این روزها مقامات آمریکا چنان در کار شکل دادن به فضای بینالمللی پیرامون ایران اند که روزهای پایانی قبل از حملۀ این کشور به عراق در سال ۲۰۰۳ را به یاد میآورد. در آن زمان، آمریکا با ادعای دروغ وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق، افکار عمومی را برای مداخلۀ نظامی در عراق آماده کرد. اکنون نیز، و البته از مدتهای مدید، شیوۀ مشابهی در رابطه با ایران جریان دارد: ادعای دستیابی قریب الوقوع جمهوری اسلامی به بمب اتمی، بهعنوان توجیهی برای افزایش فشار، تهدید و حتی اقدام نظامی. محتملاً در روزهای آینده و تا سر آمدن دو هفته مهلت ادعائی ترامپ شاهد تقویت این کیفیت باشیم.
نتانیاهو در تثبیت یک برداشت در بارۀ نزدیکی جمهوری اسلامی به بمب اتمی توفیق داشت. او توانست این گزاره را به بسیاری بقبولاند که بمب اتمی همان اورانیوم با غنای لازم برای بمب است. تاسف بار آن که جمهوری اسلامی نیز در تقویت این برداشت سهیم بوده است؛ تو گوئی چنین برداشتی می تواند به کار بازدارندگی بیاید.
در چنین فضایی، نا مسئولانه ترین رفتار ممکن از سوی مقامات جمهوری اسلامی آن است که با سخنان، اشارات، یا لفاظیهای دوپهلو، این برداشت دروغ را تقویت کنند. تقویت این برداشت تنها می تواند زمینۀ هم اکنون "مساعد" برای اقدام نظامی مستقیم آمریکا را مساعدتر کند.
گفته اند که از تفنگ خالی دو نفر میترسند: تفنگدار و هدف. "تفنگ خالی غنی سازی" دیگر آمریکا و اسرائیل را نمی ترساند. وقت آن رسیده که جمهوری اسلامی خود از این تفنگ خالی پرهزینه بترسد و داوطلبانه آن را زمین بگذارد.
افزودن دیدگاه جدید