایجان و ارمنستان در مورد عقد پیمان صلح را تبریک گفته و می گویند، حال آنکه آذربایجان تدارک حمله جدیدی به ارمنستان را می بیند و روستاهای مرزی ارمنستان آماج تیراندازی از از آن طرف مرز واقع می شوند.
قضیه چیست؟ چرا با وجود حصول توافق در مورد متن پیمان صلحی که قرار است میان دو کشور امضا شود، وضعیت نه تنها آرام نیست، بلکه به سمت تصادم و برخورد نظامی پیش می رود. متن پیمان در واقع حاوی تمام تقاضاهای زیاده خواهانه رژیم باکو از دولت پاشینیان است. شاخص مقبولیت آقای پاشینیان به دلیل گذشتهای باور نکردنی که در برابر رژیم باکو انجام داده به حد اقل خود در دوره تصدی اش رسیده است. اما رژیم باکو سر صلح و آرامش ندارد و هم چنان به پیش کشیدن شرطهای مضحک یکی پس از دیگری و ایجاد تنش در امتداد مرزها، جنگ تبلیغاتی گسترده با پخش خبرهای کذب مبنی بر آماده شدن ارمنستان برای حمله به قلمرو آذربایجان (!)، روشی که پیش از شروع هر تعرض نظامی به کار می برد، ادامه می دهد. این اتهامات در حالی مطرح می شود که دیده بانان اروپایی مرتب اعلام می کنند که نقل و انتقالی در داخل مرزهای ارمنستان مشاهده نکرده اند.
کشورهای مختلف جهان، از کشورهای اروپایی گرفته تا کشورهای عربی و امریکای لاتین، ایران، ترکیه، ایالات متحده، ژاپن، پاپ رم، اتحادیه عرب، حتی روسیه، از عقد پیمان صلح میان ذربایجان و ارمنستان استقبال کردند (۱). با وجود این، رژیم باکو نه تنها هیچ علاقه ای به عقد پیمان صلح و پایان دادن به خصومتی که چندین دهه به طول انجامیده نشان نمی دهد، بلکه عملا برای برخوردی تازه تدارک می بیند.
از جمله "پیش شرطهای" باکو برای عقد پیمان صلح با ارمنستان عبارتند از:
- تغییر قانون اساسی ارمنستان، با این ادعا که در متن قانون دعاوی ارضی نسبت به جمهوری آذربایجان وجود دارد. چنین ادعایی البته با واقعیت منطبق نیست. واقعیت اینست که با فروپاشی اتحاد شوروی در ۱۹۹۰، مجلس ملی ارمنستان قطعنامه استقلال ارمنستان را تدوین کرد، که در آن به بیانه مشترکی توسط شوری عالی جمهوری ارمنستان و شورای ملی آرتساخ تحت عنوان "وحدت جمهوری سوسیالیستی ارمنستان و منطقه قره باغ کوهستانی (آرتساخ)" در ۱۹۸۹ اشاره شده بود. پاشینیان قبول کرده است که متن قانون نیاز به اصلاح داد، اما به گفته خودش اینکار حد اقل دو سال وقت لازم دارد، زیرا انتخابات پارلمانی در سال ۲۰۲۶ در دستور کار است و امکان برگزاری رفراندم برای موضوع پر اهمیتی مثل تغییر قانون اساسی تا آن زمان میسر نخواهد بود. بعلاوه، مشخص نیست نتیجه رفراندمی که تحت فشار یک دولت خارجی برگزار شده باشد، چه خواهد بود. در حالی که مساله صلح و ثبات هم اکنون مساله فوریت داری است. اما با توجه به استدلالات متقابل مطرح شده، ادعای آذربایجان منتفی و خالی از هر اساس و پایه ای می گردد: اولا، در متن پیمان صلح آمده است که هیچ بند یا ماده ای در قانون اساسی نمی تواند مانع از امضای پیمان صلح باشد، چرا که طرفین در توافق نامه صلح به صراحت تمامیت ارضی یکدیگر را قبول کرده اند.
هم چنین، متن توافق شده پیمان صلح تاکید دارد که این پیمان بر قانون اساسی دو کشور تقدم دارد.
بالاخره، قانون اساسی فعلی خود آذربایجان به قانون اساسی سال ۱۹۲۱ جمهوری دموکرات آذربایجان اشاره دارد، که در آن به بخشهایی از ارمنستان کنونی به عنوان خاک آذربایجان اشاره شده است.
اگر قرار است قانون اساسی یکی از طرفین به دلیل ادعای ارضی ادعایی تغییر یابد، چرا باید طرف دیگر از این الزام مبری باشد؟
سایر شروط یا بهانه های رژیم باکو برای عدم امضای پیمان صلح:
- استرداد دعاوی کیفری علیه رژیم باکو از دادگاههای بین المللی به دلیل پاکسازی قومی ساکنان قره باغ، بستن گذرگاه لاچین و در معرض قحطی و نابودی قرار دادن ساکنان منطقه به مدت ۹ ماه، تجاوز به قلمرو ارضی ارمنستان (که هنوز بخشهایی از آن تحت اشغال است) و غیره؛
- خاتمه دادن به ماموریت دیده بانی اتحادیه اروپا در مرزهای آذربایجان و ارمنستان (که با مخالفت شدید عامه مردم مواجه است)؛
- درخواست انحلال گروه مینسک، ارگانی که سازمان امنیت و همکاری اروپا برای حل مناقشه قره باغ به وجود آورده بود و به توافق صلح فعلی میان آذربایجان و ارمنستان ربطی ندارد؛
- محدود شدن تسلیحات ارمنستان - باکو در حالی خواستار تحدید تسلیحات ارمنستان است که خود خریدهای تسلیحاتی چندین میلیاردی و چندین برابر خرجهای تسلیحاتی ارمنستان انجام می دهد.
- و بالاخره، تقاضا از دولت ارمنستان برای "سرکوب گرایشهای انتقام جویانه در ارمنستان" !!!، تقاضاهایی که جز تراوش یک ذهن از تعادل خارج شده، توصیف دیگری نمی تواند داشته باشد.
باکو علاوه بر پخش خبرهای دروغ در باره وضعیت و موقعیت نیروهای ارمنستان خبرهای کذبی حاکی از ورود تسلیحات از ایران به ارمنستان نیز پخش می کند. لکن سلاحهایی که از ایران به ارمنستان می رسد، سلاحهای خریداری شده ارمنستان از هند است، که ایران مانعی برسر عبور آن به ارمنستان ایجاد نمی کند.
سامانه موشکی "آکاش" که ارمنستان از هند به دست آورده
با توجه به تفاصیل بالا و گذشتهای یر ریسکی که پاشینیان در برابر باکو انجام داده شاخص مقبولیت وی در میان ارمنیان ارمنستان و دیاسپورا به حد اقل کاهش یافته است. دولت حتی جرات نمی کند متن پیمان صلح را علنی کند.
راستی آذربایجان به دنبال چیست؟
از نظر نویسنده چند دلیل می توان برای رفتار خارج از هنجار علی اف ذکر کرد، که همگی در منطق طرح شوم روسی-ترکی گذرگاه کذایی زنگه زور جای می گیرند.
اول: باکو تلاش می کند وام سیاسی اش به روسیه، یعنی بهای تصرف قره باغ با اجازه و سکوت ضمنی روسیه، را با باز کردن کریدور کذایی زنگه زور (گذرگاه مقری) و گذاردن آن در اختیار روسیه بازپرداخت کند. اینکار از نظر باکو و مسکو از طریق وارد آوردن فشار حداکثری به دولت پاشینیان و وادار کردن وی به واگذاری منطقه سیونیک و یا نهایتا اشغال نظامی منطقه باید عملی شود.
لکن، دلیل مهم دیگری هم وجود دارد: ترس از دست دادن موقعیت برتر نظامی- اقتصادی نسبت به همسایه ای که وی از هیچ کوششی برای پاشیدن بذر نفرت نسبت به آن و مردم آن و تحقیر وتضعیف آن در حد محو آن از روی نقشه زمین فرو گذار نمی کند. لکن، اوضاع و احوال جهانی در مقایسه با زمان جنگ ۴۴ روزه بسیار فرق کرده، ارمنستان شرکای نظامی-سیاسی مهمی به دست آورده است، جمهوری اسلامی به نحو محسوسی توجه و تمرکز بیشتری روی حفظ منطقه سیونیک معطوف داشته و مرتب بر خدشه ناپذیر بودن مرزهای بین المللی تاکید می ورزد. از طرفی، اروپا و ایالات متحده نیز مراقب اوضاع در منطقه هستند و مستقیم یا غیر مستقیم به رژیم باکو هشدار می دهند که دست از پا خطا نکند. علی اف، اما هنوز در این توهم به سر می برد که می تواند تا ابد و بدون مانع و رادعی ارمنستان را تحت فشار قرار بدهد و امتیازات تازه ای از دولت پاشینیان اخذ کند. باکو مانند کسی که بازی را باخته، اما هنوز از تلاشهای بی ثمر برای حفظ آنچه که در دست دارد - یعنی تفوق نظامی- اقتصادی نسبت به ارمنستان- دست بر نمی دارد، عمل می کند.
باکو می داند که پیمان صلح با ارمنستان یعنی تثبیت اوضاع به نفع این کشور و باز سازی سریع اقتصاد و ارتش آن و نیل به حدی از توازن نظامی میان دو کشور، تصویری که در واقع به کابوس علی اف تبدیل شده است، زیرا در آن صورت کل تصویر ژئوپلتیک منطقه متحول خواهد شد.
بالاخره، رژیم باکو به عنوان یک رژیم استبدادی، از یک ارمنستان دموکرات، کشوری که حقوق بشر در آن رعایت شود و اقتصادی رقابتی داشته باشد، در همسایگی خود بیمناک است. باکو به احتمال قریب به یقین به هر کاری دست خواهد زد تا روند پیشروی ارمنستان به سوی دموکراسی و یک نظام قانونمدار کمابیش مشابه کشورهای اروپایی را مختل کند و بهترین راه برای این کار حفظ وضعیت جنگی با ارمنستان است.
بازگشایی موقت گذرگاه مرزی ارمنستان- ترکیه
به طوری که می دانیم سالهاست مذاکراتی برای بازگشایی مرز ارمنستان و ترکیه، که از سال ۱۹۹۱، یعنی از زمان جنگ اول قره باغ بسته است، میان نمایندگان ارمنستان و ترکیه در جریان است که با تعلل و تانی پیش می رود. طبق توافق طرفین، گذرگاه فقط برای عبور و مرور کمکهای بشر دوستانه مورد استفاده قرار می گیرد، چنانکه در روزهای پس از زلزله مهیب ترکیه در فوریه ۲۰۲۳ گروه امدادگران ارمنستان برای ورود به ترکیه از این گذرگاه استفاده کردند. اخیرا هم، پس از تصمیم دولت ارمنستان به ارسال کمک به سوریه گذرگاه به مدت ده روز باز شد. هر بار، پس از چنین اتفاقی، گذرگاه دوباره بسته می شود. کارشناسان سیاسی بر این نظرند که گذرگاه نهایتا با تغییر اوضاع جهانی باز خواهد شد، اما در حال حاضر (عمدتا) به دلیل مخالفت رژیم باکو دولت ترکیه از باز کردن آن خودداری می کند. در رابطه با گشایش اخیر نیز، مراجع دولتی و غیر دولتی آذربایجان هیاهوی بزرگی به راه انداخته و حتی با حملات نیشداری از برادر بزرگتر ایراد گرفتند که چرا باکو را از بازگشایی (ولو موقت) مرز با ارمنستان مطلع نساخته است. وزارت خارجه ترکیه نیز در پاسخ اعلام کرد که اتهام بجا نیست و قبلا موضوع به آگاهی مقامات آذربایجان رسیده است و بدین طریق از خود رفع اتهام کرد(!).
آذربایجان از هر گونه نزدیکی سیاسی- دیپلماتیک میان ترکیه و ارمنستان هراس دارد، زیرا نگران آنست که اهمیتش نزد ترکیه کاهش یابد و به عکس، ارمنستان اهمیت بیشتری پیدا کند. رژیم باکو تلاش وافر دارد که ارمنستان همیشه در محاصره و انزوا باشد.
گفتنی است که امریکا و اتحادیه اروپا از بازگشایی مرز میان ارمنستان و ترکیه (ولو موقت) استقبال کردند. برای اتحادیه اروپا مهم است که روابط ارمنستان و ترکیه، که هر دو در مراحل متفاوتی از طی روند ورود به اتحادیه اروپا هستند، هرچه زودتر ترمیم یابد.
گذرگاه مرزی ارمنستان و ترکیه
موضع فعلی جمهوری اسلامی در قفقاز جنوبی
در دوره های اخیر، دستگاه سیاسی- دیپلماتیک جمهوری اسلامی در قفقاز جنوبی فعالتر شده است. در ژانویه گذشته احمدیان، یک مقام امنیتی ارشد جمهوری اسلامی به باکو و ایروان سفر کرد و از جمله مسایل دیگر بر موضع ایران بر خدشه ناپذیری مرزهای شناخته شده بین المللی تاکید نمود.
همین اخیرا، آقای عراقچی، وزیر خارجه ایران، احتمالا به دلیل نگرانی از تحرکات رژیم علی اف و احتمال درگیری جدید، به ایروان سفر کرد. وی ضمن دیدار با آقای پاشینیان و سایر مقامات ارشد ارمنستان، همان پیام را به مخاطبانش (باکو و ایروان) رساند و از توافق نامه صلح آذربایجان و ارمنستان حمایت نمود.
در جریان سفر رسمی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی به ایروان، ترجمه ارمنی کتاب «قدرت مذاکره»، از آثار سید عباس عراقچی، رونمایی شد. در مراسم رونمایی از این ترجمه که با حضور وزیر امور خارجه ارمنستان و مدیران ارشد وزارت خارجه این کشور در محل وزارت امور خارجه ارمنستان برگزار شد، ابتدا مهدی سبحانی سفیر جمهوری اسلام ایران در ارمنستان ضمن معرفی و تشریح محتوای کتاب، هدف از ترجمه این کتاب را ارائه تجربیات دست اول از فنون مذاکره برای دیپلماتها و دانشجویان رشته روابط بین المل دانست.
عراقچی پس از ترک ارمنستان ویدئویی را از سفرش به ارمنستان و دیدارهایش منتشر کرد که به گفته خودش با تجارب خوب و مثبت توام بود.
فراموش نکنیم که آقای عراقچی در گرماگرم جنگ ۴۴ روزه قره باغ به عنوان میانجی صلح از جانب جمهوری اسلامی به باکو و ایروان سفر کرد، که البته سفرش نتیجه ای نداشت. اما گفتنی است که در باکو، هنگامی که به حضور علی اف رسید، با زیر پا گذاشتن اصول و ضوابط میانجی گری، بازپس گرفتن مناطق اشغالی را به وی تبریک گفت (!) (۲).
آرارات میرزویان، وزیر خارجه ارمنستان، مهدی سبحانی، سفیر ایران در ایروان و عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران، در مراسم رونمایی ترجمه ارمنی کتاب "قدرت مذاکره"، اثر عراقچی
افزایش تنش میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده
در روزهای اخیر، در محافل امریکایی و اسراییلی از جنگ و حمله به جمهوری اسلامی زیاد صحبت می شود.
با افزایش تهدیدات متقابل میان ایران و امریکا احتمال بروز جنگ در منطقه بیشتر شده است. در یک سناریوی احتمالی، قلمرو جمهوری آذربایجان سکوی مناسبی برای اجرای عملیات نظامی علیه ایران در نظر گرفته می شود. اخیرا، روزنامه اسراییلی ژروزالم پست (۳) خبری در باره شکل گرفتن ائتلافی میان اسراییل، آذربایجان و ایالات متحده منتشر کرد. دفتر نخست وزیر اسراییل نیز این خبر را تکرار کرد (۴).
از منظر پاره ای از مفسران سیاسی، اعلام طرح تقویت "ائتلاف اسراییل، آذربایجان و امریکا" توسط دفتر نخست وزیر اسراییل چند هدف را دنبال می کند: 1. استفاده از قلمرو آذربایجان برای حمله به ایران. امکان چنین سناریویی از منظر اسراییل و باکو اهمیت و ارزش رژیم باکو برای امریکا را بالا می برد. 2. دریافت اسلحه از امریکا برای بالا بردن توان نظامی در منطقه و احیانا کابرد آن علیه ارمنستان. این پرسش مطرح می شود که آیا رژیم باکو خود در عملیات حمله مشارکت خواهد کرد یا فقط قلمرو اش را در اختیار اسراییل قرار خواهد؟
لابی اسراییل در امریکا به شدت برای آذربایجان فعالیت می کند و تلاش دارد تا بخش ۹۰٧ قانون حمایت از آزادی ایالات متحده (۵) را که تحویل سلاح به آذربایجان را ممنوع کرده - زیرا ممکن بودکه این سلاحها را علیه ارمنستان به کار ببرد - لغو کند، که در صورت لغو این ممنوعیت امکان استفاده از این سلاحها علیه ایران نیز به وجود می آید.
به هر جهت، بهترین راه برای جلوگیری از فاجعه یا فجایعی که بر اثر سوء مدیریت زمامداران ممکن است به وجود آید، تلاش برای جلوگیری و پیشگیری آن پیش از وقوع است. ارمنستان شاید بیش از همه در پیشگیری از جنگ ذینفع باشد. اینجاست که فرصتی برای رهبران ارمنستان به وجود آمده است که در صورت استفاده بهینه می تواند یک تضمین امنیتی نیرومند برای آن ایجاد کند. برای ارمنستان وجود ایرانی با ثبات، و البته عاری از تنشهای بیهوده با غرب بسیار مغتنم است.
موقعیت راهبردی ارمنستان میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده
پاره ای از مفسران و صاحب نظران سیاسی برجسته ارمنستان، مانند استپان گریگوریان، رییس مرکز بررسیهای جهانی شدن (گلوبالیزاسیون) و همکاریهای منطقه ای (۶) دولت ارمنستان را تشویق می کنند که، نظر به روابط خوب ارمنستان با جمهوری اسلامی و ایالات متحده، هردو، پیشنهاد فراهم کردن تسهیلات برای ملاقات نمایندگان این دو کشور جهت مذاکره مستقیم در خاک ارمنستان را به دو دولت یادشده بدهد. گرچه جمهوری اسلامی و امریکا به طریقه غیر مستقیم (ظاهرا در عمان) با یکدیگر مذاکره می کنند، لکن در ارمنستان عملا رو در روی هم قرار دارند و ارمنستان مکانی است که در واقع منافع راهبردی آنها تلاقی می کند. رهبران ارمنستان باید خود را از انفعال و کم جراتی ناشی از یک شکست برهانند و با اعتماد به نفس به تحرکات دیپلماتیک سترک دست یازند. هیچ کس نمی تواند از ارمنستان ایراد بگیرد که چرا به چنین کاری دست می زند. به عکس، چنین اقدامی به طور حتم مورد تایید اتحادیه اروپا، فرانسه، آلمان، یونان و بسیاری کشورهای دیگر و به احتمال زیاد خود امریکا نیز خواهد بود، زیرا امریکا مایل است مستقیما با ایران وارد مذاکره شود.
اینکه جمهوری اسلامی چه واکنشی نشان خواهد داد روشن نیست، اما چنین اقدامی، در صورتی که دولت ارمنستان همت کند و پا پیش بگذارد، فرصتی خواهد بود که رهبران جمهوری اسلامی نباید از دست بدهند. بن بست فعلی و فضای پرتنشی که میان جمهوری اسلامی و امریکا و اسراییل به وجود آمده و هر لحظه ممکن است به انفجاری منجر شود، جز گفتگو و مذاکره نمی توان از بین برد.
هم اکنون ملاقاتها و تماسهای تقریبا منظمی میان سفارت جمهوری اسلامی و سفیر فرانسه در ایروان صورت می گیرد و به نظر می رسد که اتحادیه اروپا، از طریق سفیر فرانسه توانسته باشد جمهوری اسلامی را قانع کند که کمک اتحادیه به ارمنستان صرفا برای تقویت بنیه نظامی-اقتصادی این کشور در برابر تعرضات احتمالی رژیم باکوست و این چیزی است که به نفع ایران (صرف نظر از رژیم حاکم بر آن) نیز می باشد. هم چنین، دولت جمهوری اسلامی از زبان سفیر خود در ارمنستان اطمینان حاصل کرده است که حضور غرب و از جمله ایالات متحده در ارمنستان علیه منافع ایران نخواهد بود.
روند عضویت در اتحادیه اروپا
روز ۲۶ مارس گذشته، پارلمان ارمنستان طرح روند پیوستن به اتحادیه اروپا را پس از قرائت دوم تصویب کرد. از میان ۱۰۶ نماینده، ۶٧ نماینده رای موافق و ٧ نماینده رای مخالف و بقیه رای ممتنع دادند یا در رای گیری شرکت نکردند. طرح یادشده به ابتکار نهادهای مدنی -سیاسی غیر دولتی ارمنستان با جمع اوری امضا، که با موفقیت همراه بود، تهیه و به پارلمان راه یافت.
در بیانیه مشترکی که دو نفر از مسئولان پارلمان اروپا، نیلس اوساکف، رییس شورای روابط اتحادیه با قفقاز جنوبی و خانم میریام لِکسمان، گزارشگر دایمی پارلمان اروپا برای ارمنستان، منتشر ساخته اند، از جمله آمده است (٧):
"تصویب امروز در قرائت دوم و نهایی طرح پیوستن به اتحادیه اروپا توسط مجلس ملی جمهوری ارمنستان، که نتیجه یک اقدام مدنی از شهروندان ارمنستان و آغاز روند الحاق ارمنستان به اتحادیه اروپا را اعلام می دارد، نشان دهنده گام مهم دیگری در روابط بسیار قوی اتحادیه اروپا و ارمنستان است. ما برای تصمیم اهمیت قایلیم و از آن به عنوان یکی دیگر از تعهدات صریح در مورد ارزشهای مشترک و طی مسیر دموکراسی توسط ارمنستان استقبال می کنیم. بر اساس ماده ۴۹ معاهده اتحادیه اروپا، هر کشور اروپایی می تواند برای عضویت در اتحادیه اروپا اقدام کند، مشروط بر اینکه به ضوابط و معیارهای کپنهاگ و اصول دموکراسی پایبند باشد، به آزادی های اساسی و حقوق بشر و اقلیت ها احترام بگذارد و از حاکمیت قانون حمایت کند.
ما به قصد دولت ارمنستان برای بررسی نقشه راه با اتحادیه اروپا و مشورت با مردم در یک همه پرسی در آینده توجه داریم. یادآور میشویم که پیوستن به اتحادیه اروپا فرآیندی پیچیده، بلندمدت و مبتنی بر شایستگی است و آماده ادامه حمایت از ارمنستان در تلاشهای اصلاحی، بهویژه بر اساس توافقنامه مشارکت جامع و پیشرفته اتحادیه اروپا-ارمنستان هستیم".
نمایندگان یادشده در بیانیه مشترک هم چنین اعلام داشتند:
ما کمیسیون، نماینده عالی/معاون ریاست پارلمان و شورای اروپا را تشویق می کنیم تا فعالانه از تمایل ارمنستان برای افزایش همکاری با اتحادیه اروپا در همه ابعاد و آرمان های اروپایی آن حمایت کنند.
آرسن نظریان
لاهه، ۱۴ فروردین ۱۴۰۴ برابر با دوم آوریل ۲۰۲۵
____________
پس نویس:
1. https://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/more/120034/
3. https://www.jpost.com/israel-news/article-845076
افزودن دیدگاه جدید